English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
English Persian
tolerance <adj.> تساوی نیازمندانه
Other Matches
parity تساوی
equations تساوی
equation تساوی
equality تساوی
equalization تساوی
par تساوی
equivalence تساوی
equalness تساوی
euality تساوی
owelty تساوی
equal sign علامت تساوی
tie vote تساوی اراء
equalitarian تساوی گرای
likes متمایل به تساوی
liked متمایل به تساوی
like متمایل به تساوی
inequality عدم تساوی
egalitarian تساوی گرای
egalitarian تساوی طلب
equality تساوی یکسانی
equity تساوی حقوق
equities تساوی حقوق
tie تساوی بستن
ties تساوی بستن
inequalities عدم تساوی
egalitarianism مکتب تساوی طلب
inequality عدم تساوی اختلاف
iso cost curve منحنی تساوی هزینه
isogony تعادل و تساوی دررشد
mass energy equation تساوی جرم و انرژی
isonomy تساوی سیاسی و حقوقی
equalitarian طرفدار تساوی انسان
inequalities عدم تساوی نامساوی
inequality عدم تساوی نامساوی
inequalities عدم تساوی اختلاف
isometropia تساوی دید دو چشم
egalitarian society جامعه تساوی طلب
book draw تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
neck and neck <idiom> درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
feminism عقیده به برابری زن و مرد ومبارزه در راه وصول به این تساوی
agrarianism تساوی در پخش زمین طرفداری از تقسیم اراضی بتساوی بین مردم
current asset cycle زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
rule of law قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com