English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English Persian
overhand ترکی دوزی
Search result with all words
oversew ترکی دوزی کردن
to sew overhand ترکی دوزی کردن
Other Matches
pinwork کوک برجستهء حاشیه دوزی وبرودری دوزی
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
lacing یراق دوزی ملیله دوزی
fancywork حاشیه دوزی برودره دوزی
triskelion سه ترکی
triskele سه ترکی
triglyph سه ترکی
Turkish ترکی
turcism کیش ترکی
the turkish language زبان ترکی
turkism اصطلاحات ترکی
mogul lampholder سرپیچ ترکی
turkish knot گره ترکی
Anatolia rug فرش ترکی یا آناتولی
turkism اداب وسنن ترکی
feather boarding پوشش ترک ترکی باتخته
feather-boarding [پوشش ترک ترکی با تخته]
turkic زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turki زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
kara به معنای رنگ سیاه [در زبان ترکی]
alinik design واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
carnation motif طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
sand crack ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
hook knife چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
overcast stilch سر دوزی
broidery گل دوزی
taping ته دوزی
Elibilinde [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
picot قلاب دوزی
patchery پینه دوزی
fancywork توری دوزی
dress making زنانه دوزی
drawnwork حاشیه دوزی
conformator فنرکلاه دوزی
lacet قیطان دوزی
needle point کانوا دوزی
overcast stilch پاک دوزی
pointlace ملیله دوزی
passementerie گلابتون دوزی
broidery ملیله دوزی
embroidering برودره دوزی
lining استر دوزی
linings استر دوزی
glare چشم دوزی
glared چشم دوزی
sewing حاشیه دوزی
glares چشم دوزی
couching یکجورقلاب دوزی
roping طناب دوزی
embroidered برودره دوزی
embroider برودره دوزی
filigree ملیله دوزی
embroiders برودره دوزی
patchwork وصله دوزی
netting توری دوزی
serge ته دوزی کردن
applique تکه دوزی
tapestries ملیله دوزی
tapestry ملیله دوزی
patches وصله دوزی کردن
purfle حاشیه دوزی کردن
purfle ارایش حاشیه دوزی
arras پردهء قلاب دوزی
embroidered قلاب دوزی کردن
needle سوزن دوزی کردن
broider ملیله دوزی کردن
embroiders قلاب دوزی کردن
candlewick نخ پنبهای حاشیه دوزی
embroidering قلاب دوزی کردن
patch وصله دوزی کردن
ice wool کرک قلاب دوزی
filigree ملیله دوزی کردن
knotwork یکجورسوزن دوزی یاقلابدوزی
braids قیطان دوزی کردن
glare effect اثر چشم دوزی
needles سوزن دوزی کردن
braid قیطان دوزی کردن
needle lace کار سوزن دوزی
needled سوزن دوزی کردن
filigreed ملیله دوزی شده
braided قیطان دوزی کردن
needlework کار سوزن دوزی
sackcloth پارچه کیسه دوزی
sackings پارچه کیسه دوزی
needling سوزن دوزی کردن
embroider قلاب دوزی کردن
grindery کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
fourragere بند قیطان دوزی شده
froufrou حاشیه دوزی حشو وزوائد
cross stitch بخیه دوزی بچپ وراست
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
phoenix مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
featherstitch کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
laces بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
lace بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
cobbles سنگ فرش کردن پینه دوزی
cobble سنگ فرش کردن پینه دوزی
soutache حاشیه دوزی زری ویراق لباس
rosettes پارچه ملیله دوزی روبان لباس
rosette پارچه ملیله دوزی روبان لباس
mechlin توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
accessory stitches چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
needle work سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
give someone an inch and they will take a mile <idiom> اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
caucasus منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
symmetric knot گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
kanat نوعی گلیم ترکی [روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
kepse motife [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Sarab سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
fancy work سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
Quchan قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
fret گلابتون دوزی کردن اخم کردن
frets گلابتون دوزی کردن اخم کردن
kikalak design طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
needle point سر سوزن سوزن دوزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com