English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
enterprise تشکیلات اقتصادی
enterprises تشکیلات اقتصادی
Other Matches
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
systems تشکیلات
system تشکیلات
machinery تشکیلات
organizations تشکیلات
organisations تشکیلات
brigade تشکیلات
organization تشکیلات
brigades تشکیلات
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
organization تشکیلات سازماندهی
trade association تشکیلات صنفی
organisations تشکیلات سازماندهی
formation ساختمان تشکیلات
reorganised تشکیلات مجدد
reorganises تشکیلات مجدد
reorganising تشکیلات مجدد
reorganize تشکیلات مجدد
reorganizes تشکیلات مجدد
reorganizing تشکیلات مجدد
mechanism of the organ نظام تشکیلات
structures تشکیلات دادن
reorganization تشکیلات مجدد
structuring تشکیلات دادن
civil department تشکیلات کشوری
organizations تشکیلات سازماندهی
structure تشکیلات دادن
reorganized تشکیلات مجدد
autarky خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
organizable قابل تشکیلات دادن
formations تشکیلات زمین شناسی
underground تشکیلات محرمانه وزیرزمینی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
disorganizing تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganizes تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganising تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganises تشکیلات چیزی رابرهم زدن
organize تشکیلات دادن درست کردن
organizing تشکیلات دادن درست کردن
organizes تشکیلات دادن درست کردن
organises تشکیلات دادن درست کردن
organising تشکیلات دادن درست کردن
telephone plant تشکیلات مراکز تلفن خودکار
disorganize تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganised تشکیلات چیزی رابرهم زدن
Our organization is just standing on its own feet. تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
welfare state کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
syndicalism سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
bilateral infrastructure سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
Salvation Army تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
refinanced تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
unionism اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
economic اقتصادی
economies اقتصادی
socio economic اقتصادی
economy اقتصادی
economical اقتصادی
economic development توسعه اقتصادی
economic plan برنامه اقتصادی
economic justification توجیه اقتصادی
economic policy سیاست اقتصادی
economic modernization نوسازی اقتصادی
economic model الگوی اقتصادی
economic maturity کمال اقتصادی
economic law قانون اقتصادی
economic paradoxes تناقضات اقتصادی
economic life عمر اقتصادی
economic motivation مشوق اقتصادی
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی
economic crisis بحران اقتصادی
economic organization سازمان اقتصادی
economic decisions تصمیمات اقتصادی
economic mobilization بسیج اقتصادی
economic method روش اقتصادی
economic depression بحران اقتصادی
economic motivation انگیزه اقتصادی
economic maturity بلوغ اقتصادی
economic man انسان اقتصادی
economic infrastructure زیربنای اقتصادی
economic interest منافع اقتصادی
economic independence استقلال اقتصادی
economic income درامد اقتصادی
economic incentives انگیزههای اقتصادی
economic history تاریخ اقتصادی
economic growth رشد اقتصادی
economic good کالای اقتصادی
economic goals اهداف اقتصادی
economic geography جغرافیای اقتصادی
economic friction موانع اقتصادی
economic feasibility توجیه اقتصادی
economic freedom ازادی اقتصادی
economic ends هدفهای اقتصادی
economic efficiency کارائی اقتصادی
economic integration همبستگی اقتصادی
economic friction اصطکاک اقتصادی
economic disincentives بازدارندههای اقتصادی
economic doctrines اموزههای اقتصادی
economic integration یکپارچگی اقتصادی
economic doctrines دکترین اقتصادی
economic domination تسلط اقتصادی
economic institutions نهادهای اقتصادی
economic dynamics پویائی اقتصادی
economic indicator علائم اقتصادی
economic indicator شاخص اقتصادی
economic index شاخص اقتصادی
economic fluctuation نوسان اقتصادی
homo economicus انسان اقتصادی
flucuations نوسانات اقتصادی
economy factor ضریب اقتصادی
economic welfare رفاه اقتصادی
economic wealth ثروت اقتصادی
economic warfare مبارزه اقتصادی
economic warfare جنگ اقتصادی
economic variable متغیر اقتصادی
economic value ارزش اقتصادی
economic unity یکپارچگی اقتصادی
economic union اتحادیه اقتصادی
economic trend روند اقتصادی
economic thought اندیشه اقتصادی
schools of economics مکتبهای اقتصادی
shortcut طریقه اقتصادی
economic refugee پناهنده اقتصادی
Economic enciclement ( blockade , embargo ) . محاصره اقتصادی
socioeconomic اجتماعی- اقتصادی
economic thought تفکر اقتصادی
economic theory نظریه اقتصادی
economic system نظام اقتصادی
economic reconstruction تجدیدساخت اقتصادی
economic reconstruction نوسازی اقتصادی
economic recession رکود اقتصادی
economic prosprity رونق اقتصادی
economic prosperity رونق اقتصادی
economic progress ترقی اقتصادی
economic progress پیشرفت اقتصادی
economic profit سود اقتصادی
economic problems مشکلات اقتصادی
economic problems مسائل اقتصادی
economic principles اصول اقتصادی
economic pressure فشار اقتصادی
economic power قدرت اقتصادی
economic rehabilitation توانبخشی اقتصادی
economic relations روابط اقتصادی
economic rent اجاره اقتصادی
economic surplus مازاد اقتصادی
economic structure بنیان اقتصادی
economic structure ساختار اقتصادی
economic statistics امارهای اقتصادی
economic waste اتلاف اقتصادی
economic stabilization تثبیت اقتصادی
economic stability ثبات اقتصادی
economic significance اهمیت اقتصادی
economic self sufficiency خودکفائی اقتصادی
economic sanctions مجازاتهای اقتصادی
economic sanctions تحریم اقتصادی
economic resources منابع اقتصادی
economic rent بهره اقتصادی
economic potential قدرت اقتصادی
economic council شورای اقتصادی
slumped رکود اقتصادی
enterprises بنگاه اقتصادی
slumping رکود اقتصادی
enterprise موسسه اقتصادی
enterprise بنگاه اقتصادی
concern واحد اقتصادی
concerns واحد اقتصادی
slumps رکود اقتصادی
equilibrium تعادل اقتصادی
autarky استقلال اقتصادی
autarky بی نیازی اقتصادی
booms جهش اقتصادی
economic potential نیروی اقتصادی
business cycle دور اقتصادی
booming جهش اقتصادی
enterprises موسسه اقتصادی
slump رکود اقتصادی
downturn رکود اقتصادی
economically از دیدگاه اقتصادی
venture فعالیت اقتصادی
ventured فعالیت اقتصادی
ventures فعالیت اقتصادی
venturing فعالیت اقتصادی
recession بحران اقتصادی
recession رکود اقتصادی
recessions بحران اقتصادی
recessions رکود اقتصادی
blockade محاصره اقتصادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com