Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (10 milliseconds)
English	Persian
impact burst	ترکش سطحی
surface burst	ترکش سطحی
Search result with all words
base surge	ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
kopfring	حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
Other Matches
high airburst	ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
surficial swellings	بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
low airburst	ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
topsoil	خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
blasts	ترکش
detonations	ترکش
detonation	ترکش
splinter	ترکش
splintered	ترکش
splintering	ترکش
splinters	ترکش
blast	ترکش
quivers	ترکش
burst	ترکش
bursts	ترکش
splashing	ترکش
splashes	ترکش
splash	ترکش
quiver	ترکش
quivering	ترکش
quivered	ترکش
impact burst	ترکش ضربتی
aerial burst	ترکش هوایی
types of burst	نوع ترکش
ricochet burst	ترکش کمانهای
blasting machine	دستگاه ترکش
burst center	مرکز ترکش
burst range	برد ترکش
burst wave	موج ترکش
high burst	ترکش بالا
hight of burst	ارتفاع ترکش
sonic booms	ترکش اوا
sonic boom	ترکش اوا
graze burst	ترکش زمینی
air burst	ترکش هوایی
impact action	عمل ترکش
height of burst	ارتفاع ترکش
burst range	مسافت ترکش
atomic underground burst	ترکش زیرزمینی اتمی
atomic air burst	ترکش هوایی اتمی
air adjustment	تنظیم ترکش هوایی
airburst ranging	تنظیم ترکش هوایی
splinterproof	سنگر ضد ترکش گلوله
impacts	اثر ترکش انفجار
impact	اثر ترکش انفجار
weapon debries	بقایای ترکش اتمی
impact point	نقطه ترکش گلوله
craters	چاله ترکش گلوله ها
graze burst	ترکش روی زمین
crater	چاله ترکش گلوله ها
center of burst	مرکز ترکش گلوله
exoatmosphere	ترکش فوق جوی
exoatmosphere	ترکش اتمی بالای جو
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
burst interval	فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
explosions	ترکش منفجر کردن ترکیدن
impact pressure	نیروی اصابت فشار ترکش
impact action	عمل انفجار نیروی ترکش
explosion	ترکش منفجر کردن ترکیدن
surface burst	ترکش روی سطح زمین
graze sensitive	ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
desired ground zone	نقطه ترکش اتمی مطلوب
center of impact	مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
To play ones last card	آخرین تیر ترکش رارها کردن
flash burn	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burns	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
hard missile base	سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base	سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
troop safety	حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
variation	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
flash blindness	کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
splash scale	طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
shallowest	کم اب سطحی
decahedral	ده سطحی
shallow foundation	پی سطحی
skin deep	سطحی
superficiality	سطحی
surface water	اب سطحی
surfaces	سطحی
low level	سطحی
surfaced	سطحی
surface	سطحی
shallows	کم اب سطحی
planar	سطحی
shallower	کم اب سطحی
sketchier	سطحی
sketchiest	سطحی
sketchily	سطحی
sketchy	سطحی
shallow	کم اب سطحی
acrotic	سطحی
skin-deep <idiom>	سطحی
superficial	سطحی
surface width	عرض سطحی
surface treatment	عملیات سطحی
multilevel	چند سطحی
n level logic	منطق N سطحی
horizontal curve	پیچ سطحی
topdress	سطحی ریختن
one level memory	حافظه یک سطحی
pentahedral	پنج سطحی
two level store	انباره دو سطحی
interfacial force	کشش سطحی
top soil	خاک سطحی
surface tensity	کشش سطحی
hexahedron	جسم شش سطحی
low level winds	بادهای سطحی
multi level	چند سطحی
interfacial tension	کشش سطحی
split-level	چند سطحی
trihedral	سه روی سه سطحی
surface treatment	روکش سطحی
polyhedral	چند سطحی
surface outflow	اب سطحی خروجی
surface charge	بار سطحی
surface contact rectifier	یکسوکننده سطحی
surface corrosion	خوردگی سطحی
surface creep	خزیدن سطحی
surface detection	اکتشاف سطحی
surface drains	زهکشهای سطحی
surface dressing	پوشش سطحی
surface erosion	فرسایش سطحی
surface ornament	تزیینات سطحی
surface moisture	رطوبت سطحی
surface evaporation	تبخیر سطحی
surface leakage	نشت سطحی
surface irrigation	ابیاری سطحی
surface reverbration	برگشتهای سطحی
surface soil	خاک سطحی
surface treatment	اسفالت سطحی
surface detection	راداراکتشافی سطحی
sheet washing	فرسایش سطحی
skin effect	اثر سطحی
sorption	جذب سطحی
surface treatment	اندود سطحی
statical moment	لنگر سطحی
suface wind	باد سطحی
surface burning	احتراق سطحی
surface tension	کشش سطحی
surface targets	هدفهای سطحی
surface inflow	اب سطحی ورودی
superficially	بطور سطحی
extensive cultivation	زراعت سطحی
singe	سوختگی سطحی
surface	سطحی جلادادن
extensive agriculture	کشاورزی سطحی
adsorption	جذب سطحی
adsorbent	جاذب سطحی
singed	سوختگی سطحی
area load	بار سطحی
dodecahedron	دوازده سطحی
singeing	سوختگی سطحی
dodecahedral	دوازده سطحی
singes	سوختگی سطحی
surfaced	سطحی جلادادن
surfaces	سطحی جلادادن
smattering	دانش سطحی
flesh wound	زخم سطحی
floating mine	مین سطحی
formal logic	قضاوت سطحی
hexahedral	مکعب شش سطحی
heptahedral	هفت سطحی
pier	پایه و سطحی
blanket grouting	تزریق سطحی
bounding mine	مین سطحی
piers	پایه و سطحی
evaporation	تبخیر سطحی
ground swell	موج سطحی
epilimnion	اب لایه سطحی
free moisture	رطوبت سطحی
adhesion	جاذبه سطحی
adsorption	کشش سطحی
antisurface	ضد عناصر سطحی شناوردشمن
adsorb	جذب سطحی کردن
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی
superficiality	دانش سطحی بیمایگی
adhesion force	نیروی کشش سطحی
skim	بطور سطحی خواندن
surface decarburization	کربن گیری سطحی
skims	بطور سطحی خواندن
skimmed	بطور سطحی خواندن
surface integral	انتگرال سطحی [ریاضی]
puppy love	عشق سطحی و زودرس
Band-Aids	چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid	چارهی سطحی و موقتی
adhesion	کشش سطحی دوسیدگی
adhesion	کشش سطحی پیوستگی
scorch	بطور سطحی سوختن
scorches	بطور سطحی سوختن
singe	بطور سطحی سوختن
to skim ones the news	به اخبارنگاهی سطحی کردن
subsurface navigation	ناوبری زیر سطحی
singed	بطور سطحی سوختن
singeing	بطور سطحی سوختن
singes	بطور سطحی سوختن
topdress	بطور سطحی پاشیدن
multilevel sort	ترتیب چند سطحی
in a perfunctory manner	بطور سرسری یا سطحی
hard surface	سخت کردن سطحی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com