English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (8 milliseconds)
English Persian
convulsive therapy تشنج درمانی
Other Matches
hydropathic اب درمانی
physical therapy تن درمانی
physiotherapy تن درمانی
hydrotherapy اب درمانی
remedial درمانی
therapeutic درمانی
narcotherapy تخدیر درمانی
group therapy گروه درمانی
physical therapy ورزش درمانی
psychotherapy روان درمانی
music therapy موسیقی درمانی
electrotherapy برق درمانی
family therapy خانواده درمانی
gestalt therapy گشتالت درمانی
hydropath establishment بنگاه اب درمانی
hydrotherapeutic بنگاه اب درمانی
therapeutic millieu محیط درمانی
hydropathist متخصص اب درمانی
hypnotherapy هیپنوتیسم درمانی
immunotherapy ایمن درمانی
insight therapy بینش درمانی
behavior therapy رفتار درمانی
kinesiotherapy جنبش درمانی
art therapy هنر درمانی
milieu therapy محیط درمانی
speech therapy گفتار درمانی
logopedics گفتار درمانی
relaxation therapy ارمش درمانی
religious therapy دین درمانی
role therapy نقش درمانی
semantic therapy معنا درمانی
therapeutic community اجتماع درمانی
therapeutic impasse بن بست درمانی
thermotherapy حرارت درمانی
will therapy اراده درمانی
homoeopathy [British] همسان درمانی
homeopathy همسان درمانی
chemotherapy شیمی درمانی
recreation therapy سرگرمی درمانی
reality therapy واقعیت درمانی
radiotherapy پرتو درمانی
play therapy بازی درمانی
jerking تشنج
convulsiveness تشنج
jerked تشنج
jerk تشنج
hysteria تشنج
tetanus تشنج
paroxysm تشنج
the fidgets تشنج
succussion تشنج
paroxysms تشنج
convulsion تشنج
convulsions تشنج
jerks تشنج
reconstructive psychotherapy روان درمانی بازساختی
nondirective psychotherapy روان درمانی بی رهنمود
balneology علم استحمام درمانی
directive psychotherapy روان درمانی رهنمودی
ambulatory psychotherapy روان درمانی سر پایی
curative دارای خاصیت درمانی
psychagogy روان درمانی رهنمودی
cerebral electrotherapy برق درمانی مغزی
direct psychotherapy روان درمانی رهنمودی
spasms تشنج موضعی
detente تشنج زدایی
gripe تشنج موضعی
myoclonus تشنج ماهیچه
anticonvulsive داروی ضد تشنج
spasticity حالت تشنج
shocks تشنج سخت
hysterically پرشور و تشنج
shock تشنج سخت
shocked تشنج سخت
antispasmodic ضد انقباض و تشنج
de escalation تشنج زدایی
clonus تشنج عضلانی
chorea تشنج مخصوص
hysterical پرشور و تشنج
hysterogenic تشنج اور
hysteroid تشنج اور
spasm تشنج موضعی
eclampsia تشنج ابستنی
hospitalization پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
brief psychotherapy روان درمانی کوتاه مدت
defuse تشنج زدایی کردن
spasms الت تشنج واضطراب
trismus تشنج ارواره زیرین
de-escalates تشنج زدایی کردن
defuses تشنج زدایی کردن
defused تشنج زدایی کردن
defusing تشنج زدایی کردن
fitfulness تشنج یا تغییر حال
electroconvulsive therapy درمان با تشنج برقی
Yankees تکان شدیدوسخت تشنج
ect درمان با تشنج برقی
yank تکان شدیدوسخت تشنج
sidesplitting موجب تشنج پهلوها
yanked تکان شدیدوسخت تشنج
yanking تکان شدیدوسخت تشنج
spasm الت تشنج واضطراب
Yankee تکان شدیدوسخت تشنج
convulses دچار تشنج کردن
yanks تکان شدیدوسخت تشنج
convulsing دچار تشنج کردن
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
convulsed دچار تشنج کردن
convulse دچار تشنج کردن
de-escalating تشنج زدایی کردن
de-escalated تشنج زدایی کردن
de-escalate تشنج زدایی کردن
de escalate تشنج زدایی کردن
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
bouleversement تشنج دهم ریختگی کامل
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
electroconvulsive shock ضربه برقی تشنج اور
grand mal صرع همراه با تشنج وغش
ecs ضربه برقی تشنج اور
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
crymotherapy درمان بوسیله سرما سرما درمانی
cryotherapy درمان بوسیله سرما سرما درمانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com