Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (40 milliseconds)
English
Persian
tenderised
ترد کردن خواباندن گوشت
tenderises
ترد کردن خواباندن گوشت
tenderising
ترد کردن خواباندن گوشت
tenderize
ترد کردن خواباندن گوشت
tenderized
ترد کردن خواباندن گوشت
tenderizes
ترد کردن خواباندن گوشت
tenderizing
ترد کردن خواباندن گوشت
Other Matches
get off to sleep
خواب کردن خواباندن
suppress
خواباندن پایمال کردن
suppressing
خواباندن پایمال کردن
embeds
خواباندن محاط کردن
to laylow
پست کردن خواباندن
suppresses
خواباندن پایمال کردن
embed
خواباندن محاط کردن
to patch up
خواباندن سرهم بندی کردن
salami
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
گوشت سیب گوشت میوه
marinate
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
marinade
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
marinated
ترد کردن گوشت با خیس کردن ان در ماست یا اب لیمووغیره
marinating
ترد کردن گوشت با خیس کردن ان در ماست یا اب لیمووغیره
marinates
ترد کردن گوشت با خیس کردن ان در ماست یا اب لیمووغیره
marinate
ترد کردن گوشت با خیس کردن ان در ماست یا اب لیمووغیره
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
fry
سرخ کردن
[گوشت]
put-downs
خواباندن
lay low
خواباندن
put-down
خواباندن
to hush up
خواباندن
to lull to sleep
خواباندن
mollified
خواباندن
put down
خواباندن
mollifying
خواباندن
mollify
خواباندن
to stamp out
خواباندن
mollifies
خواباندن
lays
خواباندن
lay
خواباندن
put to bed
خواباندن
to put to bed
خواباندن
appeasing
فرونشاندن خواباندن
appeased
فرونشاندن خواباندن
appease
فرونشاندن خواباندن
appeases
فرونشاندن خواباندن
To be biding ones time .
گوش خواباندن
slices
تیغه گوشت بری قاش کردن
slice
تیغه گوشت بری قاش کردن
stops
خواباندن بند اوردن
to lay prostrate
روبه زمین خواباندن
to wear down
ساییده شدن خواباندن
stopped
خواباندن بند اوردن
stopping
خواباندن بند اوردن
stop
خواباندن بند اوردن
lay down
خواباندن زمین گذاشتن
marinade
خواباندن
[روش پخت]
[غذا و آشپزخانه]
marinate
خواباندن
[روش پخت]
[غذا و آشپزخانه]
The fire is fit to roast the meat.
این آتش برای کباب کردن گوشت مناسب است
flesh
گوشت
meat
گوشت
meats
گوشت
flesh-and-blood
گوشت
granulation tissue
گوشت نو
proud flesh
گوشت نو
basting
گوشت
viand
گوشت
preserved meat
گوشت
brawn
گوشت
pulpless
بی گوشت
flesh and blood
گوشت
shins
گوشت قلم پا
lenten
بی گوشت لاغر
mangler
گوشت خرد کن
stringer
چنگک گوشت
minces
گوشت قیمه
chopping board
تختهسبزیو گوشت
white meat
گوشت سفید
chop
گوشت کتلت
mince
گوشت قیمه
luncheon meat
گوشت ساندویچی
shin
گوشت قلم پا
leal meat
گوشت لخم
veal
گوشت گوساله
lappet
گوشت اویخته
beefed up
گوشت گاو
haslet
گوشت کبابی
pancreases
خوش گوشت
ham
گوشت ران
chop
گوشت دنده
beef
گوشت گاو
shoulder
گوشت سردست
horseflesh
گوشت اسب
rib
گوشت دنده
pancreas
خوش گوشت
sarcophagous
گوشت خوار
carrion
گوشت گندیده
gravy
شیره گوشت
pulpous
