Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
English
Persian
queue
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queues
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
Other Matches
streams
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
jobs
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
stream
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
job
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
TDS
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
rje
سیم پردازش دستهای که دستورات ازترمینال راه دور به کامپیوترارسال می شوند
batch processing
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
monoprogramming system
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
job
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
jobs
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
cps
تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند
chain
لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chains
لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
queues
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queueing
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queued
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queue
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
manager
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
managers
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queue
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
record
تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
foreground
فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
job
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
jobs
کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
sorts
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
volatility
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
bubble sort
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
fall back
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
exchange
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanged
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
remoter
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
distributed processing system
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
sequential
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
batch processing
پردازش دستهای
routinely
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
stack
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
batch
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
filing
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
task
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
tasks
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
diagrams
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
diagram
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
ended
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ends
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
coordinate
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
detected
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
BAT file extension
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
logs
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
AUTOEXEC.BAT
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
log
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
pitch
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
pitches
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
scheduling
مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
permutations
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutation
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
bureau
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
batch
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
batches
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
cascade connection
تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
sort effort
تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
priority
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
priorities
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
sequential
خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
scanned
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scans
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
processes
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
macroelement
تعداد داده ها که به عنوان یک عضو در نظر گرفته می شوند
job
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
divide
پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
divides
پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
scan
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
jobs
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
tabulating
پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
sequence
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
slotting
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
outdegree
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
slots
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
cycled
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycles
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
spillage
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
intermediate
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
spillages
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
minimal tree
درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
verification
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
packing
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
hertz
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
density
تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
densities
تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
foregrounding
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره
frequencies
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
suite of programs
1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
lengths
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
recordings
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recording
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
kilos
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
tiles
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tile
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
clusters
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
data processing system
سیستم پردازش داده
word processing system
سیستم پردازش کلمه
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
centralized
امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
areas
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
magazine
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
magazines
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
batches
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
batch
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
multiprocessing system
سیستم پردازش چند گانه
cache
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
caches
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
remote batch processing
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
information
داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
maintenance
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
distributes
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
intermediate
مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
distribute
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distributing
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
available
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
dp
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
semi processed data
داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
transaction
سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
multiprocessor
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
sorts
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorted
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
internal sort
مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
background
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
processor
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
masters
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
mastered
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
activities
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
activity
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
major sort key
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
serials
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
ULA
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
trafficked
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffics
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
trafficking
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
warp set
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
traffic
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
masters
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
electronic
سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
mastered
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
flow diagram
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
traffics
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficked
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com