Total search result: 203 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
aircraft repair |
تعمیر هواپیما |
|
|
Search result with all words |
|
air man |
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود |
awaiting aircraft availability |
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما |
Other Matches |
|
utilities'man |
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات |
deadlines |
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر |
deadline |
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر |
disrepair |
احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر |
approach end |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
landing gear |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
altitude sickness |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
touchdowns |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
barometric leveling |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
touchdown |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
aircraft scrambling |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
aft |
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما |
plane director |
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما |
air mileage indicator |
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما |
aircraft arresting barrier |
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما |
spoiler |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
screwpropeller |
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما |
space charter |
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما |
coordinated turn |
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند |
dock receipt |
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر |
moment |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
moments |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
holding point |
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار |
roll in point |
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما |
transition altitude |
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز |
azimuth indicator |
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
aprons |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
apron |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
aircraft cross servicing |
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما |
troop space |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
clear way |
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین |
go around mode |
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما |
command speed |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
altitude height |
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا |
flight control |
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما |
apparent altitude |
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما |
aircraft block speed |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
repaired |
تعمیر |
face lifting |
تعمیر |
mending |
تعمیر |
spot repair |
تعمیر در جا |
maintenance |
تعمیر |
service |
تعمیر |
repair |
تعمیر |
serviced |
تعمیر |
instauration |
تعمیر |
renovation |
تعمیر |
upkeep |
تعمیر |
repairing |
تعمیر |
remaking |
تعمیر |
repairs |
تعمیر |
fix |
تعمیر کردن |
fixes |
تعمیر کردن |
repair time |
مدت تعمیر |
retread process |
تعمیر مجدد |
refits |
تعمیر کردن |
refitted |
تعمیر کردن |
serviceability |
قابلیت تعمیر |
refitting |
تعمیر کردن |
reparation |
تعمیر عوض |
rehashes |
تعمیر کردن |
restoring |
تعمیر کردن |
restores |
تعمیر کردن |
restored |
تعمیر کردن |
restore |
تعمیر کردن |
repaired |
تعمیر کردن |
reconditioning |
تعمیر مجدد |
repair kit |
جعبه تعمیر |
refashion |
تعمیر کردن |
rehash |
تعمیر کردن |
serviceman |
تعمیر کار |
servicemen |
تعمیر کار |
patches |
تعمیر کردن |
patch |
تعمیر کردن |
maintenance |
نگهداری و تعمیر |
maintenance |
تعمیر و نگهداری |
base repair |
تعمیر اساسی |
field service |
تعمیر در محل |
serviceability |
تعمیر پذیری |
rehashed |
تعمیر کردن |
mend |
تعمیر کردن |
over haul |
تعمیر اساسی |
mends |
تعمیر کردن |
in disrepair |
محتاج تعمیر |
out of repair |
نیازمند تعمیر |
in bad repair |
نیازمند تعمیر |
refit |
تعمیر کردن |
mended |
تعمیر کردن |
gunner's mate |
تعمیر کارتوپ |
emergency repair |
تعمیر اضطراری |
repair |
تعمیر کردن |
spot repair |
تعمیر در محل |
patch up <idiom> |
تعمیر کردن |
darn [conservate] |
تعمیر کردن |
darner |
تعمیر کننده |
serviced |
تعمیر کردن |
service |
تعمیر کردن |
to do up |
تعمیر رکدن |
to patch up |
تعمیر کردن |
under repair |
در دست تعمیر |
under repair |
تحت تعمیر |
under repairing |
دردست تعمیر |
point of no return |
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما |
dry dock |
محل تعمیر کشتی |
docking report |
گزارش تعمیر ناو |
dry docks |
محل تعمیر کشتی |
maintenance routine |
روال تعمیر و نگهداری |
mean repair time |
زمان میانگین تعمیر |
mean time to repair |
زمان میانگین تعمیر |
upkeep |
هزینه نگهداری و تعمیر |
rebuild |
نوسازی تعمیر مجدد |
communication technician |
تعمیر کارفنی مخابرات |
rebuilds |
نوسازی تعمیر مجدد |
pattern generator |
مولد تعمیر کار |
plate layer |
متصدی تعمیر خط اهن |
maintenance work |
کار تعمیر و نگهداری |
docks |
حوضچه تعمیر ناو |
repair pit |
چاهک تعمیر اتومبیل |
repair kit |
دست ابزاروسایل تعمیر |
steam fitter |
تعمیر کارلوله بخار |
dock |
حوضچه تعمیر ناو |
docked |
حوضچه تعمیر ناو |
vamp |
وصله تعمیر کردن |
to repair the roof |
بام [خانه] را تعمیر کردن |
serviced |
بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم |
deffered maintenance |
تعمیر ونگهداری غیر معمولی |
service |
بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم |
mending |
گردآوری شده برای تعمیر |
awaiting aircraft availability |
زمان انتظار درخط تعمیر |
floating dock |
حوضچه شناور تعمیر کشتی |
fit call |
رده یکم تعمیر و نگهداری |
remote maintenance |
تعمیر و نگهداری از راه دور |
terminal |
خرابی که قابل تعمیر نیست |
maintenance shop |
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه |
dry dock |
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه |
dry docks |
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه |
motor tool |
ابزار و وسایل تعمیر اتومبیل |
remote servicing |
تعمیر و نگهداری از راه دور |
customers |
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری |
maintenance programmer |
برنامه نویس تعمیر ونگهداری |
customer |
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری |
terminals |
خرابی که قابل تعمیر نیست |
bodywork |
ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل |
to repair a flat tire |
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن |
unserviceable |
غیرقابل تعمیر غیر قابل توزیع |
relaying |
برداشتن و دوباره جاگذاری سنگفرشهابرای تعمیر |
to mend a puncture |
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن |
green run |
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر |
accumulation time |
زمان تحت تعمیر بودن وسیله |
Can you repair my car? |
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟ |
Can you get it repaired? |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
overhaul |
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر |
overhauling |
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر |
overhauls |
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر |
service time window |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
maintenance window |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
overhauled |
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر |
dock trials |
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی |
problems |
یافتن علامت و روش رفع و تعمیر خطا یا مشکل |
Can you mend this puncture? |
آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟ |
meanest |
متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب |
mean |
متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب |
meaner |
متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب |
problem |
یافتن علامت و روش رفع و تعمیر خطا یا مشکل |
steeplejacks |
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری |
steeplejack |
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری |
ramps |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
ramp |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
shipyard |
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها |
graving dock |
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی |
shipyards |
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها |
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. |
به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم . |
custodians |
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها |
custodian |
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها |
altitude azimuth |
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما |
maintenance |
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد |
azimuth guidance |
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما |
heaps |
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند |
heap |
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند |
heaping |
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند |
preventative |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
preventive |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
air transportable sonar |
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی |
toolbox |
جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات |
murage |
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند |
recoverable item |
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی |
gas fitter |
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند |
docking plan |
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman |
service area |
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی |
overhauls |
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن |
overhauling |
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن |
overhauled |
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن |
overhaul |
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن |
splice |
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم |
splicing |
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم |
splices |
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم |
spliced |
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم |
planed |
هواپیما |