Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
skew correction
تصحیح گوشهای
Other Matches
to niche oneself
خود را در گوشهای جا دادن در گوشهای پنهان شدن
range disk
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
angular
گوشهای
hexagonal
شش گوشهای
angulate
گوشهای
make way
<idiom>
به گوشهای رفتن
septangular
هفت گوشهای
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
pentagonal
پنج گوشهای
pentadecagon
پانزده گوشهای
corner assembling
بست گوشهای
corner reflector
بازتاباننده گوشهای
corner solution
راه حل گوشهای
correction index
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
wind correction
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
tetragonal system
دستگاه چهار گوشهای
tetragonal distortion
واپیچش چهار گوشهای
dogfight
کتک کاری در گوشهای
dogfights
کتک کاری در گوشهای
lopeared
دارای گوشهای اویخته
to p one's cap over one's ear
کلاه خودراروی گوشهای خودکشیدن
wurtzite
ساختار شش گوشهای روی سولفید
hexonal zinc sulfide structure
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
trigonometer
اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
jackrabbit
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
swinging the compass
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
corrector
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
correction
تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code
کد تصحیح
amendment
تصحیح
amendments
تصحیح
rectification
تصحیح
compensations
تصحیح
compensation
تصحیح
editing
تصحیح
It was corrected.
تصحیح شد.
bug
تصحیح یک برنامه
bugging
تصحیح یک برنامه
bugs
تصحیح یک برنامه
red pencil
تصحیح کردن
rectify
تصحیح کردن
frequency correction
تصحیح فرکانس
up-to-date
تصحیح شده
sag correction
تصحیح انحراف
gamma correction
تصحیح گاما
correction thermometer
دماسنج تصحیح
rectified
تصحیح کردن
rectifies
تصحیح کردن
reformed
تصحیح شده
error correction
تصحیح خطا
correctable
قابل تصحیح
emendable
قابل تصحیح
correction coefficient
ضریب تصحیح
correction factor
ضریب تصحیح
magnetic compensatory
مغناطیس تصحیح
deflection correction
تصحیح سمت
compensating magnet
مغناطیس تصحیح
program correctness
تصحیح برنامه
attenuation compensation
تصحیح اعوجاج
corrected
تصحیح شده
emendate
تصحیح کردن
error correcting code
کد تصحیح خطا
checking
کد تصحیح خطا
up to date
تصحیح شده
correction
تصحیح می کنم
temperature correction
تصحیح دمایی
patch
تصحیح در یک برنامه
proofreads
تصحیح کردن
proofreading
تصحیح کردن
correcting
تصحیح کردن
proofread
تصحیح کردن
compensation of compass
تصحیح قطبنما
patches
تصحیح در یک برنامه
redresses
تصحیح التیام
refines
تصحیح کردن
refine
تصحیح کردن
tam quam
تصحیح حکم
redress
تصحیح التیام
corrects
تصحیح کردن
redressed
تصحیح التیام
correct
تصحیح کردن
range k
ضریب تصحیح برد
copyreader
تصحیح کننده مقاله
rectifiable
قابل تصحیح یا جبران
incorrect
تصحیح نشده معیوب
adjusted valve
مقدار تصحیح شده
ARQ
سیستم تصحیح خطا
range disk
میز تصحیح مسافت
stevenson schomaker correction
تصحیح استیونس- شوماکر
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
corrected azimuth
گرای تصحیح شده
corrected defelection
سمت تصحیح شده
compass compensation
تصحیح قطب نما
range correction
تصحیح برد سلاح
layers
ل تصحیح خطا باشد
layer
ل تصحیح خطا باشد
errata sheet
برگ تصحیح اشتباه
impluse correction
تصحیح ضربه جریان
range correction
تصحیح برد تیراندازی
deflection board
تابلو تصحیح سمت
pincushion magnets
مغناطیسهای تصحیح بالشتک
gun displacement
تصحیح جای توپ
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
range k
ضریب تصحیح کای برد
k , transfer
ضریب تصحیح برد توپ
corrective maintenance
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
map k
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
edit
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
mode
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
modes
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstituting
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitute
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstitutes
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
draft
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
edit
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
complementary range
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
rectification
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
debugged
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
insert mode
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
failures
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
correctional custudy
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
EDAC
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
failure
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
z correction
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
debug
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
tactical diversions
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
debugs
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
slips
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelopes
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slip
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelope
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
checked
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
gyrolog
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
checked
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digit
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
detects
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
circularization
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
link
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
Microcom Networking Protocol
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
conditioning
اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
preventive
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
MNP 0
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
MNP
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
input/output
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
editor
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editors
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
texts
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
mttr
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
adaptive channel allocation
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
host computer
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
refile
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
bugging
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bad sector
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
request modify
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
forward
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forwarded
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
detect
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
kluge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
Hamming code
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
writ of error
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
correct
صحیح کردن تصحیح کردن
emends
تصحیح کردن درست کردن
emending
تصحیح کردن درست کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com