English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
broadband exchange تعویض پهن باند
Other Matches
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
interband transition انتقال باند- باند
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
band باند
bands باند
band width باند
p band باند فرکانس
k band باند فرکانس
band باند بانداژ
j band باند فرکانس
runway باند پرواز
runways باند پرواز
interband باند میانی
broad band باند پهن
intermediate band باند میانی
broadband پهن باند
bands باند بانداژ
frequency band باند فرکانس
error band باند خطا
energy band باند انرژی
strip باند فرود
guard band باند نگهبان
hachi maki باند دور سر
runway باند فرودگاه
runways باند فرودگاه
frequency band باند بسامد
broad band پهن باند
baseband باند پایه
run way باند فرود
wideband پهنای باند
x band باند فرکانس
Citizens' Band باند شهروندان
Citizens' Band باند خصوصی
waveband باند موج
wavebands باند موج
Gate ورودی به باند
airstrips باند فرودگاه
airstrip باند فرودگاه
strapping باند پیچی
wave band باند موج
approach line خط تقرب به باند
bandwidth پهنای باند
band width پهنای باند
landing strip باند فرود
landing strips باند فرود
air strip باند فرودگاه
photographic strip باند عکاسی
x band باند- ایکس
side band باند کناری
side band ساید باند
approach route مسیرفرود به باند
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
launching pads باند پرتاب موشک
approach route مسیر تقرب به باند
approach end ابتدای باند فرود
bleeding باند تداخل امواج
broadband antenna انتن با باند گسترده
broadband channel مجرای پهنای باند
air strip باند فرود یاپرواز
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
broadband channel کانال پهن باند
launching pad باند پرتاب موشک
frequency band compression تراکم باند فرکانس
long wave band باند موج بلند
memory bandwidth پهنای باند حافظه
mine strip باند مین گذاری
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
wideband channel مجرای پهن باند
nominal bandwidth پهنای باند نامی
narrowband پهنای باند باریک
interband telegraphy تلگراف باند میانی
wideband channel کانال پهن باند
frequency band width پهنای باند فرکانس
band switch کلید تغییر باند
image band باند فرکانس تصویر
landing mat باند فرود اضطراری
overshoot فرودسایشی هواپیما روی باند
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
approach time زمان نزدیک شدن به باند
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
roll out دویدن هواپیما روی باند
vestigial sideband transmission پخش باند جانبی مانده
band change switch کلید تغییر باند فرکانس
band pass filter circuit مدار صافی باند پاس
full beam spread باند کامل روشن کننده
asymmetrical sideband transmission پخش باند جانبی مانده
overshooting فرودسایشی هواپیما روی باند
overshoots فرودسایشی هواپیما روی باند
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
interband recombination ترکیب مجدد باند میانی
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
angle of departure زاویه صعود هواپیما از روی باند
turn off guidance هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
gantlope باند برای دست دعوت به مارزه
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
heliports باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliport باند فرود و پرواز هلی کوپتر
strip alert اماده باش روی باند فرود
gantelope باند برای دست دعوت به مبارزه
switched تعویض جا
switches تعویض
switches تعویض جا
switch تعویض جا
line feed تعویض خط
stage set تعویض سن
quid pro quo تعویض
quid pro quos تعویض
rotation تعویض
switched تعویض
substituent تعویض
switchover تعویض
switch تعویض
refills تعویض
replaces تعویض
resignations تعویض
resignation تعویض
shifts تعویض
shifted تعویض
shift تعویض
swapping تعویض
substitution تعویض
interchange تعویض
interchanged تعویض
interchanges تعویض
interchanging تعویض
replacements تعویض
replaced تعویض
replace تعویض
refill تعویض
replacement تعویض
replacing تعویض
refilling تعویض
refilled تعویض
arresting barrier چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
straps باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
shift تعویض کردن
adjournments برخاست تعویض
commutating switch کلید تعویض
changer تعویض کننده
shift نوبت تعویض
adjournment برخاست تعویض
interchangeability قابلیت تعویض
substitute تعویض بازیگر
fungibility قابلیت تعویض
fungible قابل تعویض
substituted تعویض بازیگر
exchange point نقطه تعویض
illumination change تعویض روشنایی
substituting تعویض بازیگر
shifts تعویض کردن
shifts نوبت تعویض
shifted نوبت تعویض
direct exchange تعویض باداغی
interchange circuit مدار تعویض
frequency changing تعویض فرکانس
symmetrical exchange تعویض قرینه
turn over برگردان تعویض
shifted تعویض کردن
changing تعویض مبادله
changes تعویض مبادله
changed تعویض مبادله
change تعویض مبادله
to shift تعویض کردن
substitutionary تعویض جانشینی
restaging تعویض محل
interchangeable قابل تعویض
lead through تعویض سرپرست
line feed تعویض سطر
line replacement تعویض خط جبهه
substitution تعویض جانشینی
oil change تعویض روغن
pole changing تعویض قطب
refillable قابل تعویض
relief in place تعویض در محل
replaceable قابل تعویض
substitutable قابل تعویض
replacement cost هزینه تعویض
replacer تعویض کننده
shifter تعویض کننده
request substitution تقاضای تعویض
change court تعویض زمین
supplant تعویض کردن
subs تعویض بازیگر
foreign exchange تعویض خارجی
alteration تعویض کردن
sub تعویض بازیگر
maintenance تعویض قط عات و...
rotation تعویض یکانها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com