| Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| center |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| towing |
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب |
| command altitude |
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر |
| photo finish |
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده |
| timing disc |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
| feep |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
| buffering |
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع |
| precision |
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر |
| compacts |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
| compact |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
| compacted |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
| compacting |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
| alphaphotographic |
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند |
| sailplane |
هواپیمای بی موتور |
| glider |
هواپیمای بی موتور |
| gliders |
هواپیمای بی موتور |
| ASF |
قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW |
| soaring |
خلبانی هواپیمای بی موتور |
| sailplaner |
خلبان هواپیمای بی موتور |
| sailplaning |
راندن هواپیمای بی موتور |
| thermojet |
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی |
| steam heating |
ایجاد حرارت با بخار |
| variometer |
دستگاه فشارسنج هواپیمای بی موتور |
| turbojet engine |
موتور هواپیمای دارای توربین جت |
| dial up |
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه |
| fifth generation computers |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
| original equipment manufacturer |
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند |
| hand glider |
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود |
| sky surfer |
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود |
| flameout |
قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن |
| pyroelectricity |
ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت |
| ymck |
تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود |
| glide ratio |
نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور |
| publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| lifting |
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین |
| lifts |
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین |
| lifted |
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین |
| lift |
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین |
| noise |
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید |
| noises |
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید |
| ActiveX |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
| floater |
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا |
| trellis coding |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
| approved data |
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند |
| user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
| purple |
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است |
| lead aircraft |
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی |
| omni axial nozzle |
نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
| power dive |
با استفاده از نیروی موتور طیاره |
| microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
| cold test |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
| cold thrust |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
| scratch |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
| scratched |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
| scratches |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
| scratching |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
| RIFF |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
| resource |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
| wiring |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
| haze |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
| electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
| public |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
| fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| vertical |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
| idles |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idlest |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idled |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idle |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| cold rating |
خروجی ماکزیمم موتور جت بدون استفاده از سیستم پس سوز |
| radiolocation |
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی |
| composite demand |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
| quads |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
| quad |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
| burn in |
حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی |
| mission ready |
هواپیمای اماده برای پرواز |
| ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
| differential compression check |
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود |
| duplexes |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
| duplex |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
| lead sled |
هواپیمای بی موتورسنگین برای مسافتهای دور |
| signing on |
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده |
| solid |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
| solids |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
| direct plotting |
تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش |
| radio fix |
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده |
| ready cap |
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز |
| PPP |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
| wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| authoring |
ایجاد یک برنامه چند رسانهای با استفاده از صوت و تصویر و عکس |
| toolbox |
مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند |
| Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
| c |
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع |
| open |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| opened |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
cat  |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| cats |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| opens |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| doubled up |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| double |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| doubled |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| executive information system |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
| precision |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت |
| straight line coding |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
| chromel |
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد |
| zero lash |
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد |
| multiple |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن |
| generations |
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود |
| generation |
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود |
| Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
| defaulting |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
| default |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
| defaulted |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
| defaults |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
| literacy |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
| authority |
لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند |
| exothermic |
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت |
| exothermal |
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت |
| droning |
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور |
| droned |
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور |
| drone |
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور |
| drones |
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور |
| clean aircraft |
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی |
| reserve buoyancy |
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی |
| back wardation |
تعیین اجل برای بایع |
| authoring |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
| running fix |
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه |
| short line |
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ |
| call a metting |
تعیین وقت و دعوت برای جلسه |
| sexualize |
جنس برای چیزی تعیین کردن |
| metronome |
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق |
| metronomes |
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق |
| auto cat |
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی |
| dive bomber |
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو |
| word |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
| worded |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
| gill |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
| gill type flap |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
| nuptias non concubitus , sedconsensus , |
برای ایجاد علقه زوجیت |
| transistors |
برای ایجاد تابع منط قی |
| transistor |
برای ایجاد تابع منط قی |
| universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
| bibliotics |
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان |
| playoffs |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
| nominating |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
| service time window |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
| nominates |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
| nominate |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
| playoff |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
| maintenance window |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
| bathometer |
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود |
| advowson |
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا |
| times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| bogey |
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس |
| bogeys |
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس |
| bogies |
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس |
| paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
| smudge |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
| smudges |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
| fogging |
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر |
| contact ion engine |
موتوری برای ایجاد تراست درفضا |
| smudging |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
| smudged |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
| ion deposition |
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند |
| constructive placement |
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها |
| command heading |
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل |
| infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
| boost rocket |
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
| cultivation |
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد |
| indexing |
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن |
| scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| thermal stress |
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت |
| graphics |
که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود |
| dry plasma etching |
روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص |
| incorporation |
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت |
| gorge portion |
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه |
| geometry and rendering |
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی |
| hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
| TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
| pibal |
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد |
| limits |
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر |
| winter book |
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد |
| collusion |
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود |
| cone penetrometer |
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها |
| answering |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answer |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answered |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answers |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. |
به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم . |
