English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
English Persian
corpuscular radiation تشعشع ذرهای
Other Matches
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
micro ذرهای
atomical ذرهای
bimolecular دو ذرهای
atomic ذرهای
trimolecular سه ذرهای
micros ذرهای
monatomic یک ذرهای
atomistic competition رقابت ذرهای
molecular ملکولی ذرهای
intramolecular درون ذرهای
atomistic society جامعه ذرهای
bit rate سرعت ذرهای
bit density تراکم ذرهای
bit string رشته ذرهای
ace ذرهای مانده
aces ذرهای مانده
within an ace of ذرهای مانده به
corpuscular ray پرتو ذرهای
bit pattern الگوی ذرهای
baudot code رمز پنج ذرهای
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
not a scrap is left ذرهای باقی نمانده است
thereis not a p of truth init ذرهای راستی دران نیست
octad جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
virtual temperature دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
emissions تشعشع
total radiation تشعشع کل
luminance تشعشع
flash تشعشع
flashed تشعشع
emission تشعشع
radiational تشعشع
flashes تشعشع
radiation تشعشع
antiradiation ضد تشعشع
intensity of radiation شدت تشعشع
x irradiation تشعشع رونتگن
dosimeter تشعشع سنج
radiation source منبع تشعشع
neutron radiation تشعشع نوترونی
nuclear radiation تشعشع هستهای
prompt radiation تشعشع کامل
radioscopy تشعشع سنجی
refulgence جلال تشعشع
scattered radiation تشعشع پراکنده
radiation pressure فشار تشعشع
radiation loss تلف تشعشع
radiancy تابندگی تشعشع
space radiation تشعشع رادیویی
radiacmeter تشعشع سنج
thermal radiation تشعشع حرارتی
radiometer تشعشع سنج
induced radiation تشعشع القایی
glary دارای تشعشع
ray تشعشع داشتن
radiance تابندگی تشعشع
fluorescence تشعشع ماهتابی
radiators تشعشع کننده
radiator تشعشع کننده
ray روشنایی تشعشع
radiantly تشعشع بطورمنشعب
emitting تشعشع کردن
electronic radiation تشعشع الکترونی
cosmic rays تشعشع کاسمیک
fluorescent radiation تشعشع فلورسنت
emitter تشعشع کننده
emits تشعشع کردن
aura تشعشع نورانی
auras تشعشع نورانی
emitted تشعشع کردن
radiation تشعشع اتمی
emit تشعشع کردن
radiant تشعشع کننده حرارتی
radio active دارای تشعشع اتمی
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
radiation intensity شدت تشعشع اتمی
background count عکس العمل تشعشع
directive radiation تشعشع جهت دار
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
ultra violet radiation تشعشع ماوراء بنفش
x radiation تشعشع اشعه مجهول
magnetic dipole radiation تشعشع دوقطبی مغناطیسی
fluorescent لامپ مهتابی دارای تشعشع
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
glare تابش خیره کننده تشعشع
glared تابش خیره کننده تشعشع
roentgen واحد سنجش تشعشع اتمی
candescent دارای تشعشع یاگرمای شدید
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
radiological رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
glares تابش خیره کننده تشعشع
radiological survey بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
rem مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
phosphorism مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
luminous flux جریان تشعشع در طول موج مریی
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
galactic noise تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com