Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
lexicographic order
ترتیب لغت نویسی
Other Matches
random processing
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedules
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
chains
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
lay out
ترتیب
kelter or kilter
ترتیب
kelter
ترتیب
in series
به ترتیب
system
ترتیب
systems
ترتیب
irregular
بی ترتیب
assortments
ترتیب
order
ترتیب
arrangment
ترتیب
sequence
ترتیب
orderless
بی ترتیب
ordonnance
ترتیب
out of kelter
بی ترتیب
pial
بی ترتیب
randomly
بی ترتیب
immethodical
بی ترتیب
orderliness
ترتیب
assortment
ترتیب
anomalies
بی ترتیب
collocation
ترتیب
anomaly
بی ترتیب
ordering
ترتیب
arramgement
ترتیب
disorderly
بی ترتیب
ataxic
بی ترتیب
configuration
ترتیب
regularity
ترتیب
catenation
ترتیب
configurations
ترتیب
sequences
ترتیب
regularities
ترتیب
random
بی ترتیب
serialization
ترتیب
to order
<idiom>
به ترتیب
set up
ترتیب
arr
ترتیب
organisations
ترتیب
to make an arrangement
ترتیب
organization
ترتیب
organizations
ترتیب
arrangement
ترتیب
respectively
به ترتیب
arrangements
ترتیب
regvlarity
ترتیب
management
ترتیب
managements
ترتیب
disordered
بی ترتیب اشفته
apart from that
<adv.>
به ترتیب دیگر
by the same token
<adv.>
به ترتیب دیگر
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
به ترتیب دیگر
alternatively
<adv.>
به ترتیب دیگر
make-up
ترتیب گریم
permanencies
ترتیب همیشگی
permanency
ترتیب همیشگی
scheme
ترتیب رویه
precedence
ترتیب تقدم
schemed
ترتیب رویه
schemes
ترتیب رویه
orchestration
ترتیب هم اهنگی
runs
ترتیب محوطه
run
ترتیب محوطه
on the other side
<adv.>
به ترتیب دیگر
tactics
نظم و ترتیب
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگر
rating
ترتیب تقدم
systems
نظم ترتیب
system
نظم ترتیب
as to that
<adv.>
به این ترتیب
concerning this
<adv.>
به این ترتیب
for this purpose
<adv.>
به این ترتیب
instrumentation
ترتیب اهنگ
hereto
<adv.>
به این ترتیب
on the other hand
<adv.>
به ترتیب دیگر
line up
به ترتیب ایستادن
line-up
به ترتیب ایستادن
ordains
ترتیب دادن
ordaining
ترتیب دادن
ordained
ترتیب دادن
ordain
ترتیب دادن
disciplining
تادیب ترتیب
disciplines
تادیب ترتیب
discipline
تادیب ترتیب
dresses
ترتیب دادن
dress
ترتیب دادن
ratings
ترتیب تقدم
on this
<adv.>
به این ترتیب
line-ups
به ترتیب ایستادن
hereunto
<adv.>
به این ترتیب
orchestrations
ترتیب هم اهنگی
random fill
خاکریز بی ترتیب
sequencing
ترتیب دهی
kelter
بی ترتیب مختل
indue order
به ترتیب صحیح
sort key
کلید ترتیب
sort order
نظم ترتیب
in chronological order
به ترتیب تاریخ
untune
بی ترتیب کردن
gradational
به ترتیب درجه
first in first out
به ترتیب ورود
firing order
ترتیب احتراق
word order
ترتیب واژه ها
sequencing
ترتیب گذاری
lighting scheme
ترتیب روشنایی
rearrngement
ترتیب مجد د
partial order
ترتیب جزئی
partial order
پاره ترتیب
relative location
ترتیب نسبی
sequence check
مقابله ترتیب
sequence control
کنترل ترتیب
order of battle
ترتیب نیرو
sequence counter
ترتیب شمار
sequence number
شماره ترتیب
sequencer
ترتیب سنج
march order
ترتیب راهپیمایی
fifo
به ترتیب ورود
expandede order
ترتیب مبسوط
collating sequence
ترتیب تلفیقی
castrametation
فن ترتیب اردو
calling sequence
ترتیب فراخوانی
birth order
ترتیب ولادت
ascending order
ترتیب صعودی
arrengement
ترتیب دادن
to map out
ترتیب دادن
alphabetical order
ترتیب رکوردها
compose sequence
ترتیب ساختگی
connecting arrangement
ترتیب پیوسته
desultorily
بطور بی ترتیب
In this order. In this way.
باین ترتیب
descending sort
ترتیب نزولی
descending order
ترتیب نزولی
decreasing order
ترتیب کاهنده
data set
ترتیب داده
curialism
ترتیب دربارپاپ
critical assembly
ترتیب بحرانی
control sequence
ترتیب کنترل
connecting arrangement
ترتیب متصل
sequences
ترتیب دادن
arrangements
ترتیب اصلاح
formation
ترتیب قرارگرفتن
trained
نظم ترتیب
layouts
ترتیب وسایل
layout
ترتیب وسایل
trains
نظم ترتیب
chronological
به ترتیب تاریخ
arrangement
ترتیب اصلاح
arrangement
ترتیب تنظیم
arrangements
ترتیب تنظیم
train
نظم ترتیب
sequence
ترتیب دادن
rearrangement
ترتیب مجدد
sequences
رشته ترتیب
sequence
رشته ترتیب
rearrangements
ترتیب مجدد
rough and tumble
بی نظم و ترتیب
chirography
خط نویسی
pre arrenge
از پیش ترتیب دادن
phase out
به ترتیب خارج کردن
pre arrange
از پیش ترتیب دادن
chronologically
به ترتیب زمان یا تاریخ
phase in
به ترتیب داخل شدن
order of fire
ترتیب احتراق موتور
queueing
که به ترتیب بررسی می شوند
order of fire
ترتیب توالی اتش
prearrange
قبلا ترتیب دادن
sequentially
یکی پس از دیگری به ترتیب
sequence of command
ترتیب توالی فرامین
sequence number
شماره ترتیب توالی
alphabetically
به ترتیب حروف تهجی
alphabetically
به ترتیب حروف الفبا
basic circuit arrangement
ترتیب مدار ساده
record layout
ترتیب کلی رکوردها
rearrngement
ترتیب دوم باره
bell and hopper arrangement
ترتیب قیف و مخروط
bibliotic
مربوط به ترتیب کتب
queues
که به ترتیب بررسی می شوند
issue priority
ترتیب تقدم توزیع
coarse adjustment
نظم و ترتیب دانهای
desultory
بی ترتیب درهم و برهم
pagination
ترتیب صفحات در کتاب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com