Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (4 milliseconds)
English
Persian
traffic
ترافیک
trafficked
ترافیک
trafficking
ترافیک
traffics
ترافیک
street traffic
ترافیک
[جاده]
traffic on public roads
ترافیک
[جاده]
Other Matches
road traffic
ترافیک جاده ترافیک خیابان
telephone traffic recorder
ثبات ترافیک
telephone traffic
ترافیک تلفنی
through traffic
ترافیک ترانزیتی
traffic control
کنترل ترافیک
traffic flow
کشش ترافیک
traffic induit
ترافیک القایی
single lane
[file]
traffic
ترافیک تک خطی
heavy traffic
ترافیک سنگین
dense traffic
ترافیک سنگین
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
telecommunication traffic
ترافیک ارتباطات
density of traffic
تراکم ترافیک
frequency of calls
تراکم ترافیک
high speed traffic
ترافیک سریع
induced traffic
ترافیک القایی
rush-hour traffic
ساعت شلوغی ترافیک
There is heavy traffic.
ترافیک سنگین است.
The traffic is heavy.
ترافیک سنگین است.
to bring traffic to a standstill
ترافیک را متوقف کردن
to divert
[British E]
/ detour
[American E]
[the]
traffic
منحرف کردن ترافیک
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
مانع ترافیک شدن
to block
[hold up]
(the) traffic
ترافیک را نگه داشتن
average daily traffic
[ADT]
متوسط ترافیک روزانه
in normal situations on public roads
در ترافیک معمولی خیابان
turning traffic
ترافیک پیچ دار
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
moving traffic
ترافیک در حال حرکت
to regulate the flow of traffic
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
to direct traffic through
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
to regulate the traffic
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
road capacity
کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
During the rush hours.
درساعات شلوغی
[پر رفت وآمد پر ترافیک]
Is there a road with little traffic?
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
to be closed to
[all]
traffic
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
to open something to
[the]
traffic
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
air traffic control radar system
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
parking siding
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
serial
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serials
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
slipped
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
automatic terminal information service
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
slip
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
crosstalk
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
shoulders
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
bumper-to-bumper traffic
ترافیک سپر به سپر
stop-and-go traffic
ترافیک سپر به سپر
corn-rowing
[grinning]
راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
grinning
[cornrowing]
[راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com