English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
input terminal ترمینال اولیه
primery terminal ترمینال اولیه
Other Matches
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
battery bus ترمینال
line terminal ترمینال خط
ro terminal ترمینال- RO
bus terminal ترمینال
binding screw ترمینال
gripping ترمینال
grip ترمینال
grips ترمینال
terminals ترمینال
pole post clamp ترمینال
gripped ترمینال
terminal ترمینال
remote terminal ترمینال دوردست
graphical terminal ترمینال گرافیکی
input terminal ترمینال ورودی
intelligent terminal ترمینال هوشمند
data terminal ترمینال داده
collector terminal ترمینال کلکتور
graphics terminal ترمینال گرافیکی
grid cap ترمینال شبکه
clamp bolt پیچ ترمینال
grid clip ترمینال شبکه
grid terminal ترمینال شبکه
junction boxes جعبه ترمینال
video terminal ترمینال تصویری
intermediate terminal ترمینال میانی
dumb terminal ترمینال گنگ
local terminal ترمینال محلی
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
smart terminal ترمینال هوشمند
junction box جعبه ترمینال
filament terminal ترمینال فیلامان
holders ترمینال سرپیچ
holder ترمینال سرپیچ
air terminals ترمینال هوایی
air terminal ترمینال هوایی
earth terminal ترمینال زمین
terminal board تخته ترمینال
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
tv terminal ترمینال تلویزیونی
display terminal ترمینال نمایش
terminal voltage ولتاژ ترمینال
terminal stand پایه ترمینال
terminal box جعبه ترمینال
battery terminal ترمینال باطری
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
user's terminal ترمینال استفاده کننده
vdt ترمینال نمایش بصری
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
dte وسیله ترمینال داده
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
dial up terminal ترمینال شماره گیری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
data terminal ready امادگی ترمینال داده
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
clipped ترمینال باطری بست
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
clamp در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clip ترمینال باطری بست
clips ترمینال باطری بست
clamps در قید گذاشتن ترمینال
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
clippings ترمینال باطری بست
remote terminal ترمینال راه دور
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
initialling اولیه
primitive اولیه
raw اولیه
initial اولیه
initialed اولیه
earliest اولیه
initialled اولیه
initials اولیه
initialing اولیه
early اولیه
first generation اولیه
preliminary اولیه
fundamental اولیه
elementary اولیه
preliminaries اولیه
primeval اولیه
basic اولیه
primal اولیه
rudimentary اولیه
primary اولیه
dispersion اولیه
basics اولیه
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
input current جریان اولیه
stuff ماده اولیه
input capacitor خازن اولیه
input circuit مدار اولیه
input coupling تزویج اولیه
stuffs ماده اولیه
stuffed ماده اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
pre load بار اولیه
pre assembly نصب اولیه
Aborigine ساکن اولیه
pre loading بارگیری اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
preliminiary work کار اولیه
prereduction کاهش اولیه
input attenuation میرائی اولیه
embryonic نارس اولیه
input stage طبقه اولیه
historical costs هزینه اولیه
initial point نقطه اولیه
i.c. حالت اولیه
input function تابع اولیه
incunabula مراحل اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com