Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
polyptych
تصویر یا پنجره یا در لولا دارتاشو
Other Matches
espangnolette
[پنجره لولا دار با چرخ دنده های کوچک]
wallpapers
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
wallpaper
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
mat
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mats
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
tweening
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
crop
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crops
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
pictures
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videos
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoed
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
images
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
flickers
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
pivoted
لولا
tails
دم یک لولا
joint
لولا
tailed
دم یک لولا
Hinduism
لولا
tail
دم یک لولا
hinges
لولا
pinned
لولا
pivot
لولا
hinge
لولا
pinning
لولا
linkage point
لولا
pin
لولا
pivots
لولا
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
band
نوار لولا
unhinging
از لولا در اوردن
bands
نوار لولا
unhinges
از لولا در اوردن
garnetiferous
لولا دار
hinges
لولا زدن
split pin
میله لولا
butt
لولا فرنگی
butted
لولا فرنگی
butts
لولا فرنگی
pintle center
نقطه لولا
split pen
میله لولا
hinge
لولا زدن
pintle
میله لولا
articulation
مفصل لولا
unhinge
از لولا در اوردن
gimmal
مفصل لولا
auto
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshes
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
hinges
لولا چرخش لولایی
hinge
لولا چرخش لولایی
persistence
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
garnet
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnets
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing
تصویر خطی تصویر مدادی
clamshell
کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
tracing
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
balanced control surfaces
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
rollpin
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
image formation
تولید تصویر تصویر
tabbed flap
فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
fixed pivot
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
scan
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
casements
پنجره
window
پنجره
winnock
پنجره
casement
پنجره
sash
پنجره
biforus
دو پنجره
biforis
دو پنجره
thirl
پنجره
inlier
پنجره
peeper
پنجره
window-sill
لب پنجره
sashes
پنجره
window-sills
لب پنجره
sole plate
کف پنجره
cant bay window
کج پنجره
window-frames
قاب پنجره
air grate
پنجره هواکش
vent wing
پنجره گردان
ventilation blind
پیش پنجره
persian blinds
پنجره کرکرهای
window-sills
هرهی پنجره
active window
پنجره فعال
window pane
جام پنجره
windowpane
شیشه پنجره
sash
پنجره گذاردن
windowing
ایجاد پنجره
windowsill
طاقچه پنجره
window-pane
جام پنجره
sash
پنجره گلخانه
window-panes
جام پنجره
window-sill
هرهی پنجره
window leaf
لنگه پنجره
Venetian blind
پنجره کرکره
sashes
پنجره گلخانه
sashes
پنجره گذاردن
windowpane
جام پنجره
pivoting window
پنجره گردان
fender
پنجره روکش
sky light
پنجره شیروانی
smith and founder
یراق در و پنجره
fenestral
پنجره دار
fenestrate
پنجره دار
grilled
پنجره دار
lattice windows
پنجره مشبک
case ment
پنجره لولادار
cross bar of window
الت پنجره
continuous window
پنجره سراسری
dormer window
پنجره شیروانی
clerestory
پنجره بام
case window
پنجره لولادار
fanlights
پنجره بالای در
case ment
پنجره پوشش
fanlight
پنجره بالای در
lattice window
پنجره مشبک
fenestration
پنجره بندی
rear window
پنجره عقب
pivoting window
پنجره محوری
glazing bar
الت پنجره
two light frame
پنجره دو قلو
balance window
پنجره چرخان
fire screen
پنجره بخاری
stormproof window
پنجره ضد طوفان
sun blind
پرده پنجره
blind window
پنجره نما
text window
پنجره متن
three panes window
پنجره سه لنگه
three panes window
پنجره سه چشمه
two light frame
پنجره دوچشمه
by the window
کنار پنجره
fan light
پنجره بالای در
balanced window
پنجره چرخان
window box
قاب پنجره
biforate window
پنجره دودر
chicago window
پنجره شیکاگویی
compss-window
پنجره کنسولی
grille
پنجره مشبک
sills
قرنیز کف پنجره
sill
قرنیز کف پنجره
aximez
شکاف پنجره
inactive window
پنجره غیرفعال
shutter
پشت پنجره
shutter
پنجره کرکرهای
ajimez
شکاف پنجره
window-boxes
قاب پنجره
window-box
قاب پنجره
shutters
پشت پنجره
grille
پنجره بلندگو
grilles
پنجره مشبک
double window
پنجره دو جداره
skylight
پنجره سقف
bow window
پنجره قوسی
skylights
پنجره سقفی
skylights
پنجره طاق
skylights
پنجره سقف
sash windows
پنجره کشویی
sash window
پنجره کشویی
bow windows
پنجره قوسی
grater
پنجره اهنی
grilles
پنجره بلندگو
shutters
پنجره کرکرهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com