Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
graze burst
ترکش زمینی
Other Matches
high airburst
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yam
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
quivering
ترکش
quivers
ترکش
blasts
ترکش
blast
ترکش
splinters
ترکش
splintering
ترکش
splintered
ترکش
splinter
ترکش
quivered
ترکش
quiver
ترکش
splashing
ترکش
splashes
ترکش
splash
ترکش
detonations
ترکش
detonation
ترکش
bursts
ترکش
burst
ترکش
ricochet burst
ترکش کمانهای
burst center
مرکز ترکش
burst range
برد ترکش
burst range
مسافت ترکش
sonic boom
ترکش اوا
aerial burst
ترکش هوایی
air burst
ترکش هوایی
sonic booms
ترکش اوا
blasting machine
دستگاه ترکش
types of burst
نوع ترکش
hight of burst
ارتفاع ترکش
height of burst
ارتفاع ترکش
impact burst
ترکش سطحی
high burst
ترکش بالا
surface burst
ترکش سطحی
impact action
عمل ترکش
impact burst
ترکش ضربتی
burst wave
موج ترکش
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
exoatmosphere
ترکش فوق جوی
center of burst
مرکز ترکش گلوله
impact
اثر ترکش انفجار
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
splinterproof
سنگر ضد ترکش گلوله
crater
چاله ترکش گلوله ها
graze burst
ترکش روی زمین
air adjustment
تنظیم ترکش هوایی
impacts
اثر ترکش انفجار
atomic air burst
ترکش هوایی اتمی
airburst ranging
تنظیم ترکش هوایی
impact point
نقطه ترکش گلوله
weapon debries
بقایای ترکش اتمی
craters
چاله ترکش گلوله ها
desired ground zone
نقطه ترکش اتمی مطلوب
graze sensitive
ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
impact pressure
نیروی اصابت فشار ترکش
impact action
عمل انفجار نیروی ترکش
center of impact
مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
explosion
ترکش منفجر کردن ترکیدن
surface burst
ترکش روی سطح زمین
explosions
ترکش منفجر کردن ترکیدن
burst interval
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
doubtful
ترکش مشکوک مورد تردید
base surge
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
flash burn
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
To play ones last card
آخرین تیر ترکش رارها کردن
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
kopfring
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
flash burns
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
flash blindness
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
variation
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
predial or prae
زمینی
terraneous
زمینی
terrene
زمینی
sublunary
زمینی
tumbling
زمینی
earth-bound
زمینی
sublunar
زمینی
tellurian
زمینی
agrarian
زمینی
subaerial
رو زمینی
earthly
زمینی
terrestrial
زمینی
landed a
زمینی
sub astral
زمینی
territorial
زمینی
terrain return
اکوی زمینی
ground wave
موج زمینی
ground track
مسیر زمینی
ground surveillance
تجسس زمینی
ground surveillance
مراقبت زمینی
ground speed
سرعت زمینی
land force n
نیروی زمینی
subterraneous
زیر زمینی
ground return
برگشت زمینی
ground return
بازتاب زمینی
land mine
مین زمینی
terrain corridor
دالان زمینی
tellurian matter
ماده زمینی
hypogean
زیر زمینی
hypogeous
زیر زمینی
hypogeal
زیر زمینی
infernal regions
دیارزیر زمینی
land tail
بنه زمینی
land combat
نبرد زمینی
ground waves
امواج زمینی
groundling
گیاه زمینی
suberranean
زیر زمینی
ground position
موقعیت زمینی
overland mail
پست زمینی
murphy
سیب زمینی
praties
سیب زمینی
tater
سیب زمینی
earth nut
بادام زمینی
floor lamp
اباژور زمینی
ground liaison
رابط زمینی
land forces
نیروی زمینی
mail gram
پست زمینی
ground circuit
مدار زمینی
ground control
کنترل زمینی
ground position
ایستگاه زمینی
ground observer
دیدبان زمینی
ground observation
دیدبانی زمینی
ground nut
بادام زمینی
ground forces
نیروهای زمینی
ground forces
نیروی زمینی
ground force
نیروی زمینی
ground fire
تیر زمینی
perigee
حضیض زمینی
terraqueous
زمینی ودریایی
potatoes
سیب زمینی
terrestrial
وضعیت زمینی
antenna ground
انتن زمینی
potato
سیب زمینی
earth antenna
انتن زمینی
ground antenna
انتن زمینی
apogee
اوج زمینی
gully
دالان زمینی
groundnut
بادام زمینی
army
نیرو زمینی
monkey nut
بادام زمینی
standard lamps
[British]
آباژورهای زمینی
groundnuts
بادام زمینی
gulleys
دالان زمینی
peanuts
پسته زمینی
landmines
مین زمینی
landmine
مین زمینی
peanut
پسته زمینی
army attache
وابسته زمینی
gullies
دالان زمینی
bonus pass
پاس زمینی
terrestrial refraction
شکست زمینی
earthy
زمینی دنیوی
floor lamps
[American]
آباژورهای زمینی
army forces
نیروهای زمینی
army general staff
ستادنیروی زمینی
terrestrial radiation
تابشهای زمینی
peanut
بادام زمینی
floor lamp
[American]
آباژور زمینی
standard lamp
[British]
آباژور زمینی
peanuts
بادام زمینی
armies
نیرو زمینی
sweet potato
سیب زمینی شیرین
crispest
سیب زمینی برشته
terrestrial
زمینی مربوط به زمین
sweet potatoes
سیب زمینی شیرین
subways
ترن زیر زمینی
crisper
سیب زمینی برشته
potato salad
سالاد سیب زمینی
crisp
سیب زمینی برشته
subway
راه زیر زمینی
subways
راه زیر زمینی
latitude band
نوار عرضی زمینی
gnomes
جنی زیر زمینی
gnome
جنی زیر زمینی
surveys
نقشه برداری زمینی
jerusalem a
سیب زمینی ترشی
kidney potato
سیب زمینی سرخ
surveyed
نقشه برداری زمینی
land carriage
بار کشی زمینی
survey
نقشه برداری زمینی
land tail
باقیمانده زمینی یکان
armies
ارتش نیروی زمینی
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
ground power unit
واحد قدرت زمینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com