گوشت دار
beefy
گوشت الو
leg
گوشت ران
diastasc
اب خوش گوشت
green meat
گوشت کهنه
meatier
گوشت دار
meaty
گوشت دار
pork
گوشت خوک
carnification
گوشت سازی
carnosity
گوشت زیاد
caruncle
گوشت پاره
sirloins
گوشت راسته
french chop
گوشت دنده
sirloin
گوشت راسته
beef tea
جوهریاشیره گوشت
murrain
گوشت مرده
the pulp of an apple
گوشت سیب
dripping
چکیده گوشت
mutton
گوشت گوسفند
goose
گوشت غاز
spareribs
گوشت دنده
blowfly
مگس گوشت
surloin
گوشت مازه
gambrel
قلاب گوشت
fuzz ball
گوشت زیادی
butchery business
گوشت فروشی
incarnant
گوشت نو اور
flab
گوشت شل و آویزان
meatiest
گوشت دار
brisket
گوشت سینه
fruit pulp
گوشت میوه
grill
گوشت کباب کن
grilling
گوشت کباب کن
grills
گوشت کباب کن
flab
گوشت اضافی
red meat
گوشت گاووگوسفند
carneous
گوشت مانند
meat fly
مگس گوشت
meatman
گوشت فروش
flash hook
قلاب گوشت
stringers
چنگک گوشت
lambs
گوشت بره
killcalf
گوشت فروش
pot roasts
گوشت اب پزشده
pot roast
گوشت اب پزشده
top round
گوشت کبابی
fleshmonger
گوشت فروش
outgrowth
گوشت زیادی
pemmican
گوشت خشکانده
consomme
اب گوشت تنگاب
pemican
گوشت خشکانده
emaciated
گوشت رفته
masher
گوشت کوب
collop
برش گوشت
flesh hook
قلاب گوشت کش
lamb
گوشت بره
flesher
گوشت فروش
venison
گوشت گوزن
mincemeat
گوشت قیمه شده
parve
بدون گوشت وشیر
beefsteak
گوشت ران گاو
pap
تفاله گوشت یاسیب
frying
گوشت سرخ کرده
fry
گوشت سرخ کرده
steaks
باریکه گوشت کبابی
fries
گوشت سرخ کرده
steak
باریکه گوشت کبابی
putrid flesh
گوشت گندیده یا بو گرفته
pareve
بدون گوشت وشیر
pork butcher
گوشت خوک فروش
gobbets
تکه گوشت خام
foreshank
گوشت ساق گاو
omophagia
گوشت خام خوری
meat tea
چایی یا عصرانه با گوشت
omophagous
گوشت خام خور
growth
گوشت زیادی تومور
growths
گوشت زیادی تومور
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
haunches
گوشت ران وگرده
luncheon meat
گوشت پیش آماد
dainty
گوشت یا خوراک لذیذ
sirloins
گوشت کمرگوسفند یا خوک
omophagic
گوشت خام خور
fricassee
راگوی گوشت پرنده
sirloin
گوشت کمرگوسفند یا خوک
fricassees
راگوی گوشت پرنده
masticator
چرخ گوشت خردکنی
luncheon meat
گوشت پخته و آماده
ecchymosis
کبودشدگی گوشت از کوفتگی
granulet
گوشت نوبالا اورده
haunch
گوشت ران وگرده
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
tenderloin
گوشت پشت مازو
lobs
گوشت یا پوست اویخته
pies
کلوچه گوشت پیچ
beef steak
گوشت ران گاو
mince pies
کلوچه گوشت دار
cold cuts
گوشت پخته سرد
grating
گوشت ریز ساینده
carunculate
دارای گوشت پاره
pie
کلوچه گوشت پیچ
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
gobbet
تکه گوشت خام
gratings
گوشت ریز ساینده
Firm muscles ( flesh ) .
عضلات (گوشت ) محکم
Frozen meat ( food ) .
گوشت ( غذای ) یخ زده
westphalian ham
گوشت دودزده خوک
at the but cher's
در دکان گوشت فروشی
Her flesh is flabby.
گوشت بدنش شل است
cicatrize
گوشت نو بالا اوردن
lob
گوشت یا پوست اویخته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com