Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
extraneous
تصادفی فرعی
Other Matches
random process
جریان تصادفی فرایند تصادفی
subspecies
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
random parallel tests
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
accidentally
<adv.>
تصادفی
accidently
<adv.>
تصادفی
stochastical
<adj.>
تصادفی
haphazard
<adj.>
تصادفی
as it happens
<adv.>
تصادفی
at random
<adv.>
تصادفی
by accident
<adv.>
تصادفی
by a coincidence
<adv.>
تصادفی
by chance
<adv.>
تصادفی
by happenstance
<adv.>
تصادفی
stochastic
<adj.>
تصادفی
hazardous
تصادفی
contingent
[accidental]
<adj.>
تصادفی
chance
تصادفی
chanced
تصادفی
chances
تصادفی
chancing
تصادفی
adventitious
<adj.>
تصادفی
casual
[not planned]
<adj.>
تصادفی
chanceful
تصادفی
by hazard
<adv.>
تصادفی
incidental
<adj.>
تصادفی
chanciest
تصادفی
chancy
تصادفی
randomly
تصادفی
chancier
تصادفی
fortuitously
<adv.>
تصادفی
random
<adj.>
تصادفی
by the way
تصادفی
incidentally
<adv.>
تصادفی
fortuitous
<adj.>
تصادفی
coincidentally
<adv.>
تصادفی
accidental
<adj.>
تصادفی
circumstantial
تصادفی
coincidental
<adj.>
تصادفی
accidental attack
تک تصادفی
random probing
پردازش تصادفی
randomized blocks
بلوکهای تصادفی
random process
پویش تصادفی
randomizing
تصادفی کردن
random numbers
اعداد تصادفی
randomize
تصادفی کردن
random processing
پردازش تصادفی
randomization
ارایش تصادفی
random variable
متغیر تصادفی
random selection
گزینش تصادفی
random sample
نمونه تصادفی
randomization
تصادفی کردن
random number seed
کاوش تصادفی
quasi random
شبه تصادفی
probabilistic model
الگوی تصادفی
indeterminate error
خطای تصادفی
extrinsic
تصادفی عارضی
drop out
حذف تصادفی
accidental error
خطای تصادفی
by blow
ضربت تصادفی
chance error
خطای تصادفی
chance level
سطح تصادفی
drop in
درج تصادفی
conjuncture
ملاقات تصادفی
random access
دستیابی تصادفی
random activity
فعالیت تصادفی
random number
عدد تصادفی
random model
الگوی تصادفی
random model
مدل تصادفی
random file
پرونده تصادفی
random file
فایل تصادفی
random error
خطای تصادفی
random distribution
توزیع تصادفی
random assignment
گمارش تصادفی
chromatic
تصادفی اتفاقی
stochastic term
متغیر تصادفی
meet up with
<idiom>
تصادفی ملاقاتکردن
accident
تصادفی ضمنی
accidents
تصادفی ضمنی
contingent
تصادفی مشروط
stochastic variable
متغیر تصادفی
contingents
تصادفی مشروط
stochastic term
جمله تصادفی
stochastic regression
رگرسیون تصادفی
temerarious
تند تصادفی
random
بی هدف تصادفی
chance variations
تغییرات تصادفی
randomly
بی هدف تصادفی
stochastic model
الگوی تصادفی
unplanned
تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
sublease
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
nonrandom sample
نمونه غیر تصادفی
nonrandom variable
متغیر غیر تصادفی
obiter dictum
بیان ضمنی و تصادفی
random number generator
مولد اعداد تصادفی
random number generator
مولد عدد تصادفی
pseudo random number
عدد شبه تصادفی
pseudorandom number
عدد شبه تصادفی
random logic design
طرح منطقی تصادفی
random sample
نمونه گیری تصادفی
earth fault
اتصال به زمین تصادفی
random
فکر تصادفی غیرعمدی
randomly
فکر تصادفی غیرعمدی
semirandom access
دستیابی نیمه تصادفی
stranding
به گل نشستن تصادفی کشتی
supervene
تصادفی روی دادن
random sampling
نمونه گیری تصادفی
random processing
با دست یابی تصادفی
dynamic ram
حافظه دستیابی تصادفی پویا
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
ram
حافظه با دستیابی تصادفی emory
rammed
حافظه با دستیابی تصادفی emory
rams
حافظه با دستیابی تصادفی emory
addressed memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
systematic random sampling
نمونه گیری تصادفی منظم
random scan graphics
نگاره سازی با پوشش تصادفی
randomize
بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
Random-access memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
addressable storage
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
stratified random sampling
نمونه گیری لایهای تصادفی
simple randon sampling
نمونه گیری تصادفی ساده
ccd
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
randomize
بصورت امار تصادفی نشان دادن
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
accidental
آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
pickup
هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
It was a mere accident that we met.
ملاقات ما کاملا تصادفی ( اتفاقی ) بود
softer
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
seeds
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
softest
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
native
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
soft
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
seed
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
glitches
خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
I accidentally locked myself out of the house.
من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
glitch
خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
heaps
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
stochastic model
نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
pseudo random
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
secured
که در برابر نوشتن یا حذف تصادفی یا دستیابی بی اجازه ایمن است
The damage can't have been caused accidentally.
آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
heaping
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heap
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
leap frog test
بررسی فضای حافظه که برنامه از یک محل به دیگری به صورت تصادفی می رود
dynamically
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
ball back
ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرون برود ومنتج به تجمع شود
dynamic
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
second class
فرعی
sub dam
سد فرعی
adverse reaction
اثر فرعی
minor
فرعی
accessorial
فرعی
half deck
پل فرعی
byeffect
اثر فرعی
extrinsic
فرعی
min
فرعی
spillover effect
اثر فرعی
succursal
فرعی
by-effect
اثر فرعی
fall-out
[side effect]
اثر فرعی
secondary effect
اثر فرعی
ancillary
فرعی
secondary
فرعی
lateral
فرعی
derivatives
فرعی
derivative
فرعی
subsidiaries
فرعی
subsidiary
فرعی
incident
فرعی
incidents
فرعی
by
فرعی
accessory
فرعی
tributaries
فرعی
adjuncts
فرعی
subaltern
فرعی
subalterns
فرعی
inferior
فرعی
inferiors
فرعی
adjunct
فرعی
tributary
فرعی
branch line
خط فرعی
petty
فرعی
branch lines
خط فرعی
jabber
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbered
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbers
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbering
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
sidetrack
جاده فرعی
side dish
غذاهای فرعی
secondary stress
خستگی فرعی
secondary stairs
پلکان فرعی
secondary port
بندر فرعی
secondary markets
بازارهای فرعی
second fiddle
شخص فرعی
rootlet
ریشه فرعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com