English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
Other Matches
order in council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
Privy Council هیات مشاورین سلطنتی
rial پادشاه ملکه
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
verdicts تصمیم هیات منصفه
verdict تصمیم هیات منصفه
special verdict رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
king dom کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
icca انجمن مستقل مشاورین کامپیوتر
missions هیات اعزامی هیات تبلیغی
mission هیات اعزامی هیات تبلیغی
independent association computerconsulatans انجمن مستقل مشاورین کامپیوتر
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
absences غیاب
absence غیاب
roll call حضور و غیاب
In your absence. در غیاب شما
absence attack حمله غیاب
absences حالت غیاب
sequela بیماری ناشی از بیماری دیگر
call the roll حضور و غیاب کردن
roll call حضور و غیاب سازمانی
privy or sealed رایی که در غیاب دادگاه بمدیردفتردادگاه اده میشود
Boketto عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
constitutional monarch ملکه
queen ملکه
queens ملکه
empress ملکه امپراتریس
queenlike ملکه وار
empresses ملکه امپراتریس
queenhood سمت ملکه
queendom قلمرو ملکه
queen dowager ملکه بیوه
monarchs ملکه شهریار
monarch ملکه شهریار
queens ملکه شدن
queen ملکه شدن
queenly درخور ملکه
queenliness ملکه منشی
reginal ملکه منش
reginal لایق ملکه
reigining beauty ملکه وجاهت
reginal در خور ملکه
lady-in-waiting ندیمه ملکه
her majesty در گفتگوی ملکه
queenvictoria ملکه ویکتوریا
queens bench division دادگاه ملکه
ladies-in-waiting ندیمه ملکه
lady in waiting ندیمه ملکه
monarchical سلطنتی
regnal سلطنتی
royal سلطنتی
rial سلطنتی
styled queen ملقب یا موسوم به ملکه
dido ملکه افسانهای کارتاژ
tzarina ملکه روسیه تزاری
regina ملکه سلطنت کننده
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
to queen it ملکه وار رفتارکردن
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
royal flag پرچم سلطنتی
keep of the مهردار سلطنتی
royal honor درجه سلطنتی
scepters عصای سلطنتی
sceptre عصای سلطنتی
sceptres عصای سلطنتی
bailiff نگهبان دژ سلطنتی
bailiffs نگهبان دژ سلطنتی
great seal مهر سلطنتی
royalty از خانواده سلطنتی
royalties از خانواده سلطنتی
gentleman atarms عضوگاردویژه سلطنتی
scepter عصای سلطنتی
monarchies حکومت سلطنتی
monarchy حکومت سلطنتی
regalia امتیازات سلطنتی
Victoriana وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
queen can do no wrong ملکه نمیتواند خطا کند
Elizabethan مربوط به بدوره ملکه الیزابت
royalties اعضای خانواده سلطنتی
royalism طرفداری از رژیم سلطنتی
sceptered دارای عصای سلطنتی
equerry اصطبل سلطنتی میراخور
royalty اعضای خانواده سلطنتی
equerries اصطبل سلطنتی میراخور
born in the purpule عضو خانواده سلطنتی
monarchy constitutional حکومت مشروطه سلطنتی
Victorian مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
the rose of tehran زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
privy councillor عضو هیئت رایزنان سلطنتی
remembrancer مامور وصول مطالبات سلطنتی
RCs مخفف کالج سلطنتی جراحان
monarchy absolute حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
monarchy سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchies سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
tudor خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
plantagenet خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
scepter دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
royalism شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
queen of دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
victorianism سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
head of state پادشاه
Shahs پادشاه
queenconsort زن پادشاه
rex پادشاه
monarchs پادشاه
constitutional monarch پادشاه
kingless بی پادشاه
kings پادشاه
king پادشاه
Shah پادشاه
monarch پادشاه
sovereigns پادشاه
o king ای پادشاه
our sovereingn پادشاه
queens زن پادشاه
queen زن پادشاه
potentate پادشاه
potentates پادشاه
sovereign پادشاه
verderor متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
palating مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
master of the horse کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
lancastrian در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
chancery مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
Fontainebleau [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
lese majestyodhkj &odhkj fvqn پادشاه یا دولت
kings palace کاخ پادشاه
sign manual امضا پادشاه
fit for a king لایق پادشاه
kings palace قصر پادشاه
regicides قتل پادشاه
regicide قتل پادشاه
oberon پادشاه پریان
kingling پادشاه کوچک
king of england پادشاه انگلستان
p sanction حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
flower de luce گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
witan اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
queen can do no wrong بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
aeolus پادشاه تسالی یونان
royal prerogative حق امتیاز ویژه پادشاه
croesus کراسوس : پادشاه یونان
raja or rajah راجه-امیریا پادشاه
regents نماینده پادشاه رئیس
regent نماینده پادشاه رئیس
king's counsel قاضی دادگاه پادشاه
lord lieutenant نماینده پادشاه در ایالات
privy seal مهر شخصی پادشاه
king of birds پادشاه مرغان :دال
princess of the blood دختر یا نوه پادشاه
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
knight marshal کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
kinglet پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
regius professor استاد منصوب ازطرف پادشاه
sovereignty اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
dauphiness عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
gordian وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
the u states کشوری که پادشاه داشته باشد
the u kingdom کشوری که پادشاه داشته باشد
herod هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
Aesthetic Movement [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
dais سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
royalty حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
monarchical وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
royalties حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
priam پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
kingmaker کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
queen dowager زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
mission هیات
missions هیات
board هیات
boarded هیات
council هیات
party هیات
corps هیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com