Dictiornary-Farsi | تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
switch	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switched	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switches	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس


Other Matches

substituting	تعویض بازیگر
substitute	تعویض بازیگر
sub	تعویض بازیگر
substituted	تعویض بازیگر
subs	تعویض بازیگر
benches	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
post knotting	پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
send in	وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacks	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
denistall	کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
communication	نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
double footed	بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
bucket	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
shifts	تعویض
rotation	تعویض
substituent	تعویض
stage set	تعویض سن
interchange	تعویض
interchanged	تعویض
interchanges	تعویض
shift	تعویض
shifted	تعویض
resignations	تعویض
resignation	تعویض
interchanging	تعویض
switches	تعویض
switched	تعویض جا
switched	تعویض
switch	تعویض جا
switch	تعویض
refills	تعویض
refilling	تعویض
refilled	تعویض
refill	تعویض
quid pro quo	تعویض
quid pro quos	تعویض
replacements	تعویض
replacement	تعویض
swapping	تعویض
line feed	تعویض خط
switches	تعویض جا
replacing	تعویض
substitution	تعویض
replace	تعویض
replaces	تعویض
replaced	تعویض
switchover	تعویض
pole changing	تعویض قطب
relieve	تعویض نگهبانی
lead through	تعویض سرپرست
changes	تعویض مبادله
changing	تعویض مبادله
interchangeability	قابلیت تعویض
interchange circuit	مدار تعویض
illumination change	تعویض روشنایی
foreign exchange	تعویض خارجی
alternation	تعویض قطب
adjournments	برخاست تعویض
adjournment	برخاست تعویض
changed	تعویض مبادله
oil change	تعویض روغن
relieving	تعویض نگهبانی
automatic carriage	تعویض خودکار
line replacement	تعویض خط جبهه
change	تعویض مبادله
to shift	تعویض کردن
relieves	تعویض نگهبانی
line feed	تعویض سطر
rotation	تعویض یکانها
maintenance	تعویض قط عات و...
alternates	تعویض متناوب
change court	تعویض زمین
alternated	تعویض متناوب
alteration	تعویض کردن
alternate	تعویض متناوب
modification	تعویض مدل
replacement	تعویض قطعه
replacement	تعویض یکانها
replacements	تعویض قطعه
changer	تعویض کننده
commutating switch	کلید تعویض
rotation	تعویض محل
fungible	قابل تعویض
fungibility	قابلیت تعویض
exchange point	نقطه تعویض
direct exchange	تعویض باداغی
replacements	تعویض یکانها
shifts	تعویض کردن
supplanted	تعویض کردن
request substitution	تقاضای تعویض
shifter	تعویض کننده
replacer	تعویض کننده
frequency changing	تعویض فرکانس
restaging	تعویض محل
shifts	نوبت تعویض
shift	نوبت تعویض
interchangeable	قابل تعویض
shift	تعویض کردن
turn over	برگردان تعویض
supplants	تعویض کردن
shifted	نوبت تعویض
shifted	تعویض کردن
supplanting	تعویض کردن
substitution	تعویض جانشینی
substitutionary	تعویض جانشینی
refillable	قابل تعویض
symmetrical exchange	تعویض قرینه
replacement cost	هزینه تعویض
relief in place	تعویض در محل
supplant	تعویض کردن
substitutable	قابل تعویض
replaceable	قابل تعویض
substituent	قابل تعویض توکیلی
replaces	چیزی را تعویض کردن
replacing	چیزی را تعویض کردن
board exchange warranty	ضمانت تعویض برد
change of service	تعویض سرویس والیبال
aircraft handover	تعویض کنترل هواپیما
anastrophe	تعویض کلمات یک عبارت
shift colors	تعویض پرچم ناو
substitutive	وابسته به تعویض یا جابجاسازی
broadband exchange	تعویض پهن باند
line feed character	دخشه تعویض پذیر
replaced	چیزی را تعویض کردن
exchanged	مبادله کردن تعویض
linear amplifier	تعویض کننده خطی
shift colors	پرچم را تعویض کنید
changing the goal keeper	تعویض دروازه بان
exchanges	مبادله کردن تعویض
exchange	مبادله کردن تعویض
irreplaceable	غیر قابل تعویض
courier transfer station	ایستگاه تعویض پیک
exchangeable disk	دیسک قابل تعویض
pole changing switch	کلید تعویض قطب
substituting	تعویض کردن جابجاکردن
exchanging	مبادله کردن تعویض
puts	تعویض کردن انداختن
put	تعویض کردن انداختن
new line character	دخشه تعویض سطر
switch over	تعویض کردن برق
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
substituting	تعویض جانشین کردن
pole changer	تعویض کننده قطب
substituted	تعویض کردن جابجاکردن
substituted	تعویض جانشین کردن
substitute	تعویض کردن جابجاکردن
substitute	تعویض جانشین کردن
putting	تعویض کردن انداختن
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
beater ejector	دکمه تعویض سر همزن
relief in place	تعویض یکانها در محل
gear change box	جعبه تعویض دنده
shiftable	قابل تعویض یا انتقال
replace	چیزی را تعویض کردن
noninterchanging states	حالتهای تعویض نشدنی
performing	بازیگر
puppeteer	بازیگر
puppeteers	بازیگر
stager	بازیگر
booter	بازیگر
fielder	بازیگر
actor	بازیگر
mummer	بازیگر
player	بازیگر
actors	بازیگر
nineteen	علامت تعویض دروازه بان
rotation	تعویض نوبتی یکانها یا افراد
nineteens	علامت تعویض دروازه بان
change of station	انتقال تعویض محل خدمت
interchangeable bearing shells	پوسته قابل تعویض یاطاقان
tiring room	محل تعویض لباس هنرپیشه
direct exchange items	اقلام قابل تعویض مستقیم
data break	تاریخ تعویض کلید رمز
tiring house	محل تعویض لباس هنرپیشه
chop	تعویض کنترل عملیاتی یکانها
carriage return	تعویض سطر Return/Enter
CD	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
state succession	تعویض دولتهابه طور متوالی
pole changing motor	موتور با قطبهای قابل تعویض
lf	تعویض سطر تغذیه کاغذ
bank restriction	ممنوعیت تعویض پول با طلا
chopped	تعویض کنترل عملیاتی یکانها
CDs	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
walk-on	بازیگر فرعی
wingman	بازیگر گوش
ride the bench	بازیگر ذخیره
poloist	بازیگر واترپولو
veterans	بازیگر با تجربه
veteran	بازیگر با تجربه
tragedienne	بازیگر تراژدی
backup	جانشین بازیگر
third home	بازیگر مهاجم
second string	بازیگر ذخیره
sand bagger	بازیگر گول زن
tennist	بازیگر تنیس