Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (17 milliseconds)
English
Persian
propagative
ترویج کننده
Search result with all words
promoter
ترقی دهنده ترویج کننده
promoter
ترویج کننده فروش
promoters
ترقی دهنده ترویج کننده
promoters
ترویج کننده فروش
Other Matches
promotion
ترویج
promulgation
ترویج
fomentation
ترویج
propagation
ترویج
promulgator
ترویج
promotions
ترویج
promotable
قابل ترویج
promotes
ترویج کردن
cultivation
تهذیب ترویج
promote
ترویج کردن
cultivating
ترویج کردن
promulge
ترویج کردن
cultivates
ترویج کردن
promoted
ترویج کردن
propagable
قابل ترویج
cultivate
ترویج کردن
promoting
ترویج کردن
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
promulgated
انتشار دادن ترویج کردن
promulgating
انتشار دادن ترویج کردن
promulgates
انتشار دادن ترویج کردن
promulgate
انتشار دادن ترویج کردن
uttering
ترویج سکه تقلبی یا اسنادمجعول
institutionalism
سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
evangelization
تبلیغ یاموعظه ازروی انجیل ترویج انجیل یادین مسیحی
utter false coin
جریان انداختن سکه تقلبی ترویج سکه قلب
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
promoting
ترفیع دادن ترویج دادن
promoted
ترفیع دادن ترویج دادن
promote
ترفیع دادن ترویج دادن
promotes
ترفیع دادن ترویج دادن
ringing the changes
ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
refuser
رد کننده
wheezier
خس خس یا خر خر کننده
mauler
له کننده
solvent
اب کننده
refutative
رد کننده
solver
حل کننده
mitigatory
کم کننده
hoppers
لی لی کننده
jaberer
پچ پچ کننده
surfy
کف کننده
solvents
اب کننده
mitigative
کم کننده
filleting
پر کننده
bender
خم کننده
renunciant
رد کننده
puffer
پف کننده
renunciant
کننده
fillet
پر کننده
sensor
حس کننده
fillets
پر کننده
thinner
کم کننده
fizzy
کف کننده
doer
کننده
refutatory
رد کننده
doers
کننده
catterer
پچ پچ کننده
deletive
حک کننده
whisperer
پچ پچ کننده
deflective
کج کننده
filleted
پر کننده
commulator
یک سو کننده
fillers
پر کننده
filler
پر کننده
ear-splitting
کر کننده
abjurer or abjuror
کننده
swooner
غش کننده
trackers
پی کننده
tracker
پی کننده
hopper
لی لی کننده
noncommittal
رد کننده
crusher
له کننده
mumbler
من من کننده
repudiationist
رد کننده
attacking
تک کننده
spurner
رد کننده
squasher
له کننده
squelcher
له کننده
syncopator
غش کننده
rebutter
رد کننده
fluxing oil
اب کننده
bandwidth
یچ کننده
prater
پچ پچ کننده
wheezy
خس خس یا خر خر کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com