Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
utopian
تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
Other Matches
on the eve of
درصدد
about
درصدد
after
درصدد
go
درصدد بودن راهی شدن
goes
درصدد بودن راهی شدن
second world
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
f.drss
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
romantic
تصوری
romantics
تصوری
shandies
تصوری
shandygaff
تصوری
imaginal
تصوری
suppositious
تصوری
conceptual
تصوری
phantasmal
تصوری
brainchild
تصوری
shandy
تصوری
phantasmic
تصوری
unreal
تصوری
romantically
تصوری
imaginable
تصوری
imaginary
تصوری
revise
اصلاح کردن اصلاح نمودن
revising
اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises
اصلاح کردن اصلاح نمودن
imaginativeness
تصوری بودن
unrealistic
خیالی تصوری
Utopia
خیالی و تصوری
Utopias
خیالی و تصوری
unrealistically
خیالی تصوری
imaginatively
بطور تصوری یافرضی
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
atlases
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
self correcting
خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
vales
جهان
macrocosms
جهان
vale
جهان
macrocosm
جهان
worlds
جهان
world
جهان
universe
جهان
closed universe
جهان متناهی
closed universe
جهان بسته
faerie
جهان پریان
this world of ours
این جهان ما
free world
جهان ازاد
worldview
جهان بینی
the invisible
جهان ناپدید
finite universe
جهان بسته
universe of system
جهان سیستم
weltanschauung
جهان بینی
world power
جهان نیرو
world test
ازمون جهان
world view
جهان بینی
worldly wise
جهان دیده
microcosms
جهان کهین
microcosms
جهان کوچک
panoramas
جهان نما
the old world
جهان کهنه
panorama
جهان نما
outworld
جهان بیرونی
the next world
جهان اینده
the lower world
جهان پایین
the lower regions
جهان مردگان
the invisible world
جهان ناپدید
filmdom
جهان سینما
the future
جهان اینده
microcosm
جهان کهین
animal kingdom
جهان جانوران
microcosm
جهان کوچک
animals kingdom
جهان جانوران
orrery
جهان نما
the whole world
سراسر جهان
the vanity of the world
پوچی جهان
worldly-wise
جهان دیده
screenland
جهان سینما
inanimate nature
جهان جمادات
internationalist
جهان گرا
mineral kingdom
جهان جمادات
underworld
زیرین جهان
cosmorama
جهان نما
cosmography
شرح جهان
here below
دراین جهان
nether world
این جهان
infinite universe
جهان باز
Third World
جهان سوم
infinite universe
جهان نامتناهی
worldwide
در سرتاسر جهان
creator the world
جهان افرین
christenings
جهان مسیحیت
Christendom
جهان مسیحیت
universe
جهان کیهان
creator of the world
جهان آفرین
world creating
جهان افرین
nether world
جهان پایین
nether world
جهان اینده
earthling
ساکن جهان
open universe
جهان باز
all over the world
در سراسر جهان
peregrinator
جهان گرد
all the world over
در سراسر جهان
demiurge
جهان افرین
finite universe
جهان متناهی
expansion of universe
انبساط جهان
first world
جهان اول
outward things
جهان برونی یا فاهر
the church militant
قاطبه مسیحیان جهان
planisphere
جهان نمای مسطح
georama
جهان نمای پوک
the back of beyond
دورترین گوشه جهان
intermundane
واقع در میان دو جهان
mundane affairs
کارهای این جهان
peregrinations
جهان گردی دربدری
supramundane
مافوق این جهان
peregrination
جهان گردی دربدری
superlunary
بیرون از این جهان
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
superlunar
بیرون ازاین جهان
superempirical
خارج از جهان مادی
oscillating universe
جهان نوسان کننده
vale
زمین جهان خاکی
under the sun
در جهان در زیر افتاب
extramundane
بیرون از جهان یادنیا
all over the world
در همه جای جهان
aboral
دورترین نقطه از جهان
demimonde
جهان زنان هرجایی
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
in ancient times
در اوقات جهان باستانی
the art of the Ancient world
هنر جهان باستان
ultramundane
ماورا جهان ماوراگیتی
theseven wonders of the world
عجایب هفتگانه جهان
the world and its fullness
جهان وهرچه دراوهست
the world is transitory
جهان ناپایدار است
atlases
کتاب نقشهء جهان
vales
زمین جهان خاکی
to be born
چشم به جهان گشودن
atlas
کتاب نقشهء جهان
third world countries
کشورهای جهان سوم
oecumenical
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
he passed hence
ازاین جهان رخت بربست
antemundane
مربوط به پیش از افرینش جهان
the whole world
همه دنیا تمامی جهان
premundane
پیش ازافرینش جهان بوده
in a battle for world domination
مبارزه برای سلطه جهان
oecumenical
جامع مشهوردر سراسر جهان
he passed hence
این جهان را بدرود گفت
transcendentalism
فلسفه خارج جهان مادی
vegetable kingdom
جهان گیاهان مولود نباتی
world wide
مشهور جهان متداول درهمه جا
to know what's what
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
planisphere
جهان نمای سطح نما
sinusoidal projection
نقشه جهان نمای مسطح
third world economies
اقتصاد کشورهای جهان سوم
the lower world
جهان مردگان عالم اسوات
ecumenic
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
demiurgic
وابسته به جهان افرین یااهریمن
the developed world
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
demiurgeous
وابسته به جهان افرین یااهریمن
candidates' tournament
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
apple
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
candidates' matches
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
mundane era
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
apples
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
rhadamanthus
نام یکی از داوران جهان پایین
topsy-turvy world
[upside-down world]
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
the pilgrimage of life
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
time flies
<proverb>
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
supemundane
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
cosmopolitan
وابسته به همه جهان بین المللی
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
eustatic
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
globetrotter
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
emendation
اصلاح
modifiation
اصلاح
improvement
اصلاح
shading
اصلاح
reparation
اصلاح
reform
اصلاح
melioration
اصلاح
improvements
اصلاح
atonement
اصلاح
betterment
اصلاح
regeneration
اصلاح
reconciliation
اصلاح
reclamation
اصلاح
modification
اصلاح
reforms
اصلاح
adjustment
اصلاح
reconcilement
اصلاح اصلاح
revisions
اصلاح
amendments
اصلاح
amendment
اصلاح
alternation
اصلاح
correction
اصلاح
reformation
اصلاح
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com