Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (2 milliseconds)
English
Persian
applause
تشویق و تمجید
Other Matches
stratagem
تمجید
stratagems
تمجید
doxology
تمجید
exaltation
تمجید
gloria
تمجید
laudation
تمجید
worthy of praise
لایق تمجید
extolment
تمجید مدح
plaudit
صدای افرین تمجید
praising
تمجید وستایش کردن
praises
تمجید وستایش کردن
praised
تمجید وستایش کردن
praise
تمجید وستایش کردن
blow over
<idiom>
از خود تمجید کردن ،قوربون خودرفتن
exhortation
تشویق
eulogies
تشویق
eulogy
تشویق
cheers
تشویق
cheer
تشویق
cheered
تشویق
encouragement
تشویق
abetting
تشویق
abetted
تشویق
abets
تشویق
abet
تشویق
persuasions
تشویق
persuasion
تشویق
abetted
تشویق تقویت
to put a premium on
تشویق کردن
persuadable
قابل تشویق
lead on
تشویق کردن
abetting
تشویق تقویت
inspiriting
تشویق کننده
inspirit
تشویق کردن
encourager
تشویق کننده
encouage
تشویق کردن
cheers
تشویق کردن
lead on
<idiom>
تشویق موزیانه
take heart
<idiom>
تشویق شدن
abets
تشویق تقویت
reanimate
تشویق کردن
elate
تشویق کردن
countenance
[encourage]
تشویق کردن
embolden
تشویق کردن
encouraged
تشویق کردن
encourage
تشویق کردن
to the cheers of
[the crowd]
با تشویق
[جمعیت]
cheered
تشویق کردن
eulogized
تشویق کردن
countenanced
تشویق کردن
eulogizes
تشویق کردن
countenances
تشویق کردن
countenancing
تشویق کردن
eulogised
تشویق کردن
hearten
تشویق کردن
eulogising
تشویق کردن
eulogize
تشویق کردن
eulogizing
تشویق کردن
countenance
تشویق کردن
encourages
تشویق کردن
cheer
تشویق کردن
eulogises
تشویق کردن
encourage
تشویق کردن
encouragingly
ازراه تشویق
worthy of praise
شایان تمجید سزاوارتمجید شایان ستایش
acclamation
آفرین
[تشویق]
[تحسین]
cheerleader
سر دستهی تشویق کنندگان
shot in the arm
<idiom>
تشویق یا برانگیختن چیزی
cheerleaders
سر دستهی تشویق کنندگان
exhorting
تشویق و ترغیب کردن
unit awards
تشویق نامه یکانی
exhorted
تشویق و ترغیب کردن
protreptic
تشویق کننده نصیحت
exhort
تشویق و ترغیب کردن
exhorts
تشویق و ترغیب کردن
you tell'em
<idiom>
تشویق شخص دربیان گفتهها
export incentive
تشویق دولت در جهت صادرات
overpraise
بیش از حد تشویق و تحسین کردن
grace
فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
gracing
فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
graces
فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
citation
تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
oversold
بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
he inspirited me to do it
مرا بکردن ان کار تشویق کرد
graced
فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
oversell
بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
bounties
تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
overselling
بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
oversells
بیش از حد کسی را به کاری تشویق کردن
citations
تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
lauding
تمجید کردن مدح کردن
laud
تمجید کردن مدح کردن
lauded
تمجید کردن مدح کردن
lauds
تمجید کردن مدح کردن
golden handshake
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshakes
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
reward is an iduce to toil
چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
trading stamp
تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
yoicks
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
patronized
رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronize
رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronizes
رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronised
رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
patronises
رئیس وار رفتار کردن تشویق کردن
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
foster
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com