Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
indeterminable	تعیین ناپذیر
Other Matches
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
authentication	تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaults	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
dosimetry	تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locates	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee	کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating	تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix	کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
unchallenged	بحث ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
incorrigibly	بطور اصلاح ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com