English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
twigged ترکه مانند
twiggy ترکه مانند
Other Matches
letters of administration حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
wattle ترکه برای ساختن سبد ترکه
virga ترکه
bequest ترکه
bequests ترکه
boughs ترکه
bough ترکه
wand ترکه
wands ترکه
legacies ترکه
heirloom ترکه
legacy ترکه
patrimonies ترکه
patrimony ترکه
switches ترکه
switched ترکه
switch ترکه
estate of a deceased ترکه
spray ترکه
spraying ترکه
sprays ترکه
sprig ترکه
sprigs ترکه
twig ترکه
twigs ترکه
scions ترکه نو
scion ترکه نو
heirlooms ترکه
roof batten ترکه
sprayed ترکه
asthin as lath <idiom> ترکه ای
affshoot ترکه
rods ترکه
branchlet ترکه
successions ترکه
succession ترکه
rod ترکه
twing ترکه
one third of estate ثلث ترکه
offshoots ترکه فرع
administration of estate اداره ترکه
residue of the state مازاد ترکه
personal representative مدیر ترکه
personal representative امین ترکه
viminal ترکه دهنده
legacies ترکه موصی به
adminstrator of state مدیر ترکه
one thrid of the estate ثلث ترکه
withy ترکه بید
renouncing probate رد سمت ترکه
residuary account حساب ترکه
offshoot ترکه فرع
distribution of the estate تقسیم ترکه
residue of the state باقیمانده ترکه
legacy ترکه موصی به
letters of administration سند مدیریت ترکه
distribution تقسیم ترکه متوفی
fiducial وابسته به امین ترکه
wicker ترکه یا چوب کوتاه
distributions تقسیم ترکه متوفی
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
special administration اداره قسمت خاصی از ترکه
pendent lite حکم معلق امین ترکه
wickerwork ساخته شده از ترکه سبدسازی
heritage ماترک ترکه غیر منقول
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
packing sheet حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
plene administravit دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
real representative قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
wicker work سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
incomparable بی مانند
unprecedentedly بی مانند
plumose پر مانند
unprecedented بی مانند
fulidal اب مانند
unapproachable بی مانند
womanlike زن مانند
blotchy لک مانند
floriform گل مانند
fluty نی مانند
etc و مانند آن
pipelike نی مانند
feathery پر مانند
inimitable بی مانند
without an e. بی مانند
filiform نخ مانند
capitate مانند سر
capillaceous مانند نخ
frothy کف مانند
tough پی مانند
tougher پی مانند
simulant مانند
similiar مانند
after the example of مانند
arundinaceous نی مانند
and so on و مانند ان
analog مانند
argillaceous رس مانند
argillaceous گل مانند
aquiform اب مانند
analogous مانند
etcetera و مانند ان
vide مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
encephaloid مخ مانند
similar مانند
impish جن مانند
unequaled بی مانند
thready نخ مانند
toughest پی مانند
threadlike نخ مانند
tendinous بی مانند
anthoid گل مانند
icily یخ مانند
mammilliform مانند
mammilary مانند
near- مانند
myrtle formed اس مانند
analogue مانند
inapproachable بی مانند
string نخ مانند
plumelike پر مانند
uniquely بی مانند
goatish بز مانند
lambdoid مانند
gypsiferous گچ مانند
unique بی مانند
liplike لب مانند
as مانند
neared مانند
nearer مانند
penniform پر مانند
foggier مانند مه
near مانند
foggiest مانند مه
foggy مانند مه
nears مانند
unequalled بی مانند
unparalleled بی مانند
nearest مانند
castellated دژ مانند
nearing مانند
analogues مانند
collective goods مانند جاده
cinderous خاکستر مانند
chondroid غضروف مانند
columniform ستون مانند
cicatricial مانند اثرزخم
cloistral دیر مانند
lactescent شیر مانند
lam dacism مانند لام
lanceolate نیشتر مانند
rocklike خاره مانند
rhizoid ریشه مانند
rheumatoid مانند روماتیسم
lamblkin بره مانند
lamblike بره مانند
reniform کلیه مانند
januslike جانوس مانند
corpuscular گویچه مانند
nymphish حور مانند
nymphlike حور مانند
corvine کلاغ مانند
cowish گاو مانند
ochraceous مانند گل اخری
insectile حشره مانند
crinoid زنبق مانند
ravined کلاغ مانند
rattish موش مانند
cryptand حجره مانند
coroniform تاج مانند
corneous شاخ مانند
niveous برف مانند
pipelike پیپ مانند
coralline مرجان مانند
coralloid مانند مرجان
coriaceous چرم مانند
leatheroid چرم مانند
reeding طرح نی مانند
cuticular پوست مانند
nummary سکه مانند
ke lighning مانند برق
nummular سکه مانند
nunlike راهبه مانند
ctenoid شانه مانند
rodlike میله مانند
aphthoid برفک مانند
sciurine سنجاب مانند
asteroidal مانند ستاره
malty مالت مانند
muscoid خزه مانند
auriform گوش مانند
baccate توت مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com