Dictiornary-Farsi | تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده


Other Matches

uninitialized	ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
outstanding	تصفیه نشده
outstandingly	تصفیه نشده
unsettled	تصفیه نشده
muscovado	قند تصفیه نشده
aquavitae	الکل تصفیه نشده
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
uncharged	پر نشده
unbowed	خم نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
uncontrolled	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unshod	نعل نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unsight	دیده نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unstudied	مطالعه نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unwashed	شسته نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
unset	ثابت نشده
unsaved	پس انداز نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
unmitigated	کاسته نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unbroken	رام نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unworn	کهنه نشده
unworn	استعمال نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
open	واریز نشده
opened	واریز نشده
opens	واریز نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unfinished	تمام نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
wound less	زخمی نشده
unconnected	وصل نشده
unearned	کسب نشده
unguarded	حراست نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
unguarded	حساب نشده
unpublished	چاپ نشده
unpublished	نشر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	بحث نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
outstanding	پرداخت نشده
inedited	چاپ نشده
uncoditioned	قطعی نشده
autochthonous	جابجا نشده
uncoditioned	شرط نشده
undeeded	در سندقید نشده
undefined	تعریف نشده
undirected	هدایت نشده
unasked	سوال نشده
undisiplined	تربیت نشده
unseen	مکشوف نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unabated	کاسته نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncircumcised	ختنه نشده
inedited	منتشر نشده
increate	افریده نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
innascible	زایده نشده
imperforate	منگنه نشده
intemerate	بی ناموس نشده
non switched line	خط گزینه نشده
roughdry	اطو نشده
tenantless	اشغال نشده
the date was not specified	نشده بود
custom uncleared	ترخیص نشده
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unbacked	رام نشده
unbowed	سر کوب نشده
unclaimed	مطالبه نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncut	قطع نشده
unexploded	منفجر نشده
unleached	سفید نشده
unlicked	لیسیده نشده
savaging	رام نشده
savages	رام نشده
savaged	رام نشده
savage	رام نشده
unadulterated	مخلوط نشده
unsought	کاوش نشده
inextinct	نیست نشده
unspotted	ننگین نشده
unnormalized	هنجار نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
outstandingly	پرداخت نشده
outstandingly	وصول نشده
unattached	توفیق نشده
unattached	اعزام نشده
uncut	بریده نشده
haggard	رام نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
undisturbed	مختل نشده
uncommitted	تقبل نشده
unabridged	تلخیص نشده
unabridged	کوتاه نشده
unchanged	عوض نشده
uncontrolled	مهار نشده
unalloyed	الیاژ نشده
unbidden	دعوت نشده
unpaid	پرداخت نشده
uninvited	دعوت نشده
outstandingly	واریز نشده
virgin	استفاده نشده
unread	خوانده نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
undetected	کشف نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
inexact	درست نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
inviolate	نقض نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
vacant	اشغال نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده