Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
non descript	تشریح ناپذیر
Other Matches
vivisect	موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
anatomies	تشریح
illustrations	تشریح
illustration	تشریح
dissection	تشریح
surgeries	تشریح
anatomy	تشریح
surgery	تشریح
analysis	تشریح
anatomies	مبحث تشریح
innuendoes	یعنی تشریح
dissect	تشریح کردن
zootomy	تشریح حیوانات
dissected	تشریح کردن
dissecting	تشریح کردن
entomotomy	تشریح حشرات
dissects	تشریح کردن
neurotomy	تشریح اعصاب
innuendo	یعنی تشریح
anatomy	مبحث تشریح
description	توصیف تشریح
problem description	تشریح مسئله
descriptions	توصیف تشریح
innuendos	یعنی تشریح
autopsy	تشریح مرده
anatomically	از روی تشریح
autopsies	تشریح مرده
anatomize	تشریح کردن
anatomist	تشریح کننده
dissecting knife	چاقوی تشریح
analyze	تشریح کردن
dissector	تشریح کننده
discussions	تشریح مطالب
discussion	تشریح مطالب
syntax language	زبان تشریح نحو
hypotyposis	تشریح مجسم کننده
anatomically	مطابق علم تشریح
phytotomy	برش و تشریح گیاه
pdl	زبان تشریح صفحه
page description language	زبان تشریح صفحه
aerography	علم تشریح هوا
anatomist	متخصص علم تشریح
tree surgery	تشریح علمی درخت
catling	چاقوی تشریح یاجراحی
d. anatomy	تشریح مشاهدهای یا تبصیری
autopsy	تشریح نسج مرده
embryotomy	تشریح جنین درزهدان
autopsies	تشریح نسج مرده
kinesiology	تشریح حرکات بدنی انسان
gnosticize	ازراه عرفان تشریح کردن
prosector	تشریح کننده بدن مرده
vivisector	تشریح کننده جانور زنده
body snatcher	کسی که برای تشریح نبش قبرمیکند
White Paper	کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers	کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
ethnography	تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
explained variance	واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
waterproofs	نم ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com