English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
computer drawing ترسیم کامپیوتری
Other Matches
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
depiction ترسیم
lineation ترسیم خط
tracing ترسیم
tracings ترسیم
depictions ترسیم
drawings ترسیم
plot ترسیم
drawing ترسیم
plots ترسیم
plotted ترسیم
chartography ترسیم نقشه
mirror tracing ترسیم از ایینه
mechanical drawing ترسیم مکانیکی
map ترسیم کردن
maps ترسیم کردن
kluged ترسیم موقت
line drawing ترسیم خطی
line drawings ترسیم خطی
draw program برنامه ترسیم
charted ترسیم اماری
charting ترسیم اماری
charts ترسیم اماری
chart ترسیم اماری
planography فن ترسیم نقشه
scatter plot ترسیم پراکنده
stipple ترسیم بانقطه
scatter plot ترسیم توزیعی
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
plotters وسیله ترسیم مسیر
freehand method روش ترسیم ازاد
art of drawing هنر ترسیم رسم
plotter وسیله ترسیم مسیر
trace مقدار ناچیز ترسیم
traced مقدار ناچیز ترسیم
traces مقدار ناچیز ترسیم
macpaint یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
delineating ترسیم نمودن معین کردن
delineates ترسیم نمودن معین کردن
trammel الت ترسیم بیضی تعدیل
automated flowchart ترسیم نمودار به صورت خودکار
rescale بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
delineated ترسیم نمودن معین کردن
delineate ترسیم نمودن معین کردن
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
To draw something in out line . شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
irretraceable که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
whatman کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
seismogram منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
reprographics ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
absorption representation [حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
geodetic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
asynchronous 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
simulation روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
point set curve منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
simulations روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
refresh rate تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
demodulation ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
trace رسم کردن ترسیم کردن
traced رسم کردن ترسیم کردن
traces رسم کردن ترسیم کردن
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
computerized کامپیوتری
computer simulation کامپیوتری
computerised کامپیوتری کردن
tools در سیستم کامپیوتری
computerized کامپیوتری شده
computer letter حرف کامپیوتری
computer language زبان کامپیوتری
computer design طراحی کامپیوتری
computer crime جرم کامپیوتری
business type operation عملیات کامپیوتری
computer conferencing کنفرانس کامپیوتری
computer code رمز کامپیوتری
computer circuits مدارهای کامپیوتری
computerizing کامپیوتری کردن
computing system سیستم کامپیوتری
computerises کامپیوتری کردن
computer word کلمه کامپیوتری
computer game بازی کامپیوتری
magazines computer oriented مجلات کامپیوتری
computerized game playing بازیهای کامپیوتری
computerized instruction اموزش کامپیوتری
computerized mail پست کامپیوتری
computerized tomography رادیولوژی کامپیوتری
computerization کامپیوتری شدن
desktop publishing نشر کامپیوتری
computerization کامپیوتری کردن
computer operation عملکرد کامپیوتری
computer utility خدمات کامپیوتری
computer printout چاپ کامپیوتری
computer program برنامه کامپیوتری
computer network شبکه کامپیوتری
computer music موسیقی کامپیوتری
computer graphicist گرافیست کامپیوتری
computer museum موزه کامپیوتری
computerize کامپیوتری کردن
computer system سیستم کامپیوتری
computerizes کامپیوتری کردن
computerising کامپیوتری کردن
tags بخشی از دستور کامپیوتری
tag بخشی از دستور کامپیوتری
forms صفحهای از صفحات کامپیوتری
formed صفحهای از صفحات کامپیوتری
form صفحهای از صفحات کامپیوتری
modelling ایجاد مدلهای کامپیوتری
computer independent language زبان مستقل کامپیوتری
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
computer simulation شبیه سازی کامپیوتری
computer serrices company شرکت خدمات کامپیوتری
computed tomography scanning مغز نگاری کامپیوتری
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
FMS کنترل اعداد کامپیوتری
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
hybrid computer system سیستم کامپیوتری دو رگه
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
executing اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
backgrounds برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
executes اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
illiterate که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
executed اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
inputted کامپیوتری که داده دریافت میکند
input کامپیوتری که داده دریافت میکند
to play computer games بازی های کامپیوتری کردن
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
vax سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
FTAM بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
automatic data handling سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
capturing قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
rescue dump دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
immediate روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
loops برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
capture قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
looped برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
source کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
loop برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
packs دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
expandable سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
linear برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
computer graphics metafile فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
bridgeware برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
machined کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
machine کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
pack دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
kilos واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
kilo واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
self- کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
analog کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
targetting کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
analog computer کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com