Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
address translation
ترجمه ادرس
Search result with all words
dynamic address translation
ترجمه پویای ادرس
Other Matches
paged address
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
lexical analysis
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
addressed
ادرس
addresses
ادرس
superscription
توضیح ادرس
self-addressed
ادرس دار
self addressed
ادرس دار
address register
ثبات ادرس
addressing
ادرس دهی
memory address
ادرس حافظه
address call sign
رمز ادرس
address decoder
رمزکننده ادرس
addressable
ادرس پذیر
address call sign
معرف ادرس
transfer address
ادرس انتقال
immediate addressing
ادرس دهی بلافصل
immediate addressing
ادرس دهی فوری
addressing mode
وضعیت ادرس دهی
byte addressable
بایت ادرس پذیر
abriviated addressing
ادرس مختصر شده
direct addressing
ادرس دهی مستقیم
extended addressing
ادرس دهی گسترده
dynamic address translate
مترجم ادرس پویا
relative addressing
ادرس دهی رابطهای
multiaddress
چند نشانی ادرس چندگانه
memory addressing mode
باب ادرس دهی حافظه
content addressable memory
محتوای حافظه ادرس پذیر
multilevel addressing
ادرس دهی چند مرحلهای
interprets
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
bytewide memory
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
window envelope
پاکت طلق دار ادرس نما
register
ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registers
ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registering
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registers
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering
ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
hashing
تبدیل یک کلید به یک ادرس که در ان کلیدها محل اطلاعات رامعین می کنند درهم سازی
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
interpretation
ترجمه
translation
ترجمه
versions
ترجمه
renderings
ترجمه
compilation
ترجمه
translation
ترجمه
interpretations
ترجمه
compilations
ترجمه
version
ترجمه
renditions
ترجمه
translations
ترجمه
rendering
ترجمه
rendition
ترجمه
push pop stack
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
rotas
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
translated
ترجمه کردن
paraphrasing
ترجمه ازاد
paraphrased
ترجمه ازاد
interpretation
تعبیر ترجمه
paraphrase
ترجمه ازاد
translating
ترجمه کردن
misinterpretation
ترجمه غلط
interpretations
تعبیر ترجمه
translates
ترجمه کردن
paraphrases
ترجمه ازاد
translation agency
دفتر ترجمه
translate
ترجمه کردن
trannlatability
قابلیت ترجمه
the a of a trans lation
درستی ترجمه
the a of a trans lation
صحت ترجمه
to do into
ترجمه کردن به
translatable
قابل ترجمه
translate time
هنگام ترجمه
translate time
حین ترجمه
translet
ترجمه کردن
putting
ترجمه کردن
put
ترجمه کردن
translation agency
موسسه ترجمه
mistranslation
ترجمه نادرست
metaphraze
ترجمه لفظی
puts
ترجمه کردن
mechanical translation
ترجمه مکانیکی
reversion
ترجمه مجدد
mechanical translation
ترجمه ماشینی
an a translation
ترجمه درست
machine translation
ترجمه ماشینی
liberaltranstation
ترجمه ازاد
algorithm translation
ترجمه الگوریتم
objects
زبان برنامه پس از ترجمه
objected
زبان برنامه پس از ترجمه
object
زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects
زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects
زبان برنامه پس از ترجمه
delectus
برای ترجمه دارد
fortran translation process
فرایند ترجمه فرترن
had it trans ted
بدهید ترجمه کنند
teutonize
به المانی ترجمه کردن
objecting
زبان برنامه پس از ترجمه
retranslate
دوباره ترجمه کردن
mistranslate
ترجمه غلط کردن
versions
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
literalize
تحت اللفظی ترجمه کردن
tropology
ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
version
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
literalist
طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
to to
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
renders
ارائه دادن ترجمه کردن
rendered
ارائه دادن ترجمه کردن
render
ارائه دادن ترجمه کردن
assembles
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
processor
برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
bridgeware
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
paraphrasing
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
This is its Persian rendering ( translation) .
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrase
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
pcv
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
revised version
ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
language
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
passes
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passed
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
pass
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
languages
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
one pass assembler
برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
targum
ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
cross assembler
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
encoding
ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
literality
صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
to translate something
[from/into a language]
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
septuagint
ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
posts
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
intermediate
کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
posted
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
compilation
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
compilations
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
parse
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
parses
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
jugend stil
[ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
preprocessor
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
controller
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controllers
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
queries
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machines
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queried
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
executable form
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
machined
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tables
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machined
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabling
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
raster
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
interpretation
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
interpretations
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
converter
وسیله یا برنامهای که داده را از یک فرم به فرم دیگر ترجمه میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
machined
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com