Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (22 milliseconds)
English	Persian
micronutrient	ترکیبات اصلی ومغذی که بمقدار خیلی کمی برای زندگی لازمست
Other Matches
VL local bus	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
microfilming	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
I live a very regular life .	زندگی خیلی منظمی دارم
live high off the hog <idiom>	خیلی تجملاتی زندگی کردن
euryhaline	مستعد زندگی درابهای خیلی شور
color code	روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
to live like animals [in a place]	در شرایط مسکنی خیلی بد زندگی کردن [اصطلاح تحقیر کننده ]
salutary	سالم ومغذی
anastylosis	[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
expansion slots	شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
vital to life	واجب برای زندگی
struggle for existence	مبارزه برای زندگی
elegant	یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
euthenics	مبجث رفاه و زندگی برای فعالیت صحیح
on easy street <idiom>	پول کافی برای زندگی راحت داشتن
make a living <idiom>	پول کافی برای گذراندن زندگی بدست آوردن
small scale	بمقدار کم
small-scale	بمقدار کم
scantily	بمقدار کم
over one's head <idiom>	خیلی سخت برای درک
in large	بمقدار زیاد
sort of	بمقدار متوسط
large-scale	بمقدار زیاد
large scale	بمقدار زیاد
near collision	فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
as long as	تا زمانیکه بمقدار زیاد
This position is much too small for me .	این سمت برای من خیلی کوچک است
lockets	قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket	قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
Don't let making a living prevent you from making a life.	اجازه ندهید تلاش برای پول درآوردن مانع زندگی شما شود.
overmuch	بحد افراط بمقدار زیاد
profluent	جاری بمقدار زیاد ساری
ana	ازهر کدام بمقدار مساوی
beside one's self <idiom>	خیلی ناامید یا هیجان زده برای انجام کاری
superconductivity	قابلیت هدایت برق بمقدار زیاد
for peanuts [and for chicken feed] <idiom>	چندرغاز [رایگان] [مفت] [مزد خیلی کم برای انجام کاری]
for next to nothing <idiom>	چندرغاز [رایگان] [مفت] [مزد خیلی کم برای انجام کاری]
Many thanks for the sympathy shown to us [on the passing of our father] .	خیلی سپاسگذارم برای همدردی شما [بخاطر فوت پدرمان] .
It is too expensive for me to buy ( purchase ).	برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
capacitor	وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
He was too quick for her and jinked away every time.	او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
two part	با ورقه اصلی وثانوی برای کپی
processor	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
for half board	برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
geometry and rendering	مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
it is impossible to live there	نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
indirect objects	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
grace note	نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
object	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objected	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objecting	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objects	فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
hydrocarbon	ترکیبات هیدروکربن
saliniferous	ترکیبات نمک زا
sandwich compounds	ترکیبات ساندویچی
hydrocarbons	ترکیبات هیدروکربن
spiro compounds	ترکیبات اسپیرو
trace compounds	ترکیبات کم مقدار
coordination compounds	ترکیبات کوئوردیناسیون
compounds of iron	ترکیبات اهن
homologous series	ترکیبات همرده
starter	وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
post offices	محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
turnkey	سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
post office	محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
topping lift	طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
starters	وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
dirty bit	برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
clathrate compounds	ترکیبات اندرون گیر
intermetallic compounds	ترکیبات بین فلزی
ferrous	دارای ترکیبات اهن
charge transfer compounds	ترکیبات انتقال بار
homocyclic compounds	ترکیبات جور حلقه
interhalogen compounds	ترکیبات بین هالوژنی
ferric	دارای ترکیبات اهن
heterocyclic compounds	ترکیبات ناجور حلقه
input/output	فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
she has a well poised head	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom>	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom>	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
calling	سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
assembler	پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
additions	رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
addition	رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
stannous	دارای ترکیبات قلع دو فرفیتی
fusion principle	اصل ترکیبات جوش خورده
dispensatory	کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
change	رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changed	رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
IEC connector	استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
changing	رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes	رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
kernel	توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernels	توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
public	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
sottovoce	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
heteromerous	دارای ترکیبات غیر مربوط ونامتجانس
platinize	با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
carbohydrate	ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates	ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
The position is over his head . he cannot cope with it .	این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
buffer	فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
tristimulus values	مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
first generation computer	کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
overlays	فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlaying	فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlay	فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
amendment record	رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
continuous tone image	تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
turborocket	ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
save	محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saved	محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves	محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
very low frequency	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
voir dire	سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
isolation	مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
updated	فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transylvania	فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
pooler	وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
floats	اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
micro	تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
changes	نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
micros	تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
float	اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
changing	نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed	نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
floated	اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
change	نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
update	فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates	فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it.	ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
purpurin	رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
ponderous	خیلی سنگین خیلی کودن
rattling	خیلی تند خیلی خوب
choke bore	روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
change	فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed	فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes	فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing	فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
hooligans	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
access time	زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
hooligan	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
crystals	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
exits	در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit	در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
box beam wing	نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
log	وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs	وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
transaction	رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
deletion	رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
uninterruptable power supply	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
rollover	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
boarded	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
transaction	فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
lady-chapel	[کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
best fit	1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
bulk	مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
movement	فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
communication	مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
masters	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file	پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura	نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
coprocessor	پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
bituminous paint	رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
lead a dog's life <idiom>	زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
back	نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود
charactristics	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
backs	نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود
on board	که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
main	مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
failed	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
processor	پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
subsistence theory of wages	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
canard	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
semantics	1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
staple	جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled	جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation	کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal	وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling	جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations	کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic	وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves	ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
main guard	نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer	کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
under lease	وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com