Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
hang	تردید تمایل
hangs	تردید تمایل
Other Matches
qualms	تردید
waveringly	با تردید
vibrational	تردید
swither	تردید
stickle	تردید
skepticism	تردید
shilly shally	تردید
scruple	تردید
unassailable	بی تردید
uncertainty	تردید
uncertainties	تردید
doubt	تردید
doubting	تردید
doubts	تردید
hesitation	تردید
unerring	بی تردید
doubtless	بی تردید
qualm	تردید
questionless	بی تردید
indecision	تردید
queries	تردید
querying	تردید
queried	تردید
dubiosity	تردید
dubitate	تردید
dubiety	تردید
dubitation	تردید
irresolution	تردید
query	تردید
doubted	تردید
acatalepsy	تردید
vibratility	تردید
vibration	تردید
indecisiveness	تردید
incertiude	شک تردید
hertzprung russel diagram	تردید
trend	تمایل
pendulums	تمایل
pendulum	تمایل
trends	تمایل
sentiment	تمایل
addictedness	تمایل
appetence	تمایل
appetency	تمایل
appetence or tency	تمایل
proneness	تمایل
declination	تمایل
nisus	تمایل
left justification	تمایل به چپ
trepan	تمایل
aclinic	بی تمایل
unwilling	بی تمایل
disinclined	بی تمایل
recumbency	تمایل
month's mind	تمایل
gravitation	تمایل
liking	تمایل
tendency	تمایل
tendencies	تمایل
orientation	تمایل
proclivities	تمایل
proclivity	تمایل
would	تمایل
propensities	تمایل
leaning	تمایل
intentions	تمایل
propensity	تمایل
intention	تمایل
leanings	تمایل
disposition	تمایل
queries	تردید کردن
doubtfulness	حالت تردید
diffidently	با ترس یا تردید
dubitable	قابل تردید
querying	تردید کردن
dubitation	تردید داشتن
To be hesitating. To vacI'llate between.	تردید داشتن
query	تردید کردن
totter	تردید کردن
indecision	تردید رای
indubious	تردید ناپذیر
demurring	تردید رای
demurred	تردید رای
demur	تردید رای
call in question	تردید کردن در
demurs	تردید رای
no doubt	بدون تردید
scruple	تردید داشتن
indubitable	بدون تردید
totters	تردید کردن
tottered	تردید کردن
suspicion [about somebody]	تردید [به کسی]
irresolution	تردید رای
hesitantly	از روی تردید
hesitatively	از روی تردید
doubtfully	از روی تردید
hesitancy	دودلی تردید
fishy	مورد تردید
doubts	تردید کردن
doubting	تردید کردن
doubted	تردید کردن
doubt	تردید کردن
undoubted	بدون تردید
irresolutely	دودلانه با تردید
question	تردید کردن در
question	تردید پرسش
questioned	تردید کردن در
questioned	تردید پرسش
questions	تردید کردن در
questions	تردید پرسش
queried	تردید کردن
impeachable	قاب تردید
questionable	قابل تردید
hesitance	دودلی تردید
hesitater	تردید کننده
leans	تمایل داشتن
leaned	تمایل داشتن
lean	تمایل داشتن
proclivity to steal	تمایل بدزدی
falloff	تمایل داشتن
central tendency	تمایل به مرکز
landscape orientation	تمایل افقی
polarity	تمایل قطبی
declinatory	دارای تمایل
propend	تمایل داشتن
predispostion	تمایل قبلی
against his grain	برخلاف تمایل او
propensity to consume	تمایل به مصرف
polarities	تمایل قطبی
portraint orientation	تمایل عمودی
list	تمایل کجی
propensity	تمایل طبیعی
gust	تمایل مزمزه
gusts	تمایل مزمزه
self immolation	تمایل به خودکشی
tilts	کجی تمایل
sinistral	تمایل بچپ
the herd instinct	تمایل بگروه
trepan	تمایل داشتن
aptitude	تمایل طبیعی
aptitudes	تمایل طبیعی
fugitiveness	تمایل به فرار
work effort	تمایل به کار
inclination	تمایل شیب
inclining	تعظیم تمایل
antipathetic	فاقد تمایل
preoccupations	تمایل شیفتگی
preoccupation	تمایل شیفتگی
propensities	تمایل طبیعی
fantasies	میل تمایل
disinclination	عدم تمایل
streaked	تمایل میل
streaking	تمایل میل
streaks	تمایل میل
wish [would like]	تمایل داشتن
reactive tendency	تمایل واکنشی
tilt	کجی تمایل
tilted	کجی تمایل
streak	تمایل میل
veins	حالت تمایل
fantasy	میل تمایل
affect	تمایل داشتن
affects	تمایل داشتن
predilection	تمایل قبلی
predilections	تمایل قبلی
caprice	تمایل فکری
caprices	تمایل فکری
vein	حالت تمایل
There is no room for doubt.	جای تردید نیست
yea and nay	تردید رای داشتن
with a grain of salt	بقیداحتیاط بااندک تردید
vacillating	دل دل کردن تردید داشتن
suspicions	تردید مظنون بودن
indubitably	بطور غیرقابل تردید
vacillate	دل دل کردن تردید داشتن
unquestionable	غیر قابل تردید
questionably	بطور قابل تردید
suspicion	تردید مظنون بودن
vacillated	دل دل کردن تردید داشتن
vacillates	دل دل کردن تردید داشتن
propensity to do evil	تمایل به بدی کردن
argumentativeness	تمایل یاعادت به جدال
take to	تمایل پیدا کردن
rapprochement	نزدیکی تمایل بدوستی
bias	تمایل بیک طرف
take to	تمایل پیدا کردن به
tendency toward something	تمایل به سوی چیزی
tilt angle	زاویه تمایل به طرفین
to take a ply	تمایل پیدا کردن
biases	تمایل بیک طرف
express willingness	اظهار تمایل کردن
kindlily	با تمایل به مهربانی مهربانانه
turns	تمایل تغییر جهت
turn	تمایل تغییر جهت
proclivities	تمایل طبیعی بچیز بد
proclivity	تمایل طبیعی بچیز بد
low marginal propensity to cunsume	تمایل ارام به مصرف
marginal propensity to absorb	تمایل نهائی به جذب
marginal propensity to expend	تمایل نهائی به مخارج
evasiveness	تمایل به طفره یاگریز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com