Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
point of sale terminal |
ترمینال فروش اطلاعات |
|
|
Other Matches |
|
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
smarter |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smartest |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smarting |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smarts |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smarted |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smart |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
interactive |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operated |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operate |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
operates |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
notepad |
بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است |
notepads |
بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است |
epos |
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود |
pos |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند |
electronic |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و... |
point of sale |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود |
VDUs |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
VDU |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
vdt |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
visual display terminal |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
visual display unit |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
woollen draper |
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش |
teleprinters |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
teleprinter |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
associative storage |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
on licence |
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود |
pearlies |
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد |
wine seller |
میفروش باده فروش شراب فروش خمار |
sales force |
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش |
hard sell |
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه |
sale maximization |
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
dow jones information service |
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است |
attributing |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attribute |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attributes |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
derived information |
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار |
aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |
radar correlation |
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر |
trapdoor |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
trapdoors |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
optional claiming race |
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد |
foreign military sales |
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
read time |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
civilian internee information bureau |
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
defense system aquisition |
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع |
furrier |
خز فروش پوست فروش |
furriers |
خز فروش پوست فروش |
help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
windowing |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
sales promotion |
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
bus terminal |
ترمینال |
line terminal |
ترمینال خط |
binding screw |
ترمینال |
battery bus |
ترمینال |
terminals |
ترمینال |
grip |
ترمینال |
terminal |
ترمینال |
gripping |
ترمینال |
pole post clamp |
ترمینال |
grips |
ترمینال |
ro terminal |
ترمینال- RO |
gripped |
ترمینال |
infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
oligopoly |
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش |
terminal stand |
پایه ترمینال |
terminal voltage |
ولتاژ ترمینال |
primery terminal |
ترمینال اولیه |
transformer terminal |
ترمینال ترانسفورماتور |
battery terminal |
ترمینال باطری |
terminal box |
جعبه ترمینال |
terminal board |
تخته ترمینال |
remote terminal |
ترمینال دوردست |
junction box |
جعبه ترمینال |
holders |
ترمینال سرپیچ |
smart terminal |
ترمینال هوشمند |
holder |
ترمینال سرپیچ |
air terminals |
ترمینال هوایی |
air terminal |
ترمینال هوایی |
collector terminal |
ترمینال کلکتور |
local terminal |
ترمینال محلی |
tv terminal |
ترمینال تلویزیونی |
display terminal |
ترمینال نمایش |
graphical terminal |
ترمینال گرافیکی |
graphics terminal |
ترمینال گرافیکی |
intermediate terminal |
ترمینال میانی |
intelligent terminal |
ترمینال هوشمند |
input terminal |
ترمینال اولیه |
grid cap |
ترمینال شبکه |
input terminal |
ترمینال ورودی |
Where is the terminus? |
ترمینال کجاست؟ |
grid terminal |
ترمینال شبکه |
data terminal |
ترمینال داده |
dumb terminal |
ترمینال گنگ |
filament terminal |
ترمینال فیلامان |
junction boxes |
جعبه ترمینال |
video terminal |
ترمینال تصویری |
earth terminal |
ترمینال زمین |
clamp bolt |
پیچ ترمینال |
grid clip |
ترمینال شبکه |
vendable |
قابل فروش جنس قابل فروش |
vendible |
قابل فروش جنس قابل فروش |
dte |
وسیله ترمینال داده |
clips |
ترمینال باطری بست |
clippings |
ترمینال باطری بست |
clamp |
در قید گذاشتن ترمینال |
clipped |
ترمینال باطری بست |
clip |
ترمینال باطری بست |
dial up terminal |
ترمینال شماره گیری |
video display terminal |
ترمینال نمایش تصویری |
visual display terminal |
ترمینال نمایش بصری |
vdt |
ترمینال نمایش بصری |
data terminal equipment |
تجهیزات ترمینال داده |
remote terminal |
ترمینال راه دور |
data terminal ready |
امادگی ترمینال داده |
clamps |
در قید گذاشتن ترمینال |
barrels |
وفیفه هدایت در یک ترمینال |
clamping |
در قید گذاشتن ترمینال |
clamped |
در قید گذاشتن ترمینال |
cursive scanning |
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی |
user's terminal |
ترمینال استفاده کننده |
barrel |
وفیفه هدایت در یک ترمینال |
journal |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
anodes |
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله |
journals |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه ریزی |
anode |
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله |
alphanumeric display terminal |
ترمینال نمایش الفبا عددی |
dumb terminal |
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند |
cathode |
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری |
cathodes |
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری |
intelligence process |
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات |
drain |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
satellite |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
entered |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
enter |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
satellites |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
site poll |
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل |
dtr |
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده |
drained |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
enters |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
user programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده |
slave |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
slaved |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
slaves |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
pedestal |
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال |
pedestals |
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال |
draining |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
slaving |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
drains |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
graphic display |
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه |
locals |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
cybercafe |
شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است |
multi terminal system |
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند |
local |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
key |
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد |
job |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
overhead |
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه |
blast through alphanumerics |
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند |
log |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
local area network |
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند. |
jobs |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
vdt |
Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر |
workstation |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
workstations |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
logs |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
packet |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
packets |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
communication |
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است |
inquiry |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
feep |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
inquiries |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
ccp |
نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است |
calling |
سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
server |
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
alphageometric |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
X. |
استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند |
homes |
روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم |