English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
liabilities تعهد موجودی بانکی
liability تعهد موجودی بانکی
Other Matches
we underwrite the company ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
considerations وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
clearing banks بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
warranty تضمین تعهد تعهد قانونی
warranties تضمین تعهد تعهد قانونی
stocked موجودی موجودی کالا
stock موجودی موجودی کالا
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
bank check چک بانکی
bank pass book دفترچه بانکی
bank draft حواله بانکی
bank draft برات بانکی
bank discount سپردههای بانکی
bank reserves اندوختههای بانکی
bank liabilities تعهدات بانکی
bank liabilities بدهیهای بانکی
bank expansion گسترش بانکی
bank failure ورشکستگی بانکی
bank giro جیروی بانکی
bank interest بهره بانکی
bank guarantee ضمانت بانکی
bank discount تخفیف بانکی
bank discount تنزیل بانکی
bank acceptance قبولی بانکی
bank account حساب بانکی
bank holidays تعطیلات بانکی
bank rate نرخ بانکی
bank accounts حساب بانکی
bank statements صورتحساب بانکی
bank statement صورتحساب بانکی
bank advance وام بانکی
bank bill حواله بانکی
bank deposit سپرده بانکی
bank credit اعتبار بانکی
bank contraction انقباض بانکی
bank commission کارمزد بانکی
bank charges هزینههای بانکی
bank charge هزینههای بانکی
bank bond ضمانت بانکی
banking کار بانکی
clearing تهاتر بانکی
account with [at] a bank حساب بانکی
clearings تهاتر بانکی
bank loan وام بانکی
banker's bill صورتحساب بانکی
bank reserves ذخایر بانکی
consortium of bankers کنسرسیوم بانکی
bank transfers انتقالات بانکی
change over انتقال بانکی
letter of credit اعتبار نامه بانکی
joint account حساب بانکی مشترک
bank guarantee ضمانت نامه بانکی
bank rate نرخ بهره بانکی
banking deposit account حساب سپرده بانکی
clearing نقل وانتقال بانکی
bank statements صورت حساب بانکی
bank statement صورت حساب بانکی
clearings نقل وانتقال بانکی
checking accounts حساب جاری بانکی
checking account حساب جاری بانکی
bank development گسترش شبکه بانکی
volume of bank credit حجم اعتبارات بانکی
I deposited the money in my bank account . پول را به حساب بانکی ام ریختم
time deposit سپردهء بانکی مدت دار
cashed حواله پستی تلگرافی یا بانکی
bankable قابل نقل وانتقال بانکی
bankbook دفترحساب بانک دفترچه بانکی
penny bank بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
discount rate نرخ ثابت نزول بانکی
negotiating bank بانکی که اسناد را معامله میکند
bank paper چک تضمین شده سفته بانکی
giros خدمات بانکی اداره پست
cash حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashes حواله پستی تلگرافی یا بانکی
giro خدمات بانکی اداره پست
cashing حواله پستی تلگرافی یا بانکی
storing موجودی
stock موجودی
store موجودی
balance in hand موجودی
assets موجودی
repertoire موجودی
holding موجودی
supplies موجودی
stocked موجودی
minimum stock level موجودی
idle stock موجودی بی مصرف
exhaust bin level اتمام موجودی
exhaust bin level فاقد موجودی
danger warning level حداقل موجودی
financial assets موجودی مالی
quick assets موجودی نقدشو
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
inventory discrepancy اختلاف موجودی
inventory control کنترل موجودی
excess stock موجودی مازاد
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
inventory management مدیریت موجودی
cycle stock موجودی فعال
continuous inventory موجودی مستمر
consumable stock موجودی مصرفی
inventories موجودی کالا
active stock موجودی فعال
stocked موجودی انبار
stocked به موجودی افزودن
inventory موجودی کالا
stock موجودی انبار
stock موجودی ذخیره
inventory لیست موجودی
inventory فهرست موجودی
stock به موجودی افزودن
stocked موجودی ذخیره
buffer stock موجودی احتیاطی
business inventories موجودی تجاری
capital stock موجودی سرمایه
complete inventory موجودی کامل
buffer stock موجودی ذخیره
supply موجودی لزوم
stock record سابقه موجودی
stock taking رسیدگی به موجودی
stock valuation ارزیابی موجودی
surplus stock موجودی اضافی
surplus stock موجودی مازاد
valuation of stock ارزیابی موجودی
supplied موجودی جایگیرموقتی
supplying موجودی جایگیرموقتی
funded موجودی سرمایه
funded موجودی دارائی
fund موجودی دارائی
supplying موجودی لزوم
supply موجودی جایگیرموقتی
warehouse stock موجودی انبار
supplied موجودی لزوم
stock audit حسابرسی موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حسابداری موجودی
fund موجودی سرمایه
safety stock موجودی تضمینی
stock control کنترل موجودی
stock adjustment تطبیق موجودی
reserve stock موجودی ذخیره
stock account حساب موجودی
stock check کنترل موجودی
30% down payment against bank guaranty ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
over-the-counter interbank transactions داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
land bank بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
advising bank بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
stocked موجودی کالا ذخیره
raw stock موجودی مواد خام
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
stock in trade موجودی کالای مغازه
safety stock موجودی ذخیره انبار
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
assets موجودی شخص ورشکسته
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
portfolios موجودی اوراق بهادار
maximum stock حداکثر موجودی انبار
stock talking سیاهه برداری از موجودی
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
portfolio موجودی اوراق بهادار
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
base stock control کنترل موجودی مبنا
stock control کنترل موجودی انبار
stock موجودی کالا ذخیره
stockage وسایل موجودی در انبار
raw material stock موجودی مواد اولیه
spares stock موجودی لوازم یدکی
inventory ذخیره موجودی اماد
wardrobes اشکاف موجودی لباس
wardrobe اشکاف موجودی لباس
inventory صورت دارایی موجودی
undertaking تعهد
committment تعهد
commitments تعهد
obligations تعهد
sponsion تعهد
engagement تعهد
obligation تعهد
engagements تعهد
guarantees تعهد
assunption تعهد
liabilities تعهد
assurance تعهد
assurances تعهد
obstriction تعهد
contract تعهد
commitment تعهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com