English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
remote terminal ترمینال دوردست
Other Matches
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
far-off دوردست
remoter دوردست
remotest دوردست
far off دوردست
distant دوردست
remote دوردست
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
remote station ایستگاه دوردست
remote دور دوردست
bandages نوار دوردست
remoter دور دوردست
remotest دور دوردست
outpart قسمت بیرونی یا دوردست
ball hawking کار خوب بازیگرمحوطه دوردست
outfield موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
Boketto عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
long range جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
deep targets هدفهای باعمق زیاد هدفهای دوردست
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
gripping ترمینال
grips ترمینال
pole post clamp ترمینال
binding screw ترمینال
ro terminal ترمینال- RO
battery bus ترمینال
bus terminal ترمینال
line terminal ترمینال خط
grip ترمینال
gripped ترمینال
terminals ترمینال
terminal ترمینال
display terminal ترمینال نمایش
collector terminal ترمینال کلکتور
clamp bolt پیچ ترمینال
video terminal ترمینال تصویری
grid cap ترمینال شبکه
grid clip ترمینال شبکه
grid terminal ترمینال شبکه
input terminal ترمینال ورودی
intelligent terminal ترمینال هوشمند
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
terminal voltage ولتاژ ترمینال
junction box جعبه ترمینال
junction boxes جعبه ترمینال
earth terminal ترمینال زمین
input terminal ترمینال اولیه
tv terminal ترمینال تلویزیونی
dumb terminal ترمینال گنگ
data terminal ترمینال داده
filament terminal ترمینال فیلامان
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
intermediate terminal ترمینال میانی
terminal box جعبه ترمینال
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
holder ترمینال سرپیچ
air terminals ترمینال هوایی
smart terminal ترمینال هوشمند
holders ترمینال سرپیچ
air terminal ترمینال هوایی
primery terminal ترمینال اولیه
terminal stand پایه ترمینال
terminal board تخته ترمینال
battery terminal ترمینال باطری
local terminal ترمینال محلی
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
vdt ترمینال نمایش بصری
dial up terminal ترمینال شماره گیری
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
data terminal ready امادگی ترمینال داده
clips ترمینال باطری بست
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
clamps در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
clamp در قید گذاشتن ترمینال
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
clip ترمینال باطری بست
clipped ترمینال باطری بست
clippings ترمینال باطری بست
user's terminal ترمینال استفاده کننده
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
dte وسیله ترمینال داده
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
remote terminal ترمینال راه دور
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
formats قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
repetitive stress injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
format قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
cluster bombs تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
clients یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
end ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ends ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
cluster تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
electronics استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
clusters تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
asynchronous اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
interfaces استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
drops محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
transistors هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistor هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
nak کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
standalone ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com