Dictiornary-Farsi | ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 171 (9 milliseconds)

English	Persian
coupling transformer	ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست


Other Matches

transformer coupling	پیوست ترانسفورماتور
main coupling transformer	ترانسفورماتور پیوست شبکه
power transformer	ترانسفورماتور شبکه ترانسفورماتور قدرت
insulated instrument transformer	ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
transformer station	پست ترانسفورماتور
converter station	پست ترانسفورماتور
transformer	مبدل ترانسفورماتور
transformers	مبدل ترانسفورماتور
spilt core type transformer	ترانسفورماتور انبری
single phase transformer	ترانسفورماتور یک فاز
current transformer	ترانسفورماتور جریان
transformer oil	روعن ترانسفورماتور
feedback transformer	ترانسفورماتور فیدبک
oil filled transformer	ترانسفورماتور روغنی
filament transformer	ترانسفورماتور فیلامان
high power transformer	ترانسفورماتور قدرت
mains trensformer	ترانسفورماتور شبکه
three phase transformer	ترانسفورماتور سه فاز
transducer	ورارسان ترانسفورماتور
transformer capacity	فرفیت ترانسفورماتور
input transformer	ترانسفورماتور اولیه
transformer kiosk	کیوسک ترانسفورماتور
transformer switch	کلید ترانسفورماتور
transformer terminal	ترمینال ترانسفورماتور
transformer voltage	ولتاژ ترانسفورماتور
transformer yoke	یوغ ترانسفورماتور
voltage transformer	ترانسفورماتور ولتاژ
yoke	هسته ترانسفورماتور
transformer equation	معادله ترانسفورماتور
transformer efficiency	راندمان ترانسفورماتور
transformer core	هسته ترانسفورماتور
boostes transformer	ترانسفورماتور کمکی
transformer cell	سلول ترانسفورماتور
transformer column	ساق ترانسفورماتور
auto transformer	اتو- ترانسفورماتور
instrument transformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
air core transformer	ترانسفورماتور با هسته هوایی
bushing current transformer	ترانسفورماتور جریان میانگذر
bell transformer	ترانسفورماتور زنگ اخبار
transformer coil	سیم پیچ ترانسفورماتور
intermediate transformer	مبدل یا ترانسفورماتور میانی
light transformer	ترانسفورماتور برای مقاصدروشنایی
transformer cooling system	سیستم سردکنندگی ترانسفورماتور
transformer connecting group	گروه اتصال ترانسفورماتور
instrument autotransformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
transformers	تغییر دهنده ترانسفورماتور
transformer winding	سیم پیچی ترانسفورماتور
transformer	تغییر دهنده ترانسفورماتور
multiphase transformer	ترانسفورماتور چند فازه
low voltage regulating transformer	ترانسفورماتور تنظیم فشارضعیف
low frequency transformer	ترانسفورماتور فرکانس پایین
low voltage transformer	ترانسفورماتور فشار ضعیف
railroad coupling	پیوست یا تزویج راه اهن
coupling instability	نااستواری پیوست تزلزل تزویج
welding transformer	ترانسفورماتور جوشکاری ترانس جوش
step down	کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
measuring transformer meter	کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
step down transformer	ترانسفورماتور کاهنده کاهنده ولتاژ
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
d.c. transformer	ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
progation	تزویج
interconnection	تزویج
clutch	تزویج
clutching	تزویج
clutches	تزویج
coupling	تزویج
clutched	تزویج
inductive flux linkage	تزویج القائی
critical coupling	تزویج بحرانی
couple	تزویج شدن
impedance coupling	تزویج پیچک
electromagnetic coupling	تزویج الکترومغناطیسی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electron coupling	تزویج الکترونی
feedback	تزویج معکوس
input coupling	تزویج اولیه
sleeve coupling	تزویج مفصلی
inductance coupling	تزویج اندوکتانس
coupled	تزویج شدن
coupling impedance	امپدانس تزویج
clutch coupling	تزویج کلاج
coupling of circuits	تزویج مدارات
couples	تزویج شدن
couple switch	کلید تزویج
couple back	معکوس تزویج شدن
charge coupled device	اسباب تزویج علامت
coupling coil	سیم پیچ تزویج
acoustic coupler	تزویج کننده صوتی
clutches	تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
clutch	تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
interlocking	اتصال دادن تزویج شدن
interlock	اتصال دادن تزویج شدن
clutched	تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
interlocked	اتصال دادن تزویج شدن
clutching	تزویج یا پیوستن دو عضومتحرک کلاج
interlocks	اتصال دادن تزویج شدن
annexing	پیوست
bond	پیوست
appendages	پیوست
enclosures	پیوست
appendage	پیوست
enclosure	پیوست
constipation	پیوست
annexation	پیوست
therewith	به پیوست
appendix	پیوست
tie bar	پیوست
annex	پیوست
annexes	پیوست
appendixes	پیوست
clutches	پیوست
clutch	پیوست
clutching	پیوست
coupling	پیوست
clutched	پیوست
enclosed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
jaw clutch coupling	پیوست دندانه
coupling of circuits	پیوست مدارها
coupling resistance	مقاومت پیوست
dog clutch	پیوست دندانهای
electric coupling	پیوست الکتریکی
reunion	باز پیوست
electron coupling	پیوست الکترونی
coupling factor	ضریب پیوست
coupling element	عنصر پیوست
attributed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
attached <adj.> <past-p.>	پیوست شده
annexed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
affixed <adj.> <past-p.>	پیوست شده
affected [added] <adj.> <past-p.>	پیوست شده
clutch coupling	پیوست کلاج
artillery annex	پیوست توپخانه
flange coupling	پیوست صفحهای
sleeve coupling	پیوست تزویجی
uniting	بهم پیوست
inductive coupling	پیوست القائی
unite	بهم پیوست
impedance coupling	پیوست امپدانس
reunions	باز پیوست
inductive exposure	پیوست القائی
unites	بهم پیوست
inductive flux linkage	پیوست القائی
input coupling	پیوست ورودی
mains coupling	پیوست شبکه
intelligence annex	پیوست اطلاعات
intelligence annex	پیوست اطلاعاتی
intermediate coupling	پیوست واسطه
inductance coupling	پیوست القائی
ccd	اسباب تزویج علامت حافظه با اطلاعات چرخان دستگاه با بار جفت شده
input coupling loop	حلقه پیوست ورودی
coupling coil	سیم پیچ پیوست
coupling impedance	مقاومت فاهری پیوست
appending	اویختن پیوست کردن
appends	اویختن پیوست کردن
hose coupling	پیوست لوله پلاستیکی
append	اویختن پیوست کردن
appended	اویختن پیوست کردن
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
cybernation	کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
inductive feedback	پیوست برگشت وارونه القائی
enclosing	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
attaching	پیوست کردن ضمیمه کردن
attach	پیوست کردن ضمیمه کردن
critical coupling	کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
attaches	پیوست کردن ضمیمه کردن
international labour organization	سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد