Dictiornary-Farsi | تراز یابی پیوسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
continuous levelling	تراز یابی پیوسته


Other Matches

permanent water level	تراز پیوسته اب
level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
camper level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
involution	توان یابی قوه یابی
storage level	تراز ذخیره تراز مخزن
contours	خطوط تراز یا منحنیهای تراز
away	پیوسته بطور پیوسته
levelled	تراز کردن تراز
leveled	تراز کردن تراز
levels	تراز کردن تراز
level	تراز کردن تراز
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
for evermore	پیوسته
syndetic	پیوسته
eternal	پیوسته
on and on	پیوسته
d. in	پیوسته
non-stop	پیوسته
concomitant	پیوسته
cohesive	به هم پیوسته
bursts	پیوسته
in connexion with	پیوسته به
for ever and aday	پیوسته
continuous	پیوسته
continual	پیوسته
allied	پیوسته
legato	پیوسته
cursive	پیوسته
perpetually	پیوسته
round-the-clock	پیوسته
unremittingly	پیوسته
affined	پیوسته
alway	پیوسته
everywhen	پیوسته
continous	پیوسته
proximate	پیوسته
burst	پیوسته
conjoint	پیوسته
coalescent	پیوسته
coadunate	پیوسته
uninterrupted	پیوسته
attached	پیوسته
ceaseless	پیوسته
incessant	پیوسته
on end	پیوسته
never ceasing	پیوسته
ceaselessly	پیوسته
contiguous	پیوسته
continued	پیوسته
married	پیوسته
annexed	پیوسته
incessantly	پیوسته
error detection	خطا یابی
insinuation	رخنه یابی
direction finding	جهت یابی
matchmaking	زوج یابی
troubleshooting	اشکال یابی
cost finding	ارزش یابی
debugger	اشکال یابی
achievements	دست یابی
achievement	دست یابی
orientates	جهت یابی
troubleshooting	عیب یابی
extrapolations	برون یابی
edging	حاشیه یابی
edgings	حاشیه یابی
sourcing	منابع یابی
castaway	عمق یابی
castaways	عمق یابی
ranging	مسافت یابی
signal detection	علامت یابی
range finding	مسافت یابی
quadricycle	چهارچرخه یابی
position finding	موقعیت یابی
obstacle sense	حس مانع یابی
localization	موضع یابی
levelling	ارتفاع یابی
interpolation	درون یابی
interpolation	میان یابی
interpolations	درون یابی
interpolations	میان یابی
orientate	جهت یابی
orientating	جهت یابی
summation	مجموع یابی
mark sensing	نشان یابی
termination	پایان یابی
patterning	طرح یابی
trapping	غلط یابی
extrapolation	برون یابی
calibration	خصلت یابی
marketing	بازار یابی
accessing	دست یابی
survey	زمینه یابی
surveyed	زمینه یابی
accesses	دست یابی
fault diagnosis	عیب یابی
surveys	زمینه یابی
addressing	نشانی یابی
fault detection	عیب یابی
i. and evdevolution	توان یابی
access	دست یابی
fault finding	عیب یابی
accessed	دست یابی
positioning	موقع یابی
orientation	جهت یابی
fringing	ریشه یابی
factoring	عامل یابی
acquisitions	هدف یابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
attainments	دست یابی
acquisition	هدف یابی
attainment	دست یابی
locations	مکان یابی
location	مکان یابی
goniometry	زاویه یابی
whittle	پیوسته کم کردن
pealing	صدای پیوسته
adjoins	پیوسته بودن
peal	صدای پیوسته
to whittle at	پیوسته بریدن
peals	صدای پیوسته
adjoin	پیوسته بودن
pealed	صدای پیوسته
continuous variable	متغیر پیوسته
continuous paper	کاغذ پیوسته
sustained yield	بازده پیوسته
to be in a state of f.	پیوسته درتغییربودن
sympetalous	پیوسته گلبرگ
flow chip	براده پیوسته
haunts	پیوسته امدن به
haunt	پیوسته امدن به
full time	پیوسته کار
gamopetalous	پیوسته گلبرگ
thereunto	بضمیمیه ان پیوسته به ان
continuous phase	فاز پیوسته
symphsis	عضو پیوسته
continuous traffic line	خط پیوسته امد و شد
continuous tone	ته رنگ پیوسته
continuous tone	اهنگ پیوسته
continuous spectrum	طیف پیوسته
continuous scrolling	حرکت پیوسته
continuous processing	پردازش پیوسته
continuous form	ورقه پیوسته
gamophyllous	پیوسته برگ
continuous forms	ورقههای پیوسته
continuous function	تابع پیوسته
compacted	بهم پیوسته
diligency	کوشش پیوسته
contiguous	همجوار پیوسته
diligence	کوشش پیوسته
compacts	بهم پیوسته
collective	بهم پیوسته
continuous process	فرایند پیوسته
compact	بهم پیوسته
compacting	بهم پیوسته
ex post	بوقوع پیوسته
incessant drinking	پیوسته گساری
continuate	پیوسته بهم
gamosepalous	پیوسته کاسبرگ
burster	فرم پیوسته
burst mode	حالت پیوسته
inseparate	بهم پیوسته
nid nod	پیوسته جنباندن
insobriety	شرب پیوسته
indiscrete	بهم پیوسته
against	پیوسته مجاور
nid nod	پیوسته جنبیدن
conjunct	بهم پیوسته
connecting arrangement	ترتیب پیوسته
continuous data	دادههای پیوسته
without rest	پیوسته لاینقطع
without intermission	پیوسته لاینقطع
continuous distributions	توزیع پیوسته
accretion	رشد پیوسته
continuous duty	کار پیوسته
forever	جاویدان پیوسته
aggregates	بهم پیوسته
continuous error	خطای پیوسته
end to end	سرهم پیوسته
collateral measures	اقدامت پیوسته
connected measures	اقدامت پیوسته
adjoined	پیوسته بودن
vicinal	در همسایگی پیوسته
aggregate	بهم پیوسته
accrete	بهم پیوسته
linked list	لیست پیوسته
performance evaluation	ارز یابی کارایی
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
item scaling	مقیاس یابی پرسشها
ranging	مسافت یابی کردن
soundest	عمق یابی کردن
parallel access	با دست یابی موازی
sounds	عمق یابی کردن
space orientation	موقعیت یابی فضایی
random processing	با دست یابی تصادفی
spatial orientation	موقعیت یابی فضایی
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی