Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
Other Matches
eurhythmics
حرکات بدنی موزون
eurythmics
حرکات بدنی موزون
physical profile
براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment
کیفر بدنی مجازات بدنی
vivisect
موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
anthrop
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
bodily
بدنی
systemic
بدنی
corporal
بدنی
physical
بدنی
so matic
بدنی
somatic
بدنی
corporals
بدنی
corporal punishment
تنبیه بدنی
physical profile
نیمرخ بدنی
corps a corps
تماس بدنی
physical education
تربیت بدنی
common sensibility
حس کلی بدنی
somatotype
ریخت بدنی
somatic disorders
اختلالهای بدنی
hacking
خطای بدنی
physical exercise
تمرین بدنی
bodily pain
درد بدنی
physical movement
حرکت بدنی
flesh red
بدنی رنگ
body type
سنخ بدنی
flesh colour
رنگ بدنی
assault and battery
حملهی بدنی
p.exercise
پرورش بدنی
physical appearance
منظر بدنی
anatomy
تشریح
anatomies
تشریح
analysis
تشریح
surgeries
تشریح
surgery
تشریح
illustrations
تشریح
illustration
تشریح
dissection
تشریح
personal foul
خطای بدنی به حریف
assault
حمله بدنی به حریف
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
gestic
وابسته بحرکت بدنی
emotional and physical
امور عاطفی و بدنی
assaults
حمله بدنی به حریف
somesthesis
حساسیت به حسهای بدنی
corporeal
بدنی دارای ماده
assaulted
حمله بدنی به حریف
anatomize
تشریح کردن
autopsy
تشریح مرده
zootomy
تشریح حیوانات
dissecting
تشریح کردن
problem description
تشریح مسئله
analyze
تشریح کردن
anatomically
از روی تشریح
neurotomy
تشریح اعصاب
dissect
تشریح کردن
discussions
تشریح مطالب
discussion
تشریح مطالب
dissected
تشریح کردن
anatomist
تشریح کننده
non descript
تشریح ناپذیر
dissects
تشریح کردن
descriptions
توصیف تشریح
dissecting knife
چاقوی تشریح
autopsies
تشریح مرده
anatomy
مبحث تشریح
anatomies
مبحث تشریح
innuendos
یعنی تشریح
innuendoes
یعنی تشریح
innuendo
یعنی تشریح
description
توصیف تشریح
dissector
تشریح کننده
entomotomy
تشریح حشرات
physical characteristics
مشخصات زمین خصوصیات بدنی
physical medicine
درمان بدنی و توان بخشی
autopsy
تشریح نسج مرده
catling
چاقوی تشریح یاجراحی
autopsies
تشریح نسج مرده
anatomist
متخصص علم تشریح
tree surgery
تشریح علمی درخت
d. anatomy
تشریح مشاهدهای یا تبصیری
page description language
زبان تشریح صفحه
embryotomy
تشریح جنین درزهدان
anatomically
مطابق علم تشریح
aerography
علم تشریح هوا
hypotyposis
تشریح مجسم کننده
pdl
زبان تشریح صفحه
syntax language
زبان تشریح نحو
phytotomy
برش و تشریح گیاه
assaults
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
classical seat
وضع بدنی سوارکار روی زین
syndrome
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
physical
مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
assault
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
orthograde
راه رونده با بدنی راست وعمودی
assaulted
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
prosector
تشریح کننده بدن مرده
vivisector
تشریح کننده جانور زنده
dachshund
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshunds
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
body snatcher
کسی که برای تشریح نبش قبرمیکند
depressant
دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
movements
حرکات
voluntary exercise
حرکات اختیاری
compulsory
حرکات اجباری
eye movements
حرکات چشم
school figures
حرکات اسب
eurythmics
تناسب حرکات
retrograde movement
حرکات به عقب
pumps
حرکات فریبنده
pumped
حرکات فریبنده
pump
حرکات فریبنده
calisthenics
حرکات سوئدی
compulsory freestyle
حرکات اجباری
prescribed exercise
حرکات اجباری
tactical movement
حرکات تاکتیکی
rings
حرکات دارحلقه
puerilism
حرکات کودکانه
calisthenics
حرکات نرمشی
optional
حرکات اختیاری
cadence
موزونی حرکات
cadences
موزونی حرکات
movements
حرکات یکانها
gestures
حرکات بیانگر
motion analysis
تحلیل حرکات
play marking
حرکات تهاجمی
air movements
حرکات هوایی
peristalsis
حرکات حلقوی
skate off
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
White Paper
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
disported
حرکات نشاط انگیزکردن
maneuvering board
تابلوی حرکات ناوها
disporting
حرکات نشاط انگیزکردن
disports
حرکات نشاط انگیزکردن
surged
حرکات افقی اب دریا
disport
حرکات نشاط انگیزکردن
surges
حرکات افقی اب دریا
gestural
متضمن حرکات واشارات
surge
حرکات افقی اب دریا
piaffe
نمایش حرکات یورتمهای
appeasement gestures
حرکات صلح جویانه
road movement
حرکات روی جاده
music of the spheres
اهنگ حرکات افلاک
mass of maneuver
سنگینی حرکات یکان
rapid eye movements
حرکات سریع چشم
lunes
حرکات جنون امیز
air movement section
قسمت حرکات هوایی
aerobatic
حرکات آکروباتی با هواپیما
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
position of attention
حرکات و احترامات نظامی
girlishness
حرکات یا حالات دخترانه
transposition
تبدیل حرکات شطرنج
circulation control
مدار کنترل حرکات
lateral and sway bracing
حرکات جانبی و نوسانی
adiadokinesis
زوال حرکات تناوبی
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
air register
تنظیم حرکات هوایی
notation
ثبت حرکات شطرنج
composite attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
notations
ثبت حرکات شطرنج
by-play
حرکات یا مکالمات فرعی
tic
حرکات غیر ارادی اندامها
screwing
حرکات دورانی یخهای دریایی
tics
حرکات غیر ارادی اندامها
percentage
نسبت حرکات موفقیت امیز
air control ship
ناو کنترل حرکات هوایی
combatdrill
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
cardiography
ثبت حرکات وضربان قلب
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
percentages
نسبت حرکات موفقیت امیز
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
by-play
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
theatrical gestures
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
cruelty
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
scored
گرم کردن اسب ثبت حرکات
scores
گرم کردن اسب ثبت حرکات
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
score
گرم کردن اسب ثبت حرکات
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
myocardiograph
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
paragraph three
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
figurine algebraic notation
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com