Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 136 (7 milliseconds)
English	Persian
indomitability	تسخیر ناپذیری
Other Matches
inexpiably	بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
the f.of rome	تسخیر رم
possession	تسخیر
capture	تسخیر
capturing	تسخیر
captures	تسخیر
possessed	تسخیر شده
unconquerable	تسخیر ناپذیر
impregnability	تسخیر نشدنی
subjugable	تسخیر پذیر
subduable	تسخیر پذیر
pregnability	قابلیت تسخیر
captures	تسخیر گرفتن
capturing	تسخیر گرفتن
capture	تسخیر گرفتن
impregnable	غیر قابل تسخیر
retake	دوباره تسخیر کردن
retaken	دوباره تسخیر کردن
retakes	دوباره تسخیر کردن
retaking	دوباره تسخیر کردن
impregnably	بطور غیر قابل تسخیر
indomitable	تسخیر نا پذیر تسلط ناپذیر
beachheads	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
beachhead	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
imperviousness	نم ناپذیری
illimitableness	حد ناپذیری
illimitability	حد ناپذیری
indissolubility	حل ناپذیری
inseparability	تجزیه ناپذیری
inscrutability	تفحص ناپذیری
insatiability	تسکین ناپذیری
infallibly	لغزش ناپذیری
inextensibility	انبساط ناپذیری
inexpressibility	بیان ناپذیری
indisputability	بحث ناپذیری
inexplicability	توضیح ناپذیری
inelasticity	کشش ناپذیری
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
ineffability	وصف ناپذیری
indefensibility	تصدیق ناپذیری
indescribability	وصف ناپذیری
indestructibility	فنا ناپذیری
inexpiableness	کفاره ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
insuperability	شکست ناپذیری
intangibility	لمس ناپذیری
irreparableness	جبران ناپذیری
irresistibility	ایستادگی ناپذیری
irresistibility	مقاومت ناپذیری
irretrievability	چاره ناپذیری
irretrievability	جبران ناپذیری
irreversibility	برگشت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
mortmain	انتقال ناپذیری
nonadditivity	جمع ناپذیری
untouchability	لمس ناپذیری
irremissibility	بخشش ناپذیری
irremediableness	علاج ناپذیری
interminableness	پایان ناپذیری
intolerability	تحمل ناپذیری
invariance	تغییر ناپذیری
invincibility	شکست ناپذیری
irreconcilability	وفق ناپذیری
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
irreconcilableness	اصلاح ناپذیری
irreducibility	تحویل ناپذیری
irrefutability	انکار ناپذیری
irremediableness	چاره ناپذیری
irreconcilableness	وفق ناپذیری
inevitability	چاره ناپذیری
acoria	سیری ناپذیری
chalktest	ازمایش اب ناپذیری با گچ
elastance	برق ناپذیری
immeasurability	پیمایش ناپذیری
immeusurableness	پیمایش ناپذیری
immiscibility	امتزاج ناپذیری
immutability	تغییر ناپذیری
impassibility	تحمل ناپذیری
impassiveness	تالم ناپذیری
achromatism	رنگ ناپذیری
achromatization	رنگ ناپذیری
achromatisation	رنگ ناپذیری
invulnerability	اسیب ناپذیری
permeability	نفود ناپذیری
immobility	تحرک ناپذیری
inflexibility	انعطاف ناپذیری
rigidity	انعطاف ناپذیری
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
inaccessibility	دسترسی ناپذیری
impossibility	امکان ناپذیری
abclution	فرهنگ ناپذیری
impenetrability	نفوذ ناپذیری
impenetrableness	سرایت ناپذیری
indefensibility	دفاع ناپذیری
inalterability	تغییر ناپذیری
incommutability	تبدیل ناپذیری
incommutability	تخفیف ناپذیری
indefatigability	خستگی ناپذیری
incomparability	مقایسه ناپذیری
incompressibility	تراکم ناپذیری
incondensability	انقباض ناپذیری
incorrigibility	اصلاح ناپذیری
incorruption	فساد ناپذیری
incurability	علاج ناپذیری
imperviousness	نفوذ ناپذیری
inexpiableness	مرمت ناپذیری
impermeability	نشت ناپذیری
impenetrableness	خلول ناپذیری
imperviousness	سرایت ناپذیری
elastivity	واحد برق ناپذیری
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
wage rigidity	انعطاف ناپذیری مزد
rigidity of wages	انعطاف ناپذیری مزدها
indispensability	چاره ناپذیری اقتضا
rigidity of prices	انعطاف ناپذیری قیمت ها
impermeability	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
impermeability	نفوذ ناپذیری ناتراوایی
factorial invariance	تغییر ناپذیری عاملی
modulus of incompressibility	ضریب فشار ناپذیری
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
impalpability	دارای خصوصیات لمس ناپذیری
imperturbableness	خون سردی تشویش ناپذیری
implacability	تسکین ناپذیری کینه توزی
unattainbility of absolute zero	دسترس ناپذیری صفر مطلق
impassablility	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
impenitence	بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
undisputed	بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
conquers	فتح کردن تسخیر کردن
conquering	فتح کردن تسخیر کردن
conquer	فتح کردن تسخیر کردن
anoxia	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
untouchable	غیرقابل لمس لمس ناپذیری
untouchables	غیرقابل لمس لمس ناپذیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com