Dictiornary-Farsi | تسلی ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
disconsolate	تسلی ناپذیر


Search result with all words

inconsolable	تسلی ناپذیر غیر قابل تسلیت
inconsolably	تسلی ناپذیر غیر قابل تسلیت
Other Matches

invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
consolation	تسلی
solacement	تسلی
cherish	تسلی دادن
comforter	تسلی دهنده
comforters	تسلی دهنده
consolable	تسلی پذیر
relieve	تسلی دادن
relieves	تسلی دادن
consolatory	تسلی بخش
cheering	تسلی بخش
relieving	تسلی دادن
comforting	مایه تسلی
comfort	مایه تسلی
comforted	مایه تسلی
comforts	مایه تسلی
cherished	تسلی دادن
cherishes	تسلی دادن
cherishing	تسلی دادن
booby prize	جایزه تسلی بخش
booby prizes	جایزه تسلی بخش
inconsonlably	بطور تسلی نا پذیر
consolatory	نامه تسلی امیز
solace	مایه تسلی ارامش
solace	ارام کردن تسلی دادن
rehabilitation	اردوگاه استراحت تسلی دادن
becalms	ارام کردن تسلی دادن
becalm	ارام کردن تسلی دادن
becalming	ارام کردن تسلی دادن
becalmed	ارام کردن تسلی دادن
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر