Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
contract price adjustment
تعدیل قیمت قرارداد
Other Matches
escalation
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
contract escalation clause
ماده تعدیل قرارداد
price adjustment
تعدیل قیمت
contract price adjustment
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
cost plus contract
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
maintenance
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
fair trade laws
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
negotiated contract
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
contra preferentum rule
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rapallo treaty
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
adjustments
تعدیل
levelling
تعدیل
adjustment
تعدیل
regulation
تعدیل
modulation
تعدیل
qualification
تعدیل
modification
تعدیل
damping
تعدیل
editing
تعدیل
equalizing
تعدیل
equalised
تعدیل
equalises
تعدیل
equalize
تعدیل
equalized
تعدیل
equalizes
تعدیل
equation of payments
تعدیل
equalising
تعدیل
demand accommodation
تعدیل درخواستها
realigning
تعدیل کردن
modifies
تعدیل کردن
realigned
تعدیل کردن
readjusts
دوباره تعدیل
adjustable
تعدیل پذیر
modifies
جرح و تعدیل
modifying
جرح و تعدیل
modifying
تعدیل کردن
moderator
تعدیل کننده
realigns
تعدیل کردن
modify
جرح و تعدیل
modify
تعدیل کردن
modified
تعدیل شده
readjusting
دوباره تعدیل
readjusted
دوباره تعدیل
adjusts
تعدیل کردن
adjust
تعدیل کردن
escalator
تعدیل کننده
adapt
تعدیل کردن
modifiers
تعدیل کننده
modifier
تعدیل کننده
escalators
تعدیل کننده
adjusting
تعدیل کردن
dampens
تعدیل کردن
dampening
تعدیل کردن
stock adjustment
تعدیل موجودی
dampened
تعدیل کردن
dampen
تعدیل کردن
realign
تعدیل کردن
readjust
دوباره تعدیل
sight reduction
تعدیل رصد
moderators
تعدیل کننده
regulable
قابل تعدیل
collimate
تعدیل کردن
partial adjustment
تعدیل جزئی
lump sum redistribution
تعدیل یکجا
method of adjustment
روش تعدیل
adjustment method
روش تعدیل
modulate
تعدیل کردن
measure
تعدیل کردن
modulating
تعدیل کردن
address adjustment
تعدیل نشانی
modulator
تعدیل کننده
regulating
تعدیل کردن
regulators
الت تعدیل
coordinator
تعدیل کننده
regulates
تعدیل کردن
modulates
تعدیل کردن
corrector magnet
اهنربای تعدیل کن
regulator
تعدیل کننده
regulated
تعدیل کردن
regulate
تعدیل کردن
regulator
الت تعدیل
regulators
تعدیل کننده
adaptor
جرح و تعدیل کننده
baf
ضریب تعدیل سوخت
adapter
جرح و تعدیل کننده
moderator variable
متغیر تعدیل کننده
adjustable dimension
بعد تعدیل پذیر
modificatory
متضمن تعدیل یااصلاح
modification factor
ضریب تعدیل کننده
damper
عایق تعدیل کننده
adaptable
قابل جرح و تعدیل
reduced form
فرم تعدیل شده
reduction to the meridian
تعدیل به نصف النهار
escalation
ماده یا عبارت تعدیل
adapted
جرح و تعدیل شده
bunker adjustment factor
ضریب تعدیل سوخت
adaptors
جرح و تعدیل کننده
adapters
جرح و تعدیل کننده
strongback
الوار تعدیل ناو
sumptuary
وابسته به تعدیل هزینه
maladjustments
تعدیل وتنظیم غلط
maladjustment
تعدیل وتنظیم غلط
coordinate
تعدیل کردن هم پایه
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
index linked insurance
بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
adjustments
الت تعدیل اسباب تنظیم
emergency complement
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
adjustment
آلت تعدیل اسباب تنظیم
compensating winding
سیم پیچ تعدیل کننده
trammel
الت ترسیم بیضی تعدیل
cac
هزینه تعدیل نرخ ارز
trammel
تعدیل کردن بدام افتادن
caf
ضریب تعدیل نرخ پول
frequency medulation
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
g.d.p deflator
تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
registering
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
thermostat
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
thermostats
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
registers
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency establishment
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
agreements
قرارداد
treaties
قرارداد
protocols
قرارداد
protocol
قرارداد
defoult
قرارداد
deed of covenant
قرارداد
convenant
قرارداد
agreement
قرارداد
act
قرارداد
mise
قرارداد
convention
قرارداد
conventions
قرارداد
deed
قرارداد
pact
قرارداد
pacts
قرارداد
treaty
قرارداد
acted
قرارداد
deeds
قرارداد
defaulting
قرارداد
defaults
قرارداد
contract
:قرارداد
contract
قرارداد
defaulted
قرارداد
default
قرارداد
streamliner
قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
futures contract
قرارداد سلف
The party to the contract (agreement).
طرف قرارداد
breach of contract
نقض قرارداد
bilateral contract
قرارداد دو جانبه
private agreement
قرارداد خصوصی
bond
قرارداد کفیل
assignment of contract
انتقال قرارداد
assignment of contract
واگذاری قرارداد
avoidance of a contract
لغو یک قرارداد
agreement of arbitration
قرارداد داوری
contract period
دوره قرارداد
affreightment
قرارداد حمل
geneva convention
قرارداد ژنو
prime contract
قرارداد اصلی
insurance policy
قرارداد بیمه
contract
قرارداد بستن
insurance policies
قرارداد بیمه
law of contract
قانون قرارداد
deed of partnership
قرارداد مشارکت
social contract
قرارداد اجتماعی
simple contract
قرارداد شفاهی
composition
قرارداد ارفاقی
lease agreement
قرارداد اجاره
service contract
قرارداد خدماتی
service contract
قرارداد خدمت
special agreement
قرارداد ویژه
compositions
قرارداد ارفاقی
quasi contract
شبه قرارداد
stipulation of a contract
مفاد قرارداد
gentlemen's agreement
قرارداد شفاهی
labor agreement
قرارداد کار
reciprocal agreement
قرارداد دو جانبه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com