Dictiornary-Farsi | تضعیف ارزش پول | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
devaluation	تضعیف ارزش پول


Search result with all words

currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
Other Matches

book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
doubling	تضعیف
attenuation	تضعیف
damping	تضعیف
debilitation	تضعیف
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
dimming	تضعیف نور
demoralization	تضعیف روحیه
doubler	تضعیف گر ولت
voltage doubler	تضعیف گر ولت
castrates	تضعیف کردن
castrate	تضعیف کردن
castrating	تضعیف کردن
unbrace	تضعیف کردن
psych	تضعیف روحیه
psyched	تضعیف روحیه
psyches	تضعیف روحیه
psyching	تضعیف روحیه
psychs	تضعیف روحیه
weakener	تضعیف کننده
attenuator	تضعیف کننده
attenuation coefficient	ضریب تضعیف
attenuation length	طول تضعیف
attenuation factor	ثابت تضعیف
attenuation constant	ثابت تضعیف
demoralizing	تضعیف روحیه کردن
demoralize	تضعیف روحیه کردن
demoralises	تضعیف روحیه کردن
demoralising	تضعیف روحیه کردن
demoralised	تضعیف روحیه کردن
demoralized	تضعیف روحیه کردن
demoralizes	تضعیف روحیه کردن
cow	ترساندن تضعیف روحیه کردن
echo suppression	جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
cows	ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowed	ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowing	ترساندن تضعیف روحیه کردن
devaluation	تنزل نرخ برابری پول تضعیف پولی
attenuation mean free path	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
suberter	سرنگون کننده تضعیف کننده
cost	ارزش
value	ارزش
worthiness	ارزش
worm eaten	بی ارزش
regardant	با ارزش
naught	بی ارزش
worthless	بی ارزش
shotten	بی ارزش
unvalued	بی ارزش
low grade	کم ارزش
trivalency	سه ارزش
trivalence	سه ارزش
big ticket	با ارزش
brummagem	کم ارزش
values	ارزش
valuing	ارزش
brummagem	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
price	ارزش
prices	ارزش
valueless	بی ارزش
low level	کم ارزش
fustian	بی ارزش
good for nothing	بی ارزش
picayune	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
raffish	بی ارزش
avail	ارزش
treasure	با ارزش
no par	بی ارزش
punk	بی ارزش
junky	بی ارزش
punks	بی ارزش
market value	ارزش
rewarding	پر ارزش
small change	کم ارزش
worth	ارزش
worth	با ارزش
exchange devaluation	تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
call by value	فراخوانی با ارزش
capital value	ارزش فعلی
theory of value	نظریه ارزش
limiting value	ارزش نهایی
capital value	ارزش سرمایهای
capitalized value	ارزش سرمایهای
code value	ارزش رمز
rental value	ارزش اجارهای
net net worth	ارزش خالص
coupling valve	ارزش اتصال
cost finding	ارزش یابی
cost account	ذکر ارزش
commercial value	ارزش تجارتی
store of value	منبع ارزش
critical value	ارزش بحرانی
capital value	ارزش سرمایه
subjective value	ارزش ذهنی
surplus value	ارزش اضافی
maintenance cost	ارزش نگهداری
calorific value	ارزش گرمایی
man friday	کمک با ارزش
manufacture cost	ارزش ساخت
net price	ارزش خالص
survival value	ارزش بقا
net value	ارزش خالص
caloric value	ارزش گرمایی
meed	پاداش ارزش
loan value	ارزش وام
surrender value	ارزش بازخرید
loan value	ارزش استقراض
logical value	ارزش منطقی
monetary value	ارزش پولی
net worth	ارزش خالص
loss of value	افت ارزش
call price	ارزش اسمی
market value	ارزش بازاری
face value	ارزش اسمی
production cost	ارزش ساخت
differential cost	ارزش نهایی
face value	ارزش صوری
diagnostic value	ارزش تشخیصی
quantitative value	ارزش کمی
quantitative value	ارزش مقداری
final value	ارزش نهایی
prime cost	ارزش اولیه
disvalue	بی ارزش کردن
equity capital	ارزش ویژه
present worth	ارزش حال
exchange value	ارزش مبادله
exchange value	ارزش مبادلهای
expected value	ارزش منتظره
end value	ارزش انتهایی
present value	ارزش فعلی
present value	ارزش حال
economic value	ارزش اقتصادی
present worth	ارزش فعلی
place value	ارزش مکانی
real value	ارزش واقعی
intrinsic value	ارزش ذاتی
numerical value	ارزش عددی
it is of little worth	کم ارزش است
decrease in value	کاهش ارزش
declared value	ارزش افهارشده
salavage value	ارزش اسقاطی
scrap value	ارزش اسقاطی
nominal value	ارزش اسمی
salvage value	ارزش بازیافتنی
objective value	ارزش عینی
gross value	ارزش ناخالص
heat of combustion	ارزش گرمایی
heat value	ارزش گرمایی
heating value	ارزش گرمایی
penny worth	ارزش یک پنی
paradox of value	تناقض ارزش
par value	ارزش اسمی
increase in value	افزایش ارزش
influence value	ارزش تاثیر
objective value	ارزش واقعی
scale value	ارزش مقیاسی
value theory	نظریه ارزش
nothing	بی ارزش ابدا
haws	چیز بی ارزش
hawing	چیز بی ارزش
haw	چیز بی ارزش
debunks	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
debunked	کم ارزش کردن
debunk	کم ارزش کردن
cheap	کم ارزش پست
cheaper	کم ارزش پست
cheapest	کم ارزش پست
valuation	ارزش گذاری
downgrading	کم ارزش کردن
downgrades	کم ارزش کردن
downgraded	کم ارزش کردن
downgrade	کم ارزش کردن
base rates	ارزش اولیه
base rate	ارزش اولیه
waff	نظر بی ارزش
indexation	ارزش ترازی
belittling	کم ارزش کردن
belittles	کم ارزش کردن
depreciation	کم ارزش شمردن
valence	توان ارزش
heritage asset	میراث با ارزش
kitsch	هنر بی ارزش
rubbish	چیزپست و بی ارزش
esteem	رعایت ارزش