Total search result: 205 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
battery terminal |
ترمینال باطری |
|
|
Search result with all words |
|
clip |
ترمینال باطری بست |
clipped |
ترمینال باطری بست |
clippings |
ترمینال باطری بست |
clips |
ترمینال باطری بست |
Other Matches |
|
virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
teleprinters |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
teleprinter |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
bettery |
باطری |
exchange battery |
باطری |
battery |
باطری |
batteries |
باطری |
capacitor |
باطری |
cells |
باطری |
cell |
باطری |
battery charger |
شارژر باطری |
dry cell battery |
باطری خشک |
battery box |
جعبه باطری |
cell tester |
ازمایشگر باطری |
battery backup |
باطری پشتیبان |
heating battery |
باطری فیلامان |
low voltage battery |
باطری فیلامان |
battery clamp |
ترمینالهای باطری |
battery switch |
کلید باطری |
c battery |
باطری شبکه |
dry cell |
باطری خشک |
biasing battery |
باطری بایاس |
cotainer |
جعبه باطری |
dry pile |
باطری قلمی |
ideal galvanic cell |
باطری ایده ال |
accumulator battery |
اکومولاتور باطری |
mercury battery |
باطری جیوهای |
microbattery |
باطری کوچک |
microphone battery |
باطری میکروفن |
oven battery |
باطری کوره |
torch battery |
باطری قلمی |
thermal battery |
باطری حرارتی |
primery battery |
باطری اولیه |
poles |
قطب باطری |
solar battery |
باطری افتابی |
main battery |
باطری اصلی |
lighting battery |
باطری نور |
pole |
قطب باطری |
ampere hour capacity |
فرفیت باطری |
battery acid |
اسید باطری |
cells |
پیل خانه باطری |
high tension battery |
باطری فشار قوی |
cell |
جزء اصلی باطری |
high voltage battery |
باطری فشار قوی |
anode |
قطب مثبت باطری |
coke oven battery |
باطری کوره ذغالی |
batteries |
باطری برجک توپ |
anodes |
قطب مثبت باطری |
cell |
پیل خانه باطری |
cells |
جزء اصلی باطری |
battery |
باطری برجک توپ |
battery output |
توان برونداد باطری |
grid bias battery |
باطری بایاس شبکه |
grid battery |
باطری بایاس شبکه |
point |
قطبهای باطری یاپلاتین |
battery box leg |
پایه نگهدارنده باطری |
internal battery |
مقاومت داخلی باطری |
battery backup system |
سیستم پشتیبان باطری |
traction battery |
باطری وسیله نقلیه |
flashlight battery |
باطری چراغ قوه |
Please check the battery. |
لطفا باطری را کنترل کنید. |
ignition battery |
باطری سیستم جرقه زنی |
nickel cadmium battery |
باطری الکتریکی نیکل کادمیوم |
hydrometer |
وسیله ازمایش اسید باطری |
chargers |
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر |
charger |
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر |
dynamo battery ignition unit |
سیستم جرقه زنی دینام -باطری |
grids |
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری |
grid |
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری |
cordless drill driver |
دریل برقی [دریلی که با باطری کار می کند] [ابزار] |
golf car |
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف |
unbalanced cell |
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است |
battery bus |
ترمینال |
binding screw |
ترمینال |
bus terminal |
ترمینال |
terminals |
ترمینال |
terminal |
ترمینال |
ro terminal |
ترمینال- RO |
grip |
ترمینال |
pole post clamp |
ترمینال |
line terminal |
ترمینال خط |
gripped |
ترمینال |
gripping |
ترمینال |
grips |
ترمینال |
boost charge |
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد |
remote terminal |
ترمینال دوردست |
primery terminal |
ترمینال اولیه |
local terminal |
ترمینال محلی |
clamp bolt |
پیچ ترمینال |
terminal board |
تخته ترمینال |
Where is the terminus? |
ترمینال کجاست؟ |
video terminal |
ترمینال تصویری |
tv terminal |
ترمینال تلویزیونی |
transformer terminal |
ترمینال ترانسفورماتور |
terminal voltage |
ولتاژ ترمینال |
terminal stand |
پایه ترمینال |
terminal box |
جعبه ترمینال |
intermediate terminal |
ترمینال میانی |
smart terminal |
ترمینال هوشمند |
air terminal |
ترمینال هوایی |
dumb terminal |
ترمینال گنگ |
data terminal |
ترمینال داده |
display terminal |
ترمینال نمایش |
earth terminal |
ترمینال زمین |
filament terminal |
ترمینال فیلامان |
graphical terminal |
ترمینال گرافیکی |
graphics terminal |
ترمینال گرافیکی |
grid cap |
ترمینال شبکه |
grid clip |
ترمینال شبکه |
input terminal |
ترمینال ورودی |
input terminal |
ترمینال اولیه |
intelligent terminal |
ترمینال هوشمند |
holders |
ترمینال سرپیچ |
holder |
ترمینال سرپیچ |
air terminals |
ترمینال هوایی |
collector terminal |
ترمینال کلکتور |
junction box |
جعبه ترمینال |
junction boxes |
جعبه ترمینال |
grid terminal |
ترمینال شبکه |
visual display terminal |
ترمینال نمایش بصری |
dte |
وسیله ترمینال داده |
remote terminal |
ترمینال راه دور |
clamping |
در قید گذاشتن ترمینال |
clamped |
در قید گذاشتن ترمینال |
clamp |
در قید گذاشتن ترمینال |
clamps |
در قید گذاشتن ترمینال |
data terminal equipment |
تجهیزات ترمینال داده |
cursive scanning |
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی |
data terminal ready |
امادگی ترمینال داده |
dial up terminal |
ترمینال شماره گیری |
point of sale terminal |
ترمینال فروش اطلاعات |
user's terminal |
ترمینال استفاده کننده |
vdt |
ترمینال نمایش بصری |
barrel |
وفیفه هدایت در یک ترمینال |
barrels |
وفیفه هدایت در یک ترمینال |
video display terminal |
ترمینال نمایش تصویری |
alphanumeric display terminal |
ترمینال نمایش الفبا عددی |
programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه ریزی |
journals |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
anode |
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله |
journal |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
anodes |
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله |
all mains receiver |
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری |
positive |
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم |
dumb terminal |
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند |
cathode |
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری |
cathodes |
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری |
cordless screwdriver |
پیچگوشتی برقی [پیچگوشتی که با باطری کار می کند] [ابزار] |
slave |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
drained |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
drain |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
dtr |
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده |
draining |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
smarts |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smarting |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
drains |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
user programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده |
smarter |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smarted |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
satellite |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
smartest |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
entered |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
enters |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
slaves |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
site poll |
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل |
attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
slaving |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
enter |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
satellites |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
smart |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
slaved |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
pedestal |
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال |
pedestals |
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال |
operated |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operate |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
cybercafe |
شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است |
local |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
multi terminal system |
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند |
graphic display |
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه |
locals |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
interactive |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operates |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
constant current |
جریان مستقیم جریان ثابت باطری |
ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
local area network |
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند. |
jobs |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
vdt |
Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر |
logs |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
log |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
blast through alphanumerics |
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند |
overhead |
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه |
ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
key |
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد |
job |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
workstations |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
workstation |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
bituminous paint |
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود |