English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
quantities تعداد زیاد
quantity تعداد زیاد
wheen تعداد زیاد
Search result with all words
spate تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
multimult پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
large scale raid حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
Other Matches
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
round تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest تعداد تیر تعداد شلیک دور
odd ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep. زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
surcharge زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
number تعداد
numbers تعداد
magnitude تعداد
paul تعداد کم
number of threads تعداد پیچش ها
number of rounds تعداد گلوله ها
volume تعداد میزان
counted تعداد ایمپولز
count تعداد ایمپولز
counts تعداد ایمپولز
small lot نوبه کم تعداد
work force تعداد کارگر
population [pop.] تعداد مردم
number of cycle تعداد تناوبها
number of cycle تعداد دوره ها
volumes تعداد میزان
A smaller number . Fewer . تعداد کمتر
counting تعداد ایمپولز
counted تعداد امتیاز توپزن
nests تعداد توابع در یک تابع
nest تعداد توابع در یک تابع
tpi تعداد شیار در هر اینچ
count تعداد امتیاز توپزن
setting up تعداد موضوعات مربوطه
sets تعداد موضوعات مربوطه
counting تعداد امتیاز توپزن
quantity تعداد یا شماره چیزی
set تعداد موضوعات مربوطه
quantities تعداد یا شماره چیزی
bpi تعداد بایت در هر اینچ
number [of something] تعداد [عده] [چیزهایی]
family size تعداد افراد خانواده
birthrate تعداد موالید زه وزاد
thereabouts در حدود آن میزان یا تعداد
day of supply تعداد روزهای اماد
day of duty تعداد روزهای خدمت
day of absence تعداد روزهای نهستی
atomicity تعداد اتم در ملکول
blocking factor تعداد رکوردها در بلاک
cyclic rate تعداد تیردر دقیقه
precision تعداد ارقام یک عدد
kajillion [slang] تعداد بسیار زیادی
string تعداد حروف یک رشته
poll تعداد رای دهندگان
number of componentes تعداد سازندههای مستقل
width تعداد حروف در یک صفحه یا خط
parallels تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelling تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelled تعداد آدرسهای متصل به هم
paralleling تعداد آدرسهای متصل به هم
counts تعداد امتیاز توپزن
versions تعداد گونههای یک محصول
version تعداد گونههای یک محصول
paralleled تعداد آدرسهای متصل به هم
polled تعداد رای دهندگان
polls تعداد رای دهندگان
Quite a few people ... تعداد زیادی [از مردم]
No small number of ... تعداد زیادی [از مردم]
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
man-hour جمع تعداد ساعات کار
number of rounds تعداد تیرهای شلیک شده
toll تعداد تلفات جنگی ضایعه
tolling تعداد تلفات جنگی ضایعه
tolls تعداد تلفات جنگی ضایعه
frequencies تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
items تعداد حروف و ارقام در داده
size of a statistical sample [N] تعداد کل داده های آماری
registration number تعداد دفعات ثبت تیر
balanced line تعادل تعداد مهاجمان در وسط
cycles تعداد دفعات تکرار یک حلقه
man-hours جمع تعداد ساعات کار
cycled تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle تعداد دفعات تکرار یک حلقه
item تعداد حروف و ارقام در داده
bytes per inch تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
strength توان رزمی تعداد نفرات
pitch تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
counted تعداد جریانهای ضربهای شمردن
worded تعداد کلمات در فایل یا متن
pitches تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
counting تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counts تعداد جریانهای ضربهای شمردن
count تعداد جریانهای ضربهای شمردن
count ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counting ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counted ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
registration numbers تعداد دفعات ثبت تیر
word تعداد کلمات در فایل یا متن
head counts تعداد مردم شمرده شده
sums کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
sum کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
head count تعداد مردم شمرده شده
lpm تعداد خطوط دردقیقه inutes
wpm تعداد کلمات دردقیقه inute
strengths توان رزمی تعداد نفرات
natality تعداد زایش وموالید جدید
grosser تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossed تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosses تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
multidimensional تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
grossest تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossing تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
leukocytosis افزایش تعداد گلبولهای سفید خون
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
sortie number تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
array محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
pop out تخته موج که به تعداد زیادتولید میشود
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
polyploid دارای کروموسومهایی چندبرابر تعداد اصلی
forests تعداد درختهای ساختار داده متصل
tonner کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
character pitch تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
pack تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
age of moon تعداد روزهای گذشته از ماه جاری
length تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
chip تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
magazine تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
pack تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
rates تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
packs تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
packs تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
field تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
arrays محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
fields تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
chips تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
lengths تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
magazines تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
accuracy هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
blood count شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
pages تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
sub- تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
short side خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
list تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
paged تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
page تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
trouty دارای تعداد زیادی ماهی قزل الا
blood counts شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
hash کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
total کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
electric تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
negative عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
fill تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
negatives عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
totals کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totalling کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totalled کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totaled کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
failures تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
totaling کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
reads تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
read تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
bounds محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
margin تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
lengths تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
length تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
margins تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
cps تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند
length تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده
length تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
loads تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
lengths طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
length طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
lengths تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده
load تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
lengths تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
Hamming code تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
failure تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
vertical تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com