English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
sag correction تصحیح انحراف
Search result with all words
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
Other Matches
deviation انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
preccession انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
It was corrected. تصحیح شد.
rectification تصحیح
amendments تصحیح
amendment تصحیح
compensations تصحیح
compensation تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
editing تصحیح
correction تصحیح
corrects تصحیح کردن
proofread تصحیح کردن
rectify تصحیح کردن
proofreading تصحیح کردن
proofreads تصحیح کردن
bug تصحیح یک برنامه
error correction تصحیح خطا
bugging تصحیح یک برنامه
skew correction تصحیح گوشهای
checking کد تصحیح خطا
bugs تصحیح یک برنامه
emendate تصحیح کردن
temperature correction تصحیح دمایی
correction تصحیح می کنم
frequency correction تصحیح فرکانس
gamma correction تصحیح گاما
redresses تصحیح التیام
tam quam تصحیح حکم
red pencil تصحیح کردن
error correcting code کد تصحیح خطا
rectifies تصحیح کردن
rectified تصحیح کردن
correcting تصحیح کردن
patch تصحیح در یک برنامه
program correctness تصحیح برنامه
up-to-date تصحیح شده
emendable قابل تصحیح
up to date تصحیح شده
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
patches تصحیح در یک برنامه
refine تصحیح کردن
refines تصحیح کردن
correction factor ضریب تصحیح
redress تصحیح التیام
redressed تصحیح التیام
correction thermometer دماسنج تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
correction coefficient ضریب تصحیح
correct تصحیح کردن
correctable قابل تصحیح
compensation of compass تصحیح قطبنما
corrected تصحیح شده
reformed تصحیح شده
deflection correction تصحیح سمت
compensating magnet مغناطیس تصحیح
ARQ سیستم تصحیح خطا
incorrect تصحیح نشده معیوب
corrected defelection سمت تصحیح شده
corrected azimuth گرای تصحیح شده
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
copyreader تصحیح کننده مقاله
range correction تصحیح برد سلاح
chart correction card کارت تصحیح نقشه
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
layer ل تصحیح خطا باشد
layers ل تصحیح خطا باشد
compass compensation تصحیح قطب نما
impluse correction تصحیح ضربه جریان
range k ضریب تصحیح برد
range disk میز تصحیح مسافت
range correction تصحیح برد تیراندازی
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
deflection board تابلو تصحیح سمت
gun displacement تصحیح جای توپ
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
adjusted valve مقدار تصحیح شده
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
range k ضریب تصحیح کای برد
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
edited تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edit تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
perversions انحراف
perversity انحراف
declination انحراف
metabasis انحراف
falloff انحراف
aberrance انحراف
obliqueness انحراف
agonic بی انحراف
perversion انحراف
deviance انحراف
lapses انحراف
deflect انحراف
deflected انحراف
deflecting انحراف
deflects انحراف
lapse انحراف
detour انحراف
detours انحراف
convergence انحراف
aberration انحراف
deviancy انحراف
lapsing انحراف
digression انحراف
leeway انحراف
skew انحراف
skewing انحراف
skews انحراف
deviations انحراف
deflections انحراف
slope انحراف
deflection انحراف
sloped انحراف
slopes انحراف
diversion انحراف
petty offence انحراف
deviation انحراف
offsetting انحراف
offset انحراف
corruption انحراف
diversions انحراف
variance انحراف
distortion انحراف
distortions انحراف
inclination انحراف
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
correctional custudy روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
deflection shift تغییرات انحراف
deflection error اشتباه انحراف
deflection mirror اینه انحراف
deflection pattern مستطیل انحراف
deflection correction اختلاف انحراف
d. of the sun انحراف خورشید
declination انحراف مغناطیسی
declination زاویه انحراف
declinometer انحراف سنج
supercompressibility factor ضریب انحراف
chromatic aberration انحراف فامی
gas deviation factor ضریب انحراف
compressibility factor ضریب انحراف
curve of deviation منحنی انحراف
obliquity انحراف اخلاقی
quartile deviation انحراف چارکی
range deviation انحراف بردی
inclinometer انحراف سنج
image deflection انحراف تصویر
range of variation ناحیه انحراف
refractile انکساری انحراف
grid declination انحراف شبکه
residual deviation انحراف مانده
frequency swing انحراف فرکانس
frequency deviation انحراف فرکانس
frequency departure انحراف فرکانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com