Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
spotting
تشخیص محل گلوله
Other Matches
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
identification
تشخیص تشخیص دادن
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
glomerule
گلوله رگ
bullet-proof
ضد گلوله
bullets
گلوله
fire ball
گلوله
cartridge
گلوله
bullet
گلوله
cartridges
گلوله
rounds
گلوله ها
ball
گلوله
projectile
گلوله
shot
گلوله
shell proof
ضد گلوله
shots
گلوله
line shot
گلوله در خط
gunshots
گلوله
globe
گلوله
globes
گلوله
clue
گلوله نخ
pellet
گلوله
cannon proof
ضد گلوله
clues
گلوله نخ
gunshot
گلوله
round
گلوله
roundest
گلوله
contradistinction
تشخیص
denotation
تشخیص
distinction
تشخیص
diagnostics
تشخیص ها
discernment
تشخیص
percipience
حس تشخیص
distinctions
تشخیص
discretion
تشخیص
diagnostic
تشخیص
diagnosis
تشخیص
indistinctively
بی تشخیص
specification
تشخیص
In my judgement. As I see it.
به تشخیص من
diagnoses
تشخیص
assessments
تشخیص
assessment
تشخیص
drill ammunition
گلوله مشقی
impact
اصابت گلوله
fireball
گلوله انفجاری
fireballs
گلوله انفجاری
blobs
گلوله حباب
clew
گلوله نخ گره
blob
گلوله حباب
line of impact
خط اصابت گلوله
delivery
فروریختن گلوله
live round
گلوله جنگی
loading tray
سینی پر کن گلوله
gunshot
زخم گلوله
fixed shell
گلوله متصل
gilding metal
روکش گلوله
globus hystericus
گلوله هیستریایی
graupel
گلوله برف
gun shot
گلوله توپ
gun stone
گلوله توپ
gunshot wound
زخم گلوله
illuminating shell
گلوله منور
starshell
گلوله منور
illumination round
گلوله منور
beehives
گلوله ضد نفر
equivalent service rounds
گلوله معادل
gunshots
زخم گلوله
impacts
اصابت گلوله
gas shell
گلوله دودانگیز
clew
گلوله کردن
bombard
گلوله باران
bombardment
گلوله باران
bombardments
گلوله باران
shell
گلوله توپ
shelling
گلوله توپ
shells
گلوله توپ
slugs
گلوله بی شکل
trajectories
مسیر گلوله
slugged
گلوله بی شکل
trajectories
خط سیر گلوله
trajectory
مسیر گلوله
slug
گلوله بی شکل
trajectory
خط سیر گلوله
lost
گلوله ناپیدا
cannon ball
گلوله توپ
cannon balls
گلوله توپ
bombarded
گلوله باران
bombarding
گلوله باران
bombards
گلوله باران
snowball
گلوله برف
snowballed
گلوله برف
plummets
گلوله سربی
plummeting
گلوله سربی
plummeted
گلوله سربی
plummet
گلوله سربی
snowballs
گلوله برف
shaft
خدنگ گلوله
conglobate
گلوله شدن
shafts
خدنگ گلوله
beehive
گلوله ضد نفر
fragment
بسک گلوله
fragmenting
بسک گلوله
snowballing
گلوله برف
shrapnel
گلوله افشان
shrapnel
گلوله انفجاری
bulletproof
ضد یا مانع گلوله
burst center
مرکز گلوله
can , not observe
گلوله ناپیدا
cannon proof
ضد گلوله توپ
cannon shot
گلوله توپ
cannonball
گلوله توپ
canon ball
گلوله توپ
cartouch
گلوله توپ
cartouche
گلوله توپ
cease loading
گلوله را پرنکنید
shrapnel
گلوله نارنجکی
fragments
بسک گلوله
ditto
گلوله در راه
buckshot
گلوله سربی
plumb
گلوله سربی
incendiary
گلوله اتش زا
ballistic trajectory
خط سیربالیستیکی گلوله
base fuze
ماسوره ته گلوله
missiles
گلوله موشک
missile
گلوله موشک
base spray
بسکهای ته گلوله
blank cartridge
فشنگ بی گلوله
blank catridge
گلوله سلام
shrapnel
گلوله ضد نفر
center of burst
مرکزاصابت گلوله
delivery
پرتاب گلوله
shoot down
با گلوله کشتن
rotating band
کمربند گلوله
to round up
گلوله کردن
to toll up
گلوله شدن
tracer shell
گلوله رسام
trial shot
گلوله ازمایشی
shoots
برد گلوله
shoots
گلوله زدن
shoot
برد گلوله
bullet
گلوله تفنگ
bullet
گلوله فشنگ
shoot
گلوله زدن
bullets
گلوله تفنگ
bullets
گلوله فشنگ
projectile flat
سکوی گلوله
potshot
گلوله هوایی
hitting
اصابت گلوله
plumb bob
گلوله شاقول
lead
شاقول گلوله
leads
شاقول گلوله
shilleilagh
گلوله شلیلاق
ball
گلوله توپ
shell room
انبار گلوله
shell proof
ضد نفوذ گلوله
ball
گلوله کردن
single shot
گلوله منفرد
hits
اصابت گلوله
shell fragments
قطعات گلوله
smoke projectile
گلوله دودانگیز
hit
اصابت گلوله
smoke round
گلوله دودانگیز
snow ball
گلوله برف
shell fragments
بسک گلوله
star shell
گلوله نورافشان
star shell
گلوله منور
sugarplum
گلوله نبات
bullet-proof
پاد گلوله
bullet-proof
ضد گلوله کردن
marble
گلوله شیشهای
number of rounds
تعداد گلوله ها
rotund
گلوله وار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com