Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 206 (9 milliseconds)
English	Persian
slight	تراز لاغر
slighted	تراز لاغر
slighter	تراز لاغر
slightest	تراز لاغر
slighting	تراز لاغر
slights	تراز لاغر
Other Matches
camper level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
storage level	تراز ذخیره تراز مخزن
contours	خطوط تراز یا منحنیهای تراز
level	تراز کردن تراز
levels	تراز کردن تراز
levelled	تراز کردن تراز
leveled	تراز کردن تراز
leaned	لاغر
leans	لاغر
spare	لاغر
meager	لاغر
angular	لاغر
marcid	لاغر
slims	لاغر
skin and bone	لاغر
as thin as lath <idiom>	لاغر
scrannel	لاغر
lean	لاغر
scraggier	لاغر
pindling	لاغر
meagre	لاغر
emaciated	لاغر
underweight	لاغر
twiggy	لاغر
twigged	لاغر
raw-boned	لاغر
raw boned	لاغر
scraggy	لاغر
scraggiest	لاغر
lank	لاغر
poorest	لاغر
skinny	لاغر
slimmed	لاغر
thin	لاغر
lathy	لاغر
gracile	لاغر
slimmest	لاغر
thinned	لاغر
slimming	لاغر
thins	لاغر
thinners	لاغر
thinnest	لاغر
slim	لاغر
spared	لاغر
poorer	لاغر
poor	لاغر
atrophic	لاغر
exiguous	لاغر
gaunt	لاغر
slimsy	لاغر
scrag	ادم لاغر
rangey	پادراز و لاغر
thinnish	نسبتا لاغر
slim jim	لاغر میان
tabescent	لاغر شونده
slenderize	لاغر کردن
toom	فاقد لاغر
lithe	لاغر اندام
scrawnier	لاغر واستخوانی
scrawniest	لاغر واستخوانی
to lose weight	لاغر شدن
macerate	لاغر کردن
lenten	بی گوشت لاغر
dry bones	ادم لاغر
gauntly	بطور لاغر
skin and bones <idiom>	خیلی لاغر
emaciate	لاغر کردن
scrawny	لاغر واستخوانی
fine drawn	لاغر شده در
weed	دراز و لاغر پوشاک
weeded	دراز و لاغر پوشاک
weeding	دراز و لاغر پوشاک
lanternjaws	صورت لاغر و کشیده
lanternjaws	ارواره دراز و لاغر
bead	کوچک و لاغر ریزه
beads	کوچک و لاغر ریزه
half faced	دارای صورت لاغر
Next to you I'm slim.	در مقایسه با تو من لاغر هستم.
slinking	نوزاد زود رس لاغر
slinks	نوزاد زود رس لاغر
slink	نوزاد زود رس لاغر
meagrely	بطور لاغر یا ناقص
rangy	ولگرد پا دراز و لاغر
wizen	لاغر پژمرده یا پلاسیده
wear thin <idiom>	به مرور زمان لاغر شدن
slimpsy	زود شکن وبدساخت لاغر
lantern jawed	دارای ارواره دراز و لاغر
slim jim	شبیه ادم لاغر اندام
slab sided	دارای دندههای باریک ونمایان لاغر
slenderize	لاغر اندام شدن باریک کردن
scal away	ادم بی معنی جانور کوچک اندام یا لاغر
windlestraw	ساقه خشک علف ادم لاغر و نحیف
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
f. with the woll	تراز
quadrant	تراز
level with each other	در یک تراز
bottom level	تراز کف
levelled	تراز
levelling straightedge	خط کش تراز
balancing	تراز
levels	هم تراز
graphical site table	خط کش تراز
levels	تراز
site	تراز
balance	تراز
flush	تراز
flushes	تراز
degenerate	هم تراز
degenerated	هم تراز
degenerates	هم تراز
degenerating	هم تراز
yokefellow	هم تراز
sited	تراز
spirit level	تراز
balances	تراز
sites	تراز
surface plate	تراز
spirit levels	تراز
level	هم تراز
leveled	تراز
level	تراز
leveled	هم تراز
water level	تراز اب
levelled	هم تراز
flushing	تراز
cross level buble	حباب تراز
builder level	تراز بنایی
induction balance	تراز القا
degenerate orbitals	اوربیتالهای هم تراز
fermi characteristic energy level	تراز فرمی
excitation state	تراز تحریک
exceptional water level	تراز استثنایی اب
energy level	تراز انرژی
energy level	تراز انژی
gunner's quadrant	تراز ربعی
elevation quadrant	تراز ربعی
level to	تراز کردن
elevation quadrant	تراز تیر
ground state	تراز اصلی
fermi level	تراز فرمی
left justified	هم تراز شده از چپ
left justify	هم تراز کردن از چپ
power level	تراز توان
water level recorder	تراز نگار اب
quadrantal	مربوط به تراز
water level observation	بررسی تراز اب
water level gage	تراز سنج
resonance state	تراز تشدیدی
visible balance	تراز مرئی
trophic level	تراز خوراکی
trial balance	تراز ازمایشی
rotational level	تراز چرخشی
storage level	تراز خزانه
site scale	طبله تراز
position angle	زاویه تراز
platen	میز تراز
level buble	حباب تراز
level surface	سطح تراز
levelling staff	شاخص تراز
maximum water level	بیشینه تراز
normal energy level	تراز متعارفی
normal water level	تراز بهنجار اب
on a par	دریک تراز
permanent water level	تراز پیوسته اب
white level	تراز سفید
visible balance	تراز اشکار
justifies	هم تراز کردن
aligner	هم تراز کننده
aligning edge	لبه هم تراز
slighter	تراز کردن
slight	تراز کردن
allowable level	تراز مجاز
angle of site	زاویه تراز
background level	تراز زمینه
equals	هم تراز کردن
equalling	هم تراز کردن
equalled	هم تراز کردن
equaling	هم تراز کردن
balance of trade	تراز بازرگانی
balance of trade	تراز تجاری
equaled	هم تراز کردن
acceptor level	تراز گیرنده
abnormal water level	تراز استثنائی آب
justify	هم تراز کردن
levels	تراز بنایی
justifying	هم تراز کردن
balance sheet	تراز نامه
balance sheets	تراز نامه
leveled	تراز بنایی
behind	عقب تراز
levelled	تراز بنایی
behinds	عقب تراز
level	تراز بنایی
ground level	تراز زمین
leveling	تراز کردن
slighting	تراز کردن
slightest	تراز کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com