English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
implied assumpist تعهد ضمنی
Search result with all words
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
Other Matches
consideration وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranty تضمین تعهد تعهد قانونی
warranties تضمین تعهد تعهد قانونی
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
tacit ضمنی
implicit ضمنی
circumstantial ضمنی
incidents ضمنی
incident ضمنی
episodic ضمنی
episodical ضمنی
occasional ضمنی
implied ضمنی
circumstantial event واقعه ضمنی
implied مفهوم ضمنی
cognizance تصدیق ضمنی
episodes حادثه ضمنی
episode حادثه ضمنی
sufferance رضایت ضمنی
contextual definition تعریف ضمنی
incidents حادثه ضمنی
incidental جزئی ضمنی
connotations معنای ضمنی
connotation دلالت ضمنی
tacitly بطور ضمنی
by-products محصول ضمنی
by-product محصول ضمنی
incident حادثه ضمنی
connotation معنای ضمنی
implied رضایت ضمنی
connotations دلالت ضمنی
acceptation tacite قبول ضمنی
imputed income درامد ضمنی
implicit agreement موافقت ضمنی
implications معنای ضمنی
limplied warranty ضمانت ضمنی
accidental ضمنی عارضی
connivance اجازه ضمنی
accidents تصادفی ضمنی
accident تصادفی ضمنی
paraleipsis افهام ضمنی
paralipsis افهام ضمنی
xor یای ضمنی
subaudition فهم ضمنی
sufference رضایت ضمنی
tacit collusion تبانی ضمنی
incidentals time زمان ضمنی
impliedly به طور ضمنی
implicit costs هزینههای ضمنی
tacit consent رضای ضمنی
implicitness دلالت ضمنی
implied acceptance قبول ضمنی
subaudition ادراک ضمنی
implication معنای ضمنی
implied terms شرایط ضمنی
implied term شرط ضمنی
insinuated بطور ضمنی فهماندن
connote اشاره ضمنی کردن
implying دلالت ضمنی کردن بر
imply دلالت ضمنی کردن بر
implies دلالت ضمنی کردن بر
connote دلالت ضمنی کردن بر
connotative اشاره ضمنی کننده
xor gate دریچه یای ضمنی
cross conditioning شرطی شدن ضمنی
insinuate بطور ضمنی فهماندن
obiter dictum بیان ضمنی و تصادفی
insinuates بطور ضمنی فهماندن
tenant by sufference متصرف با رضایت ضمنی مالک
read between the lines <idiom> پیدا کردن مفهوم ضمنی
inexplicit بطور ضمنی بدون توضیح
a word with a pejorative connotation واژه ای با معنای ضمنی منفی
sidelights اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelight اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
assunption تعهد
obligation تعهد
bond تعهد
committment تعهد
assumpsit تعهد
engagement تعهد
engagements تعهد
sponsion تعهد
obstriction تعهد
oblogation تعهد
bank bond تعهد
undertaking تعهد
obligations تعهد
assurances تعهد
assurance تعهد
mandating تعهد
mandates تعهد
mandated تعهد
commitments تعهد
liabilities تعهد
warranty تعهد
warranties تعهد
guarantees تعهد
mandate تعهد
liability تعهد
onus تعهد
guaranteed تعهد
assume تعهد
commitment تعهد
contract تعهد
guarantee تعهد
assumes تعهد
Gezellig <adj.> دنج دلپذیر راحت. اشاره ضمنی به زمانی که با عزیزان بعد از چند وقت دوری میگذرانید.
peremptory undertaking تعهد قاطع
subscriber تعهد کننده
committal تعهد الزام
without engagement فاقد تعهد
warranties تعهد کننده
subscribers تعهد کننده
breach of an obligation تخلف از تعهد
covenant تعهد کردن
liability to disease تعهد امادگی
covenants تعهد کردن
substitution of an obligation تبدیل تعهد
take on تعهد کردن
fulfilment of an obligation ایفاء تعهد
fulfilment of an obligation اجرای تعهد
termination of an obligation انقضاء تعهد
extinction of an obligation انقضاء تعهد
discharge of an obligation سقوط تعهد
substitution of a different obligation تبدیل تعهد
mature obligation تعهد حال
nonalignment عدم تعهد
preengagement تعهد قبلی
underwrite تعهد کردن
honour انجام تعهد
undertakes تعهد کردن
underwritten تعهد کردن
to take on تعهد کردن
honours انجام تعهد
honoured انجام تعهد
underwriting تعهد کردن
honouring انجام تعهد
underwrites تعهد کردن
undertaken تعهد کردن
honored انجام تعهد
honoring انجام تعهد
enterprise تعهد تجارت
recognizance تعهد نامه
undertake تعهد کردن
subscription تعهد پرداخت
warranty تعهد کننده
enterprises تعهد تجارت
honors انجام تعهد
underwrote تعهد کردن
subscriptions تعهد پرداخت
pledged تعهد والتزام گروگذاشتن
novation تبدیل تعهد یا مدیون
promissory وابسته به تعهد یا قول
pre engaged دارای تعهد قبلی
long tail liability تعهد طولانی مدت
bond تعهد موافقت نامه
joint bond تعهد یا ضمانت مشترک
honours ایفای تعهد کردن
honour ایفای تعهد کردن
binding cover پوشش تعهد شده
liabilities تعهد موجودی بانکی
liability تعهد موجودی بانکی
honors ایفای تعهد کردن
honoring ایفای تعهد کردن
honored ایفای تعهد کردن
plight تعهد دادن گرفتاری
pledging تعهد والتزام گروگذاشتن
pledges تعهد والتزام گروگذاشتن
unilateral contract تعهد یک جانبه ایقاع
pledge تعهد والتزام گروگذاشتن
good performance bond guarntee وثیقه انجام تعهد
honouring ایفای تعهد کردن
failure to comply with the transaction عدم ایفاء تعهد
warrantor تعهد کننده ضامن
honoured ایفای تعهد کردن
disengagement رهایی از قید یا تعهد
covenant منشور عقد بستن تعهد
covenants منشور عقد بستن تعهد
dishonouring تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonours تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonors تعهد خود رامحترم نشمردن
long term credit commitment تعهد اعتبار بلند مدت
dishonour تعهد خود رامحترم نشمردن
dishonoured تعهد خود رامحترم نشمردن
guaranty تضمین ضمانت یا تعهد کردن
dishonored تعهد خود رامحترم نشمردن
covenant in low تعهد ناشی ازحکم قانون
pacta sunt servanda تعهد الزام اور است
dishonoring تعهد خود رامحترم نشمردن
subscription وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscriptions وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
tacit تعهد کنترل اسلحه بین دو یاچند کشور
offset of one obligation against another تهاتر حاصل شدن بین دو دین یا دو تعهد
collateral عین مرهونه مال گرویی وثیقه انجام تعهد
sign off از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
onerous property دارایی یا ملکی که مستلزم انجام تعهد یا التزامی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com