Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (2 milliseconds)
English
Persian
i wonder he did not catch cold
تعجب میکنم
Search result with all words
i wonder at him
از دست او تعجب میکنم
Other Matches
wonders
تعجب
wondering
تعجب
surprise
تعجب
wonderment
تعجب
admiration
تعجب
wonder
تعجب
wondered
تعجب
surprize
تعجب
surprises
تعجب
muse
تعجب کردن
admire
تعجب کردن
muses
تعجب کردن
wonderingly
تعجب کنان
wonderer
تعجب کننده
surprisedly
تعجب کنان
rake in the money
<idiom>
ایجاد تعجب
note of a
علامت تعجب
exclamation mark
علامت تعجب
zooks
علامت تعجب
ferlie
حیرت تعجب
faugh
علامت تعجب
marvel
تعجب اعجاز
mused
تعجب کردن
marvelling
تعجب اعجاز
marvels
تعجب اعجاز
marvelled
تعجب اعجاز
marveling
تعجب اعجاز
marveled
تعجب اعجاز
exclamation points
علامت تعجب
exclamation point
علامت تعجب
ha
علامت تعجب
really
احساس میکنم
i suppose so
گمان میکنم
I'd like to think that ...
من فرض میکنم که ...
How very odd. Well I never.
چه چیزها ( بعلامت تعجب )
unwary
بدون تعجب و تشویش
bombshell
امر تعجب اور
You could have knocked me knocked me down with a feather. I hit the roof .
از تعجب شاخ درآوردم
bombshells
امر تعجب اور
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .
وقتش که شد خبر میکنم
anticipating it
پیشبینی اش میکنم
[میشود]
Have a seat, please!
خواهش میکنم بفرمایید !
I am just passing through.
از اینجا عبور میکنم.
I'm proud of you.
من بهت افتخار میکنم.
Looking forward to it
پیشبینی اش میکنم
[میشود]
i have got him on my brain
همیشه به اوفکر میکنم
i will note it down
یاد داشت میکنم
please take a seat
خواهش میکنم بفرمایید
he wondered at the sight
ازدیدن ان منظره تعجب کرد
exclamations
علامت تعجب حرف ندا
exclamation
علامت تعجب حرف ندا
you don't say
<idiom>
نشان دادن تعجب ازشنیدهها
do a double take
<idiom>
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
exclaims
ازروی تعجب فریاد زدن
admired
درشگفت شدن تعجب کردن
admires
درشگفت شدن تعجب کردن
exclaim
ازروی تعجب فریاد زدن
exclaimed
ازروی تعجب فریاد زدن
exclaiming
ازروی تعجب فریاد زدن
I'm working on it.
دارم روش کار میکنم.
I've got the munchies.
یکدفعه احساس گرسنگی میکنم.
Am I right in assuming that ...?
آیا درست فرض میکنم که ...
Am I right in thinking ...
آیا درست فکر میکنم که ...
i rely or your secrecy
من به رازداری شما اطمینان میکنم
i suspect him to be a liar
گمان میکنم دروغگو باشد
i imagine he is my friend
من تصور میکنم او دوست من است
i imagine him to be my friend
من تصور میکنم که او دوست من است
my sentiment toward him
انچه من راجع باواحساس میکنم
stared
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
holy cow !
[holy smoke !]
<idiom>
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
Holy moly!
<idiom>
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
bah
علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر
stares
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stare
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
Please take that bag.
خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
I am leaving early in the morning.
من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
now nonsense now
خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
Have a seat, please!
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Please take my suitcase.
خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
My jaw dropped to the floor!
<idiom>
از تعجب داشتم شاخ در می آوردم!
[اصطلاح روزمره]
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
I think we are out of the woods.
<idiom>
فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
I'm putting you through now.
شما را الان وصل میکنم.
[در مکالمه تلفنی]
Ah, what the heck!
اه مهم نیست!
[اه با وجود این کار را میکنم!]
wows
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wow
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
Please take this luggage.
خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
would you mind ringing
اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
I premise that you did read this article.
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article.
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Please send me information on ...
خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
My name is "Oliver Pit" and live in Berlin.
اسم من الیور پیت هست و در برلین زندگی میکنم.
I'm doing it on my own account, not for anyone else.
این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
I'll take a leap of faith.
من آن را باور میکنم
[می پذیرم]
[چیزی نامشهود یا غیر قابل اثبات]
Good grief!
<idiom>
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
yoicks
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
i am thankful to god
خدا را شکر میکنم خدا را شکرانه میگویم
request modify
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
Now I'm starting to believe it.
دارم یواش یواش قبولش میکنم.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com