English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
Other Matches
aramaic زبان ارامی
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
objects زبان برنامه پس از ترجمه
objecting زبان برنامه پس از ترجمه
objected زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects زبان برنامه پس از ترجمه
object زبان برنامه پس از ترجمه
assembles ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
to to ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
processor برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
to translate something [from/into a language] ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
language هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
languages هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
parses شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parse شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
tables لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
statements 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
irredentism نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
lexical analysis مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
freedman عتیق
lulls ارامی
fidget بی ارامی
lulling ارامی
imperturbably به ارامی
fidgeting بی ارامی
self possession ارامی
fidgeted بی ارامی
fidgets بی ارامی
lulled ارامی
smoothly به ارامی
lull ارامی
serenely به ارامی
dysphoria بی ارامی
collectedly به ارامی
inquietude بی ارامی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
the old testament عهد عتیق
antiquity عهد عتیق
antiquities عهد عتیق
equanimity ملایمت ارامی
lenitive ارامی بخش
earliest مربوط به قدیم عتیق
sapiential کتابهای حکمتی عتیق
early مربوط به قدیم عتیق
ancient medicine پزشکی عهد عتیق
composedness ارامی- ارامش- اسودگی
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
pentateuch کتب پنجگانه عهد عتیق
composedly به ارامی- به اسودگی- بااسایش خاطر
malachias نام یکی از کتب عهد عتیق
book og kings سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
malachi نام یکی از کتب عهد عتیق
masorete کاتب حاشیه نویس بر کتب عهد عتیق
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
soothing ارامی بخش دارای اثر تسکین دهنده تسلیت
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
lander فضاپیمایی که میتواند به ارامی روی سطح سیاره موردنظر بنشیند
leviathan جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathans جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
interpreting ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic زبان تازی زبان عربی
glib چرب زبان زبان دار
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
translation ترجمه
rendering ترجمه
renderings ترجمه
rendition ترجمه
renditions ترجمه
version ترجمه
compilations ترجمه
versions ترجمه
translation ترجمه
interpretation ترجمه
interpretations ترجمه
translations ترجمه
compilation ترجمه
liberaltranstation ترجمه ازاد
interpretation تعبیر ترجمه
paraphrases ترجمه ازاد
paraphrasing ترجمه ازاد
algorithm translation ترجمه الگوریتم
an a translation ترجمه درست
paraphrased ترجمه ازاد
reversion ترجمه مجدد
paraphrase ترجمه ازاد
the a of a trans lation درستی ترجمه
the a of a trans lation صحت ترجمه
to do into ترجمه کردن به
trannlatability قابلیت ترجمه
translate ترجمه کردن
translated ترجمه کردن
translating ترجمه کردن
mistranslation ترجمه نادرست
metaphraze ترجمه لفظی
mechanical translation ترجمه مکانیکی
translates ترجمه کردن
mechanical translation ترجمه ماشینی
interpretations تعبیر ترجمه
machine translation ترجمه ماشینی
address translation ترجمه ادرس
misinterpretation ترجمه غلط
translatable قابل ترجمه
translate time هنگام ترجمه
translate time حین ترجمه
translation agency دفتر ترجمه
translation agency موسسه ترجمه
putting ترجمه کردن
puts ترجمه کردن
put ترجمه کردن
translet ترجمه کردن
portions قسمتی
triplex سه قسمتی
partite قسمتی
portion قسمتی
triploidy سه قسمتی
fortran translation process فرایند ترجمه فرترن
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
teutonize به المانی ترجمه کردن
delectus برای ترجمه دارد
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
retranslate دوباره ترجمه کردن
mistranslate ترجمه غلط کردن
spiriting حمیت قسمتی
leg قسمتی از مسابقه
spirit de corps روحیه قسمتی
legs قسمتی از مسابقه
spirit de corps حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
sectors قسمتی ازجبهه
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
spirit حمیت قسمتی
esprit حمیت قسمتی
split second قسمتی از ثانیه
plank قسمتی ازبرنامه
esprit de corps حمیت قسمتی
flattest قسمتی از یک عمارت
tripartition سه قسمتی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com