English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
Other Matches
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
hydrogen ion یون +H با بار الکتریکی مثبت
polarities تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
polarity تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
dte وسیله ترمینال داده
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
earths اتصال وسیله الکتریکی به زمین
earth اتصال وسیله الکتریکی به زمین
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
powering اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
powers اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
ended ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
end ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
asynchronous اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
ends ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
powers خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powering روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
batteries وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
charges وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
charge وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
buzzer وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
power روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
buzzers وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
powered خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
battery وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
powers روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
positive قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
loudspeaker وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
landline خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
sensor وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
scanner وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
scanners وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
switched وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switches وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
fuse وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fused وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
head load control روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
continuity light وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
busies 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
positive مثبت
poss مثبت
justificatory مثبت
declaratory مثبت
affirmative مثبت
affirmatory مثبت
assertive مثبت
immersion proof وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
positive economics اقتصاد مثبت
aye رای مثبت
positive correlation همبستگی مثبت
positive wire سیم مثبت
positive column ستون مثبت
positively skewed چوله مثبت
positive conductor سیم مثبت
positive lead سیم مثبت
positive feedback واخوراند مثبت
anode قطب مثبت
anode الکترود مثبت
posivite ray پرتو مثبت
positive charge بار مثبت
false positive مثبت کاذب
hot-wires سیم مثبت
positive element سازه مثبت
positive feedback بازخورد مثبت
positive acceleration شتاب مثبت
positive electrode الکترد مثبت
positive electricity برق مثبت
positive brush زغال مثبت
affirmatively بطور مثبت
positivity مثبت بودن
positive sign علامت مثبت
cation یون مثبت
positive electricity الکتریسیته مثبت
pro جنبه مثبت
plus افزودن به مثبت
pro- جنبه مثبت
positive side بخش مثبت
if so در صورت مثبت
hot-wire سیم مثبت
assertion افهار مثبت
positive transfer انتقال مثبت
positive pole قطب مثبت
positive balance مانده مثبت
an a answer پاسخ مثبت
positive slope شیب مثبت
positive potential پتانسیل مثبت
positive relation رابطه مثبت
hot wire سیم مثبت
hot-wired سیم مثبت
positive skewness چولگی مثبت
hot-wiring سیم مثبت
affirmative عبارت مثبت
affirmative اظهار مثبت
positive reinforcement تقویت مثبت
positive plate صفحه مثبت
positive modulation تحمیل مثبت
anodes الکترود مثبت
anodes قطب مثبت
positive glow شعله مثبت
positivism مثبت گرایی
nonposetive غیر مثبت
positive film فیلم مثبت
positive transmission پخش مثبت
positive modulation پخش مثبت
yea رای مثبت
active balance موازنه مثبت
zincoid قطب مثبت
active balance مانده مثبت
positive transference انتقال مثبت
positive logic منطق مثبت
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
positive skewness عدم تقارن مثبت
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
positron ذره کوچک مثبت
positive terminal قطب مدار مثبت
positive integer عدد صحیح مثبت
positive feeder سیم تغذیه مثبت
positive post قطب مدار مثبت
to answer in the a پاسخ مثبت دادن
positive cotton effect پدیده مثبت کاتن
cardinal عدد صحیح مثبت
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
look at the world through rose-colored glasses <idiom> خیلی مثبت بودن
averment افهار قطعی یا مثبت
take down <idiom> مثبت وضبط صحبتها
yea بلکه رای مثبت
anodes قطب مثبت باطری
yea-sayer گوینده [رای] مثبت
positively محققا" بطور مثبت
anode قطب مثبت باطری
factorial حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
cardinals عدد صحیح مثبت
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com